الهام  مقدم راد
الهام مقدم راد
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

صدایی که به قدرت نمی‌رسد

داستان واقعی از جایی شروع نمی‌شود که یکی از نمایندگان فکری حاکمیت، از لزوم عقلی و شرعی متوقف‌کردن حجاب اجباری در تریبونی رسمی سخن می‌گوید. این داستان از اواخر دهه‌ی شصت توسط روشنفکران دینی و پس از آن حتی توسط جریان منتسب به ریاست‌جمهوری پیشین هم دنبال شده است. حرف تازه‌ای نیست. این جریان‌ها علیرغم این که خاستگاه‌های فکری متفاوتی دارند؛ اما در مورد مسأله‌کردن پوشش زنان و سپس گره‌زدن آن مسأله به جامعه، با یکدیگر هم‌سویی کاملی دارند.

موضوع این است که اکثریت موافقان و نیز مخالفان حجاب اجباری در شناختن ماهیت آن خطای مشابهی می‌کنند. این که با ابزار ایده و فرهنگ و بحث نظری به سراغ آن می‌روند، در حالی که در موضوع حجاب پای قدرت در میان است. در یادداشت پیشین از نگاه غلوآمیز مختاری به فرهنگ و ایده‌ها و نقش آن‌ها در زمین واقعیت گفتم. در واقع می‌توان آن را به تعداد زیادی از اهالی فکر نسبت داد. این آفتی است که باعث می‌شود، نهادسازی، قدرت عملیاتی‌کردن و شرایط تحقق در عمل بی‌اهمیت شمرده شود. غیرممکن است بشود باور همه را عوض کرد؛ ولی می‌شود با قدرت نهادها و قوانینی، باورهای مزاحم و آزاردهنده را کنترل کرد.

هر بار با طرح موضوع حجاب اجباری و لزوم بازنگری در آن بسیاری از کسانی که خود را فعال حقوق زن و فمینیست و نواندیش می‌دانند از این مواضع به وجد می‌آیند و با لحنی پرشور از آزادی و انتخاب زنان در پوشش خود حرف می‌زنند. در تغافل از این که جایی تحول فکری صورت نگرفته است، بلکه به‌هم‌خوردن تعادل قدرت و بروز بحران مشروعیت و ناکارآمدی است که باعث طرح دوباره‌ی موضوع شده است.

در موضوع حجاب اجباری چیزی که محل بحث و نگرانی است، اجبار نیست بلکه خود حجاب است. چه، پشتوانه‌ی حجاب نیروی متافیزیکی خارج از اراده‌ی انسان است که می‌خواهد انسان را در شمایل خاصی به ایمان و اطاعت وادارد. این حجاب نوعی سخت‌افزار حکمرانی قدرت است. چطور می‌شود که از قدرت و زور پشت کلمه‌ی حجاب چشم پوشید و تنها از برداشتن کلمه‌ی اجباری استقبال کرد؟ نگاه اسلام به ذات خود ندارد عیبی، بلکه هر عیب هست از اجبار کردن ماست. نگاهی کاملاً مزورانه، معیوب و نارساست. این برخوردی حذفی با حقیقت بزرگی است که به جزئی‌شدن و تراشیده‌شدن، آن‌طور که مثلاً روشنفکران دینی می‌خواهند، تن نمی‌دهد.

خطای مهلک این‌جاست که معترضان، کاری به ماهیت قدرت سیاسی حاکم و پشتوانه‌های مشروع‌کننده‌ی آن ندارند. گویا پوشش زنان تصمیمی است که در یک اجتماع متشکل از متفکران و عالمان و قانون‌گذاران گرفته شده است و حال فقط باید رفع اشکال و امروزی شود. کافی است به خاطر مصلحت‌های حقوق بشری و رو در بایستی‌هایی که با عالم مدرن داریم اجباری نباشد.

کسی نمی‌پرسد چرا پوشش زن، اصلاً مسأله و محل بحث شده است؟ در حالی که بحثی فرهنگی یا رفتاری بشری و اخلاقی و عرفی هم نیست. اصل مسأله، گره خوردن حجاب با ماهیت الهیاتی قدرت است. چیزی که قدرت سیاسی مستقر فعلی مشروعیتش را از آن می‌گیرد. پس لازم است با دیدی فراخ‌تر نگاهی به آن بیندازیم. جنس این قدرت، مطلقه است، Omnipotence است، وحیانی و الهیاتی است. چون‌وچرا ندارد و آشنایی، رودررو شدن و مستقیم چشم دوختن به آن جسارتی مهیب ولی انسانی می‌خواهد.

کسانی که روی اجباری بودن حجاب تأکید کرده و به هر دلیلی به آن معترض‌اند، مانع این مواجهه‌ی مستقیم و در نتیجه شناخت انسان از ماهیت قدرت می‌شوند. فکر می‌کنند اگر حکومت حتی از سر ضعف و ناتوانی و به خاطر محدودیت‌های عملی زورش نرسید و اجبار در حجاب را لغو کرد ما قدمی به دموکراتیزه‌کردن جامعه برداشته‌ایم و در حال آن گذار کذایی معروف هستیم.

در حالی که تحقق دموکراسی هر چند به شکل غیرآرمانی آن وابسته به شهروندان آزاد و مسئول است. چنین شهروندی فقط در ساختار توسعه‌یافته و مدرن دولتی با  قدرت مشروط و نه مطلقه ممکن است وجود داشته باشد. یعنی دولت با اقتدار، حق انتخاب افراد در هر موردی را به رسمیت بشناسد و با قوانین و نهادهای متناسب از آن حق حفاظت کند.

این است که این‌جا زن هر پوششی هم داشته باشد، باحجاب یا بی‌حجاب، به صرف زن بودن و هم‌جنس بودن، با زن در جامعه‌ی دموکراتیک هم‌سرنوشت نمی‌شود و به سوژگی دست پیدا نمی‌کند. بحث تئوریک نصیری و امثال او پشتوانه‌های قانونی و حقوقی نمی‌یابد و کمکی به تعدیل وضعیت نخواهد کرد. چه بسا چنین بحثی قصد نقد آبشخورهای فکری و مبانی موضوع را ندارد و صرفاً می‌خواهد به اضطرار نتایج نامطلوب بدست‌آمده در میدان عمل، مدتی آن را تعلیق کند. وگرنه هر زمان مقتضیات عملی اجازه دهد، در رادیکال‌ترین شکل ممکن آن را اجرا خواهد کرد.


حجاب اجباریزنانمهدی نصیریامرسیاسیجامعه
تسلای خاطری ... عجیب، مرموز، چه بسا خطرناک و شاید رهایی بخش ... https://yanaar.blogsky.com/
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید