حیدر پور آقاجانی
حیدر پور آقاجانی
خواندن ۸ دقیقه·۷ روز پیش

فصل دوم کتاب کتاب شرق گیلان از سپیدرود تاپلرود


(آداب ورسوم"،ازسپیدرودتاپلورود)
بعدازآرایشکردن عروس ولباس آراسته ودرست آماده کردن چادرسفیدبرسر می گذارندگروه موزیک ازتوحیاط پدرعروس به نواختند خودشان می پرداختندیانم نم دم می‌گرفتند. بعدازمرطب ومنظم گردن ظاهرعروس ازپدرعروس میخواهند برا ی اجازه این دخترش یا همان، عروس خانم، بیایداورا(دختر)رااجازه بدهدتادخترش ازاتاق بیرون برود عروس برای بیرون رفتن از اتاق یک قطع وسیله ،مانندکاسه یابشقاب ویادیک کوچک مسی(همه نام رده های بالامسی می باشند)که مادرش یکی ازاین وسیله هارادم دست جلو دیدقرار می دهد تااوبه راحتی باخودش ببرد.همین کاررامادرخودش درزمان عروسی خودش انجام داده .این رسم ازقدیم ابواجدادی بوده وآماده کرده.می گوینودخترموقع که از خانه پدر به خانه بخت میرودبا خودش یک قطع درساعت حرکت ازخانه به انوان یادگاری باخودش دوزدکی می‌برد خانواده می‌دانند قطعه که کم شود دخترش برده می‌گویند این کار هم برکت است وهم یادگاری ازخانه پدری می گوینداین دختر میبره وبعداز ورداشتن این ظرف می‌دهد دست یکی ازساق دوشها . کسانی دیگری که هستن ودیدن حرفی پیش بیاید جای یادی گاری می گويند دوزدی ازخانه پدری کرده ولی مادرش یک قطعه ظرف آ ماده گذاشته ،(قبلان یک جوری تو صحبت حرفهاش به او می رساندکه من روزعروسی خودم از خانه پدرم فلان چی راکه و یایادگاری آوردم این حرفها راجلواومیزندتااین دختر که دم بخت است یادبگیرد اوهم روزی باید عروس شود بایدباخودش ببرد.)این قطعه درروز عروسی ازخانه پدری ورمی داردتاحیاط خانه تودستش زیرچادرمی گیردبعدبه یکی ازساق دوشان میدهدتااودرخانه بخت یا همان شوهرمیبرد.این کاریاعمل رابرکت یا؟این عروس یک چیزی از خانه پدرش بایدببرد.اگرنبردخانواده دامادیک جوری دیگر روی این عروس فکر می‌کنند چون همه بردن ورسم است .ساق دوش آن وسیله راتوخانه بخت به دست عروس می دهدتااوتحویل مادرشوهر می‌دهد دوتاکار انجام میدهدهم به مادر شوهر می فهماندیک قطعه از خانه پدرآوردام هم نزد اومی ماندتاسرسامان بگیرند بعد میاد ازاومیگیردتادرزندگی خودش استفاد ه کند.این وسیله مسی یااگر هم برنج یا استیل هم باشداشکالی ندارد.بعداز اینکه پدراجازه دادقدم اول ورمیداردبطرف بیرون ازاتاق برودچندقدم اول برای خانه بخت میرود دم دراتاق یکی ازکوچکترین عضو اینخانواده بیشتر پسرمی باشدحتی اگرپسرنداشتن یکی ازفامیل نزدیک کم سن سال دخترنوجوان باشدکفش بخت (کفش سفید عروس)را ورمیدارددم درخروجی اتاق یاکه ورود وخروجی ایوان میباشدباکفش عروس وامستد عروس تادمدربیایدکفش بپوشداوکفش نمیدهدتامبلغی پول نگیرد کفش رانمی دهد.عروس تا کفش نپوشد ازخانه بیرون نمی آید.درباز میشودیکی می‌گوید عروس دارد میاد مردم توبیرون دست می‌زنند منتظربودن عروس بیاد داد وسوت مانند ول عروس کفش ندارد. دور وری های عروس داد می زنندعروس کفش نداره تکرار میکنندسوت می‌زنند شادی میکنندتاپدر دامادبشنود اومیداند ولی این شادی بیشتر باشدطول میدهد مبلغ پول که میخواهد بدهد به عهده پدر داماد است(پدرداماد میاد ولی نزدیک نمیشود دورورعروس وامستد تاچندبارصدابزنندبگویندعروس بیاعروس بیادوروریها نُو تُونهَ بِیَ نُوتُونَه بِیَ کفش دار پول خانه،-یعنی عروس نمی تواندبیادبیرون دروان یادربان کفش نگهداشته پول میخواهد)وقتی صدامی زنندبه زبان محلی می گویند او(پدرداماد)میاد مبلغی پول تااوراراضی کند وکه کفش عروس رابدهد وبعداززاضی شدندکفش راجلو پاعروس می گذاردبعد حرکت به طرف بیرون ،ازخانه یااز،اتاق،این کفش می پوشد تابیرونبرودمادر عروس داخلی یک سینی قرآن ویک لیوان یاکاسه آب دم در خروجی استاده تادخترش رااز زیرسینی که قران ولیوان آب بوده ردکندودخترشبعدازرد شدنداززیرسینی برمی‌گردد قرآن می بوسدوچندقدم دورمی شودآب راپشت سرش می
ریزد دخترش راچندقدمبدرقه خانه بخت می‌کند.یه بسلامتی پشت سرش می گوید.او(عروس)ازایوان به طرف حیاط خانهقدم ورمی دارد دوتادخترخانم جوان فامیلان نزدیک(قبلان هم گفتم سه تاازجهیزیه رابه همراه ای عروس میبرند یکی‌از آنها چراغ روشن شده‌است ودومی آئینه وقران است کی به دسته این دودخترجوان قرار دارد چندقدمجلوتر ازعروسحرکت می‌کنند. مردممنطقه معتقد هستندکه چراغ روشن یعنی روشنایی زندگی می دانند وآئینه همسایه خوش بختی زندگی که ازروز اول زندگی از خانه پدرباخودش می‌برد وقران هم آیین زندگی تازنده اس0چت باهم زندگی وپابنداین زندگی وباخوش شادی داشته باشند.ازخانه پدرعروس تاخانه پدرداماداین دونفر چند قدم جلوتر عروس حرکت می کندگاهگاهی این آئینه دار،آئینه رادربرابرعروس میگیردیعنی اویاد دادندانجام دهد.معنایی اینکاررامن نمی دانم ولی با چشم خودم دیوم ؟دراین روزاین عروس خانم یک چیز دیگرازخانه پدری باخودش می بردکه بنام(بُروم دار ویابوروم دار۴۵'-) بردن (بُروم یابوروم دار)این هم یک رسم است درآن روزهمراه عروس میبرنداین بُروم دارد درجلگه استفاده می کنند؟ ومیبرند بُروم دار درختچه ای است دراین روز به همراه چند متر پشت سر عروس خانم حرکت می کند و میبرند. بُروم دار این هم ازهزاریک ویکی ازرسم ها مسلکی از خوشبختی های این عروس باخودش خیربرکت است که ازخانه پدری می‌بردبه خانه شوهر.این بُروم دارندکه با بُروم دار ییلاقات وکوه نشینان فرق دارد بُروم دارییلاقات درزمانی کشتی میزارند می‌گویند فلانی بروم دار گذاشته یاکشتی گذاشته اعلام میکنددرجلگه بُروم دار پشت سرعروس میبرند خانه بخت این بُروم دار منطقه به دو جای متفاوت به کار میبرنداشتباه نشود.در جلگه کشتی میگذارد می گونیدفلانی(لوُچه بَنَه۴۶'-)یعنی فلانی کشتی گذاشته ،لوُچه درقسمت ومنطقه روستاهای املش جنوب رودسر کلاچای غرب لنگرودغرب سیاهکل شمال دیلمان دراین منطقه این جمله رابه کارمی برند.اما دراین منطقه شرق گیلان این کلمه بُروم داری کم بیش بکارمببرند ولی بایدبدانی جمله بُروم دار درچه وقت گفته می‌شود و درکجا گفتندمثلان فلانی بُوروم دارگذاشته کشتی گیرهاکشتی محلی بلدنددرآنکشتی حضورپیدامکنند و یا بُوروم داربایدتوجه کردکهاین جمله بُوروم داردرچه جای وکجا بکامی ب.رند درآنجای که بکارمیبرندپسوند وپیش وندچه جمله ی بکار برده شده مثلان(فلانی بُروم داربَنَه یافلانی بُروم دارهده)یعنیفلانی بُروم دارگذاشته یافلانی بُروم دارداده چین عروس درختچه داده.،این درختچه ازدرختچه میوه است مانند هلو ،الوچه،سیب،یاپرتقال،لیمو پدر عروس شب بعداز حنابندان دخترش یکی ازدرختچه هانام برده هاشب می کند آماده می کندصبح تاعروس آماده شودمادرعروس باچندتادستمال ابریشمی وبرشاخه این درختچه می بنددوباچندتامیوه مانندسیب ویاپرتقال بر شاخه های این درختچه می افزاید وقتی عروس حرکت دادن وآن چراغ وآئیینه جلوترازعروس حرکت می کند برعکس آنهااین درختچه چندین مترعقبترازعروس حرکت می‌کند. کسی که این درختچه یابُروم دارمی بردمانند جهیزیه برده بعداز تحویل دادن چندبرابرپول جهیزیه به آنهادادن وبه این چندنفریعنی چراغ وآئیینه وقران حتی این درختچه (بُروم دار)پول میدهندآورنده بُروم دارمبلغی پول دریافت می کند ویکی ازآن دستمالهاتعلق به اوآورنده داردبُروم دار دارد همه عروس هامی داند واین درختچه با ریشه است،یک وقت اشتباه نشود،؟این درختچه شادی پیوست دوخانواده میباشد.چون این درختچه رابهمعضی رسیدن خانه داماددرختچه رامی کارند.(این درختچه حق او ست که ازدرخانه عروس تادرخانه دامادتواین مسیرآن فرد این درختچه راکول کرده آورده است یک دستمال بدهند)حرکت عروس ازدرخانهپدرش تادرخانه پدرشوهردر این مسیرهرچند تاخانه هست مانندشب حنابندان جلوهرخانه چند دقیقه ی مکث می کردن صاحب خانه بایکی دومشت برنج رنگ شده وهمراه چندسکه(البته هرچندکه درآن زمان سکه هابرای خودش ارزش داشت . مثلاقدیم هایعنی قدیم قدیمها صدنَاری وعباسی وبعد هاکم کم ده شاهی ویقرانی شد واین اواخرها هم پنج زاری (پنج قرانی گفته ،۵ریال به یک تومانی ،۱۰ریال،هم رسید)وبعدازانقلاب ازاین نوع عروسی ها وجشن هابه گفته‌امروزی هادَمده شد. ولی،،مولف،،درسال ۱۳۵۸ماه بهمن عروسی کردم(قبلان عرض کردم سه شبانه روز عروسی گرفتم دوروزقبل ازشروع شود زنهابرای تمیز کردن وخورد وسرخ کردن ووسائلها که قبلان نام بردم خانه مابودن واین نوع کارهابودن وانجام دادن .) وبعدها عروس هابه یک روز بعدها به چندساعت رسید .گفتیم که به درهرخانه میرسدن چنددقیقه ی مکث میکردن وصاحب خانه چند مشت برنج رنگ شده باکمز اسفند آتشکده دودکردن واردمیدان رقص می‌شود.وچندتا قیر کمرمیاد دوداسفند از جلو عروس به چپ راست تاب می‌دهد وبرنج رابرسر عروس می‌کند پرتاب وبعددوباره بحرکت درمیاد همینطورتادرخانه دامادهرچندتا خانه تو مسیرباشدچند دقیقه وامیستند تادرخانه داماد.این عروس ازدرخانه پدرش توسط راه مابین پدرشوهر و یا دامادو وسط راه می رسنددوستان داماد توخانه داماد منتظرند تاعروس دربین راه برسدیکی خبر بیاره که داماد راببرند برای نارنج زدن واگر مطرب دارند یکی ازنوازنده برای همراهی کردن بچه ها بداد همراهان داماد می‌رسد و در جمع این جوانان میباشد این داماد ازخانه تاچند متری عروس قرارمیگیرد. داماددرموقیت نارنج زدن قرار می‌گیرد بچه هاودوستان دیت دردست هم یک دایره میدان‌داری درست می‌کنند عروس دامادروبروی هم قرارمی دهند ومردم دست می زنندنوازندهامینوازند ومردم هیاهو سوت تا چندصد متری به گوش می‌رسد دراینجاچندتانارنج یا پرتقال که دراین منطقه فراوان است مادرش برای این داماددراین ساعت مخلفات که مهیاکرده به اومی رسانند وبعدازنارنج زدن. یعنی ترزنارنج زدن داماد،نارنج راازبالایه سرعروس پرت می کند.بعدچندقدم که فاصله داشت نزدیک عروس می‌ شود مخلفات که ازبرنج رنگی وهمراه باچندسکه ونقل نبات درداخل یک ستمال جیبی ،(درآن زمان هرکی درجیب داشت بغضی هاابریشمی وبعضی هاپارچه ای معمولی ولی جوانان وبزرگان داشتن)درداخل دستمال پیچیده شده به دست ساق دوش بوده درآن دقیقه به اون میدن آنمخلفات رابرسرعروس(همسرش) میریزدوازآنجااین دو دست تودست هم حرکت به سوی خانه بخت یا پدری. این هم گفته باشم که ازقلم ردنشود. عروس ازدرخانه پدرحرکت می کندیک طرف دستش را برادرش ویاخواهرش واگربرادرنداشت خواهر طرف دیگر واگر خواهر هم نداشت یکی ازدختران فامیل نزدیک ودر نهایت ساق دوشان او راهمراهی می‌کننددوطرف او می گیرند تادامادنارنج بزند ودیگر این هادوساق دوش عروس رابه داماد می سپارنداین دو دست تودست هم و دوش به دوش هم رقاصه هامی رقصندوجوانان باهلهله هیاهو وسوت این مجلس جشن راگرم نگه میدارندتادرخانه پدردامادبرند .مادر دامادمنتظرایت تااین دوجگرگوشه شاخ شمشادبرسند.یک سری ادمهازن مردجایگاههای خودشان را اول صبح گرفته اندبرای تماشاازبالاایوان وتلاراماده کردن تاآمدن این عروس و دامادازبالامصلت باشند تابهتردید داشته باشند به رقصیدن رقاصه های جوان زن ومردهاو دیدبهترداشته باشد.دختر وپسر به همراه این عروس داماد واریدحیاط می‌شوند اینجا یک رسمی است.باید انجام بدهد.جوانان پشت سرعروس داماد استادند تا مادرداماد انجام دهد.جوانان پشت عروس دانادجمع شدندومادر دامادمنتظراست تانان مرغ رسمدیگری است انجام دهد .وجوانان هم منتظر این لحظه هستن که این نان مرغ داخل دستمال پیچیده شده مادر داماد ازبالاسرعروس ودامادپرتاب کند واین جوانان از بالاسراینهابگیرندهرکس زرنگتر قدش بلند تره باشدمی گیرد (مخلفات داخل این دستمال(نان محلی بنام بَپُوته لاسُونان۴۷'-)این نان راازاردبرنج ومرغ محلی ومبلغی پول خردداخل دستمال ازروی ایوان پرتاب می‌کند( توضیح بیشتررادرصفحه رسم درست ودختران بخوانید.)این نان از اردبیل مرغ محلی سرخ شده وبعضی هاداخل شکم مرغ ازسزیجات معطر خوش بو ومغزگردو بیشترین خانواده هااینکار انجام میدهندوخیلی کم است اینکار نکنند.درزمان پرتاب کردن ازبالاسرعروس ودامادمخلفات داخل شکم مرغ ازمغزگردو وچندتا سکه نقل نبات سبزی معطرپر می‌کنند مرغ رالایه نان واین مرغ نان رادر داخل یک دستمال جیبی می پیچندعروس ودامادکه توحیاط خانه واستادن همگی دست می‌زنند میرقصند سرگرم شادی هستن .یک سری جوانان منتظرهستن که مادر داماد،نان مرغ،بزند مادر داماددستمال راازایوان یا تلار ازبالاپرت می‌کند.از روی سر این دوعزیز وجوانان ازپشت سر هرکی زرنگتر وبلندتراست آننان مرغ میگیردشایدچندین جوان پشت سراین عروس ودامادوایستادن مواظیب مادر دامادهستن که دستمال را پرتاب کندهرکیگرفت دستمال جیبی درآن زمان بهترین وزیباتربن وازنظرقیمت هم بالابودن داخل راورمیدارد.مرغ ونان مخلفات رادر همه میخورند.؟شایدپرت کردن، بَپُوته لاسُونان، ومرغ ازنظرمن(یک نوع ولیمه باشد)






خانهکفشزندگیعروس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید