این مقاله قسمت آخر (قسمت اول، قسمت دوم) ترجمه انگلیسی این مقاله در medium هست. مقاله بسیار کاملی بود و حس کردم ترجمه و خوندنش برای ما ایرانیان هم میتونه مفید باشه. ترجمهی نمودارها زمانبر هستش، برای همین سعی میکنم زیرش خلاصهای از نمودار رو بیشتر توضیح بدم. سعی کردم جاهایی که مهمه تاریخها رو تبدیل کنم و اگر چیزی از خودم اضافه کردم به صورت ایتالیک هستش.
مخاطب اصلی مقاله افراد تصمیمگیر و مسئول هستند اما من خوندنش رو به همه توصیه میکنم.
سوالی که سیاستمداران این روزها از خود میپرسند این نیست که آیا نیاز است کاری انجام بشود یا خیر، بلکه این است که عکسالعمل مناسب چه خواهد بود.
در کنترل یک اپیدمی مراحل مختلفی وجود دارد که با پیشبینی شروع میشود و با ریشهکن کردن ویروس تمام میشود. اما دیگر برای اکثر گزینهها دیر شده است. با این سطح از ابتلا، سیاستمداران تنها دو گزینه پیش روی خود دارند: محدود کردن ویروس و کاهش گسترش ویروس.
محدود کردن یعنی مطمئن بشویم تمامی مبتلایان شناسایی، کنترل و ایزوله شدهاند. این کاری است که سنگاپور، هنگکنگ، ژاپن و تایوان به خوبی انجام دادهاند: آنها به سرعت افرادی که وارد کشور میشدند را محدود کردند، افراد مریض را شناسایی کردند، بلافاصله آنها را ایزوله کردند، از تجهیزات ایمنی قوی برای محافظت از کارمندان سیستم خدمات درمانی استفاده کردند، تمامی تماسهای آنها را ردیابی کردند، آنها را قرنطینه کردند و ... این روش وقتی که خود را آماده کرده اید و آن را از ابتدا اجرایی میکنید به بهترین شکل جواب خواهد داد و دیگری نیازی نیست که اقتصاد خود را متوقف کنید تا بتوانید آن را اجرا کنید.
قبلاً در این مقاله رویکرد تایوان را تحسین کرده بودم؛ رویکرد چین هم خوب است. کارهایی که آنها انجام دادهاند تا بتوانند ویروس را محدود نگهدارند اعجابانگیز است. برای مثال، آنها ۱۸۰۰ تیم ۵ نفره تشکیل دادند که هر کدام هر یک از افراد آلودهشده، هر فردی که با این افراد تعامل داشته است، و هر فردی که با افراد دستهی قبل تعامل داشتهاست را ردیابی و ایزوله میکردند.
کشورهای غربی چنین کارهایی را انجام ندادهاند و دیگر دیر شده است. اقدام اخیر آمریکا برای ممنوعیت اکثر سفرهایی که از اروپا میآمدند یکی از این اقدامات محدود کننده است که تا به امروز، ۳ برابر پروندههای هوبی در زمان تعطیل شدن را داشته است و به صورت نمایی هم رشد میکند. چطور میتوانیم بفهمیم که آیا این اقدامات کافی است؟ برای این کار میتوانیم به ممنوعیت سفر در ووهان نگاهی بیندازیم.
این نمودار تاثیر ممنوعیت سفر در ووهان را بر روی تاخیر در پخش شدن ویروس نشان میدهد. اندازه دایرهها نشاندهنده تعداد مبتلایان به صورت روزانه است. این مدل توسط اپیدمیولوژیستها ساخته شده است زیرا نمیتوانیم از این اعداد مطمئن باشیم.
اگر تفاوت زیادی نمیبینید بین حالات مختلف نمیبینید، به چشمان خود شک نکنید. خیلی سخت میتوان تغییری در نحوه گسترش اپیدمی دید.
با این حال، محققان تخمین میزنند که ممنوعیت سفر در ووهان باعث شده است تا پخش این ویروس در چین بین ۳ تا ۵ روز عقب بیفتد.
حال میبینیم که محققان در مورد تاثیرات کاهش نرخ انتقال ویروس چه نظری داشتهاند:
بلوک اول نمودار (سه ردیف اول) همان نمودار قبلی است. دو بلوک دیگر حالتی که نرخ انتقال ویروس کاهش پیدا کرده است را نشان میدهند. اگر نرخ انتقال ویروس ۲۵ درصد کاهش پیدا کند (از طریق رعایت فاصله میان افراد)، منحنی صاف میشود و نقطهی اوج نمودار ۱۴ هفته دیرتر رخ خواهد داد. اگر نرخ انتقال ویروس ۵۰ درصد کاهش پیدا کند، شما حتی نمیتوانید شروع اپیدمی را در ۳ماههی ابتدایی ببینید.
ممنوعیتی که آمریکا برای سفرهای اروپایی وضع کرده است خوب است: این ممنوعیت برای ما چند ساعت یا یکی دو روز زمان خریده است. اما بیشتر نه و این کافی نیست. این یعنی محدود کردن وقتی که راه حل مورد نیاز کاهش گسترش است.
وقتی که صدها یا هزاران فرد مبتلا در جمعیت وجود دارند، جلوگیری از ابتلا شدن بقیه، ردیابی مبتلایان فعلی و ایزوله کردن افرادی که با آنها در تماس بودهاند دیگر کافی نیست. مرحلهی بعدی کاهش گسترش است.
کاهش گسترش ویروس نیازمند فاصله گرفتن زیاد افراد از یکدیگر است. مردم دیگر نباید دورهم جمع بشوند تا نرخ انتقال (R) از مقدار اولیه ۲ الی ۳ که بدون رعایت نکات ایمنی است به زیر یک برسد تا در نهایت ویروس از بین برود.
این تمهیدات نیازمند تعطیل کردن شرکتها، مغازهها، سیستمهای حمل و نقل، مدارس، مجبور کردن به تعطیلی و ... است. هر چقدر وضعیت بدتر باشد، رعایت فاصله هم باید بیشتر باشد. هر چقدر زودتر این قوانین اجرایی بشوند، مدت زمان کمتری نیاز است تا آنها را رعایت کنیم، مبتلایانی که در حال گسترش ویروس هستند زودتر شناسایی میشوند و افراد کمتری به ویروس آلوده میشوند.
این کاری بود که ووهان باید انجام میداد. این کاری بود که ایتالیا مجبور به انجام شدنش شد زیرا وقتی که ویروس شیوع پیدا کرده است، تنها کاری که میتوان انجام داد قرنطینه کردن تمام مناطق آلوده شده برای جلوگیری از پخش شدن بیشتر ویروس است.
با هزاران مورد ابتلای رسمی، و دهها هزار مبتلای واقعی، این کاری است که ایران، فرانسه، اسپانیا، آلمان، سوییس و آمریکا باید انجام بدهند.
اما آنها این کار را انجام نمیدهند.
بعضی از کسب و کارها در حال انجام دورکاری هستند که عالی است.
بعضی از رویدادهای بزرگ در حال متوقف شدن هستند.
بعضی از مناطق آلوده شده خودشان خود را قرنطینه کردهاند.
تمامی اینها باعث آهستهتر شدن ویروس میشود و نرخ انتقال را از ۲.۵ به ۲.۲ یا ۲ پایین میآورد. اما برای کاهش نرخ انتقال به زیر یک در یک دوره زمانی پایدار که منجر به توقف اپیدمی بشود کافی نیستند. و اگر نمیتوانیم این کار را انجام بدهیم باید تا جای ممکن و تا حداکثر مدت ممکن نرخ انتقال را به یک نزدیک کنیم تا منحنی را صاف کنیم.
حالا سوال اصلی این میشود که چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم تا نرخ انتقال را کاهش دهیم. لیست زیر گزینههایی است که ایتالیا جلوی همهی ما قرار داده است:
دو روز بعد، آنها اضافه کردند: تمامی کسبوکارهایی که ضروری نیستند باید بسته شوند. بنابراین تمامی فعالیتهای تجاری، دفاتر، کافهها و مغازهها باید بسته شوند. تنها سیستم حمل و نقل، داروخانهها و فروشگاههای مواد غذایی باز خواهد ماند.
یک رویکرد این است که به مرور زمان، مقررات بیشتری را اضافه کنیم. متاسفانه، این رویکرد باعث میشود که ویروس زمان بیشتری برای شیوع پیدا کند. اگر میخواهید که ایمن بمانید، این کار را مانند ووهان انجام بدهید. ممکن است مردم الان اعتراض کنند، اما بعداً از شما تشکر میکنند.
اگر شما مدیر یک کسبوکار هستید و میخواهید بدانید چه باید بکنید، بهترین منبع برای شما کلوپ خانهنشینها است. این یک لیست از قوانینی است که شرکتهای مبتنی بر تکنولوژی در آمریکا برای کارمندان خود وضع کردهاند و تا کنون ۳۲۸ شرکت در این لیست وجود دارد.
در این لیست قوانین مختلفی از «اجازه دارند در خانه کار کنند» تا «حتماً باید در خانه کار کنند» و «محدود شدن رفتن به محل کسبوکار، مسافرت و رویدادها» وجود دارد.
موارد بیشتری است که هر شرکت باید بررسی کند، مثلاً با کارمندانی که قرارداد ساعتی دارند چه کار کنند؟ آیا دفاتر را باز بگذارند یا نه؟ چگونه مصاحبه کنند و سلف غذاخوری را چه کنند؟ اگر میخواهید بدانید شرکت من، Course Hero، چطوری بعضی از این موارد را برطرف کرده است و چگونه این موارد را به کارمندان خود اعلام کرده است میتوانید اینجا را مطالعه کنید. (نسخه view only)
احتمالاً تا اینجای کار با اکثر مواردی که گفتم موافق بودهاید و تنها به این فکر میکردید که چه زمانی باید هر یک از این تصمیمها را بگیرید. در واقع باید منتظر رخ دادن چه اتفاقاتی باشیم تا این تصمیمات را بگیریم؟
برای حل این مشکل، من این مدل را ساختم.
این مدل به شما کمک میکند تا تعداد مبتلایان در منطقه خود را تخمین بزنید، احتمال این که کارمندان شما در حال حاظر مبتلا شده باشند و میزان این احتمال در طی زمان را تخمین بزنید و به کمک آن تصمیم بگیرید که کسب و کار خود را باز نگهدارید یا نه.
این مدل مواردی مثل اینها را به ما میگوید:
این مدل از کلمات «شرکت» و «کارمند» استفاده میکند اما میتوان از آن برای نهادهای دیگر مثل مدرسه استفاده کرد. حال اگر شما تنها ۵۰ کارمند در پاریس دارید، اما همهی آنها از قطار برای رفت و آمد به محل کار استفاده میکنند، کارمندان شما با هزاران نفر دیگر در تماس هستند و احتمال این که حداقل یکی از آنها آلوده شده باشد به شدت افزایش پیدا میکند و باید بلافاصله دفتر خود را ببندید.
اگر هنوز حس میکنید که زود است چون هیچ کس علائم بیماری از خود نشان نمیدهد، به خاطر داشته باشید که ۲۶ درصد از موارد انتقال بیماری قبل از ظاهر شدن علائم بیماری اتفاق میافتد.
مدل ریاضی که بررسی شد خودخواهانه بود. این مدل ریسک هر شرکت را به صورت جداگانه بررسی میکند و میتوانیم هر چقدر که میخواهیم ریسک را تحمل کنیم تا زمانی که به ناچار مجبور شویم دفاترمان را ببندیم.
اما اگر شما عضو گروهی از مدیران کسبوکار یا سیاستمداران هستید، محاسبات شما تنها برای یک شرکت نیست، بلکه برای تمامی آنها است. مدل اینگونه میشود: چقدر احتمال دارد تا هر یک از شرکتهای ما آلوده بشود؟ اگر شما گروهی از ۵۰ شرکت ۲۵۰ نفره در منطقه خلیجی سان فرانسیسکو هستید، به احتمال ۳۵ درصد حداقل یکی از شرکتهای شما یک کارمند آلوده شده دارد و ۹۷ درصد احتمال دارد که هفتهی بعد این اتفاق بیفتد. من یک قسمت به مدل اضافه کردم تا بتوانید آن را تغییر دهید.
ممکن است ترسناک باشد که همین امروز تصمیم بگیرید، اما نباید اینگونه به موضوع نگاه کنید.
این مدل فرضی گروههای مختلفی را نشان میدهد. یکی از آنها فاصله بین افراد را رعایت نمیکند (خط سیاه)، دیگری در روز n ام شیوع این کار را انجام میدهد (خط سبز)، و دیگری یک روز بعد از آن (خط قرمز). تمامی این اعداد فرضی هستند (من طوری آنها را انتخاب کردم که مشابه اتفاقات هوبی باشد و حدود ۶هزار مبتلای جدید روزانه در بدترین حالت داشته باشد). این نمودارها تنهای برای این هستند که نشان بدهند یک روز چقدر میتواند در یک رشد نمایی موثر باشد. در نمودار میتوانید ببینید که با یک روز تاخیر اوج اپیدمی دیرتر و بیشتر است، اما در نهایت هر دو به صفر میل میکنند.
اما اگر حالت تجمعی نمودار را در نظر بگیریم چه میشود؟
در این مدل فرضی که تا حدی مشابه هوبی است، یک روز تاخیر باعث افزایش ۴۰ درصدی تعداد مبتلایان میشود. در نتیجه اگر مسئولین هوبی قرنطینه را به جای ۲۳ ژانویه در ۲۲ ژانویه اعلام میکردند، ممکن بود بتوانند تعداد مبتلایان را ۲۰هزار نفر کاهش بدهند.
به خاطر داشته باشید، اینها تنها تعداد مبتلایان است. نرخ مرگ و میر از این خیلی بیشتر خواهد بود، زیرا نه تنها به صورت مستقیم ۴۰ درصد به تعداد مرگها اضافه میشود بلکه فشار وارده به سیستم خدمات درمانی هم بیشتر میشود و میتواند نرخ مرگ و میر را همانطور که قبلاً دیدیم تا ۱۰ برابر افزایش بدهد. بنابراین یک روز تفاوت در رعایت فاصله بین افراد میتواند باعث شود که تعداد مرگ و میر در جامعه شما با چند برابر شدن افراد مبتلا و افزایش نرخ مرگومیر به شدت افزایش پیدا کند.
این یک تهدید نمایی است. هر یک روز مهم است. وقتی شما یک روز تصمیمتان را به تاخیر میاندازید، شما فقط باعث ایجاد چند مورد ابتلای بیشتر نمیشوید. احتمالاً در حال حاضر صدها یا هزاران مبتلا در جامعه شما وجود دارد و هر روز رعایت نکردن فاصله بین افراد باعث میشود که تعداد افراد مبتلا به صورت نمایی افزایش پیدا کند.
احتمالاً در دههی گذشته این تنها زمانی است که با به اشتراک گذاشتن این مقاله میتوانید جان افراد را نجات دهید. آنها باید این موضوع را بفهمند تا جلوی یک فاجعه را بگیرند. زمان دست به کار شدن همین الان است.