در سرزمین قلب من، فرمانروایی میکنی
تو سلطنت نه جان من ، بر من خدایی میکنی
در چنگ توست سینهام، فتح المبینی کردهای!
با ناز چشم های خود ، کشورگشایی میکنی
شال بلندت را رها کردی میان باد ها...
با گیسوان درهمت ، هی دلربایی میکنی
از خال روی چانهات، از چین و چال خنده ات
محبوب گندمگون من ، کی رونمایی میکنی؟!
آهوی چشمت صید کرد، این شیر شرّ بیشه را
از بس که با افسونگری ، شیرین زبانی میکنی
ایمان من در یک طرف ، لب های تو در آن طرف
با #ارتش_سرخ ات مرا زور آزمایی میکنی؟!
ماه است میبینم به شب یا عکس روی ماه تو؟
هر شب مرا درگیر حسّی ماورایی میکنی
عطرت که میپیچد میان خانهی متروک من
از روح پر زخمم سریعاً غم زدایی میکنی
هرچند بر این شاعرت بی اعتنایی میکنی،
در هر المپیک جنون ،او را طلایی میکنی...
✍ #سینا_عباسی