داشتیم صحبت میکردیم و از عادتهای تخمی زندگی حرف میزدیم، در یخچال رو باز کردم که آب بردارم یهو چشمش افتاد به پاکت سیگار و پرسید سیگار میکشی؟
گفتم نه و خنده ای کردم و گفتم واقعیت سیگار نمیکشم ولی بودنش بهم دلگرمی میده...
میدونی یه حس هایی تو زندگیت هست که یهو تو همون چند ثانیه میاد سراغت، حس هایی که شاید سالی یکبار هم تجربه اش نکنیا، اما همون یه بارش به اندازه خیلی از لذت های دیگه زندگی بهت میچسبه.
اون چند نخ سیگار رو نگه داشتم که اگه سالی یه بار زندگی تخمی بهم فشار اورد، بردارم و بکشم...
شاید باورت نشه سالی یکبار هم نمیکشم...
اما امان از اون یکبار...
برگشت گفت منم عرق نمیخورم اما همیشه تو خونه دارم، دقیقا به خاطر همون دلگرمی که تو میگی...
تا به حال به دلگرمی های چند ثانیه ای چند سال یکبار فکر کردین؟
شما چه دلگرمی دارید؟
