در روز چهارشنبه سوری در درون آتش شکل عجیبی را دیدام و تا روز بعد این فکر در ذهن من بود
که زندگی از بر چه و کجا می برد ما را
و آخر هیچ نفهمیدام
اما یک چیز را خوب فهمیدام
که گر نور کوچکی در زندگی ما نباشد
نوی از جنس امید
زندگی مانند ویرانه سرای می شود که داخل شدن بر
آن بی چیز هست
در درون تاریکی ها در درون سیاهی و ظلمت تنها
امید تست که می تواند یاری دهند باشد
باشد که زندگی همه ما پر از امید و نورانی باشد