خستم، حوصله هیچی رو ندارم، خیلی خیلی زیاد میخوابم و وقتی بیدار میشم بازهم خستم، هرروز گریه میکنم و انگار غم بزرگی توی دلم، فقط میخوام بخوابم، زندگی میکند که چی بشه اینهمه زحمت میکشم آخر که چی بشه. شاید شما هم دچار افسردگی هستید و این هیولای وحشتناک همهجا دنبال شما میاد و ول کن هم نیست میدونم حال هیچی رو نداری میدونم حوصله هیچ کاری رو نداری میدونم انگار تریلی از روی استخونات رد شده میدونم ولی میخوام ذرهای بهت کمک کنم وراهکارهایی رو که بهنظرم میاد میتونه بهت کمک کنه رو بهت بگم توصیه میکنم علاوهبر اینکه سرتیتر ها رو میخونی اگر خوشت اومد متن مرتبط به هر کدام را بخون مطمئن باش به کارت میاد .
۱) افکار تو بنویس : طبق آخرین تحقیقات بنده ? ما تونل فکری رو انتخاب میکنیم یا بهصورت خودکار انتخاب میشه و بعد براساس اون تونل، فکر میکنیم راجعبه افراد ، اشیا و حتی راجعبه خودمون هم براساس اون تونل فکری فکر میکنیم همینطور که میدونید افکار، احساسات مارو میسازن مثلاً فکر میکنیم که چرا این لامبورگینی رو نداریم و احساس حسرت میکنیم یا فکر میکنیم که چهقدر بیعرضهام و احساس بیعرضگی میکنی و در نود و نه درصد مواقع پاسخ بدنی هم به ماجرا میدیم مثلاً راجعبه لواشک، ترشک ، آبلیمو فکر میکنیم و بزاق ترشح میکنیم البته در مورد حسرت خوردن پاسخ بدنمون می تونه انقباض ماهیچههای گردن یا تنفس سطحی باشه
خوب ماجرا را بهصورت زیر خلاصه میکنم :
تونل فکری »»» فکر کردن »»» احساس و پاسخ بدنی
خب حتما میپرسی اینهمه رو گفتم که چی بشه ؟ خب من میخوام با یک روش سامورایی گربه را دم حجله بکشم و کار به جاهای باریک نرسه یعنی میخوام تونل فکریتون و طرز فکرتون رو عوض کنم تا احساس بهتری کنید و پاسخ بدنتون بشه نشاط و هیجان و سرحالی، خوب من یک روش عالی برای این کار دارم و لازمهاش اینه که اون روش رو دستکم نگیرید، لطفاً و هرچقدر بیشتر بهش ایمان داشته باشی بهتر نتیجه میگیری پس به من اعتماد کن و این روش رو ریز به ریز بخون و بهش عمل کن دمت گرم !
وقتی مینویسی بار فکر از روی ذهنت برداشته میشه و خیلی سبکتر میشی اگر فکرهای منفی رو که باعث شده حس بدی داشته باشی رو بنویسی احساس بد به صورت کلمات از بدنت خارج میشه و آرومتر میشی لازم نیست خوشخط بنویسی یا از چند خودکار رنگی استفاده کنید یا حتی لازم نیست علائم نگارشی را رعایت کنی بلکه باید بهصورت خرچنگ و قورباغهای و با تمام سرعت بنویسی وقتیکه فکر آزاردهنده رو نوشتی باید نوشتههات رو با صدای بلند برای خودت بخونی شمرده شمرده و چندین بار و بعد باید فکر رو زیر سوال ببری .
به این مثال دقت کن : فکر ؛ اح اح اح عجب دنیای کثیفیه اصلا دوست ندارم اینجا زندگی کنم خیلی زندگیه مزخرفی دارم ای کاش می شد تو اروپا تو یک خانوادهی خر پول و درست و حسابی به دنیا می اومدم که این همه رنج و عذاب نکشم .
خب اول باید این فکر رو بنویسی و بعد از اینکه نوشتی باید با صدای بلند بخونیش و بعد باید فکر رو زیر سوال ببری مثلاً کجای این دنیا کثیفه ؟ حتما یه جای تمیزی تو دنیا پیدا میشه که برم اون جا و منظور از کثیفی چه نوع کثیفی ای هست اصلا یعنی چی دنیا کثیفه باید با خودت حرف بزنی و خودت جواب بدی یا به خودت بگی میشه پولدار شد اما با سعی و تلاش و رنج و زحمت خودم باید پولدار بشم یا منظورت رنج و عذاب چه نوع رنج و عذابی داری میکشی مشخص کن، دقیق بگو، با خودت حرف بزن یا چرا دوست نداری زندگی کنی دلیلش چیه ؟ اگر ذهنت گفت هدفی ندارم، خب تو باید هدفتو پیدا کنی و رسالت زندگیت رو پیدا کنی حتما این روش رو امتحان کن زندگی منرو عوض کرد. خب وقتشه یک فکر مزاحم را پیدا کنی بنویسش و بعد بلند بخوانش و بعد زیر سوال ببرش منتظر چی هستی شروع کن دیگه .
۲) هر کاری بهتر از بیکاری است : واقعاً هم همینطور یعنی اگر فقط گارسونی بلدی (بلد بودن نمیخواد!) برو و گارسون شو اگه بلدی عدسی درست کنی انجامش بده اگر بلدی کباب درست کنی (نویسنده در حین انتظار برای رسیدن پیک پیتزا است) که چه بهتر برو شیش لیگ بزن ببین چه کاری بلدی انجام بدی و حتی بگرد ببین چه کاری بلد نیست انجام بدی مثلاً اگر بلد نیستی فتوشاپ کار کنی خب برو یک دوره شرکت کن و یاد بگیرش اگر بلد نیستی فسنجون درست کنی (عاشقشم) خب برو یاد بگیرش که پشیمون نمیشی?. خلاصه سعی کن بیکار نمونی .
۳) ابراز هیجانات : داد بکش - فریاد بزن - گریهکن - بدو بخند و خلاصه هر حسی رو که داری همین الان ابراز کن اگر غمگینی با گریه کردن و فریاد زدن ابرازش کن اگر شادی بخند و هورا بکش بهیکبار اکتفا نکن چند بار انجامش بده همین حالا انجامش بده اگر هیچ هیجان و هیچ حسی نداری میتونه دلیلش این باشه که احساساتتو سرکوب کردی پس باید آزادشون کنی تا احساس زنده بودن کنی .
۴) تنفس دیافراگمی یا شکمی بکش : نپرس از کجا میدونم که نفس دیافراگمی نمیکشی چون اگر میکشیدی درحال خوندن پست من نبودی یک حالی میده نفس دیافراگمی کشیدن که نپرس خب باید امتحانش کنی تا متوجه منظور من بشی. دو نوع تنفس داریم تنفس شکمی/دیافراگمی و تنفس سینهای ، تنفس سینهای سطحی هست و خیلی کوتاه و مواقع استرس و اضطراب اینگونه نفس میکشی اما تنفس شکمی در هنگام آرامش و استراحت این طوری نفس می کشی برای انجام تنفس دیافراگمی اول باید صاف بشینی یک دست روی شکم قرار بدی پنج ثانیه با بینی نفس بکشی بهطوریکه دستت که روی شکمت قراردادی جلو بیاد و بعد باید پنج ثانیه نفس را نگه داری و بعد از پنج ثانیه باید به آرومی همه نفست رو از دهان بیرون بدی. تمام شد. هر روز چند بار در وعدههای مختلف این دسر رو سرو کن تا متوجه خاصیتش بشی .
۵) از خونه بیا بیرون: به دوستای قدیمیت سر بزن و برو بازار تو کوچهها راه برو ، برو پارک و قدم بزن خلاصه سعی کن روزی چند بار بیای بیرون، فسیل شدی انقدر موندی خونه?.
۶) به مشاور مراجعه کن : میدونم فکر میکنی روانشناس برای افرادی هست که رد دادن و برای افرادیه که اختلالات ذهنی دارد ولی بهت قول میدم هشتاد درصد افرادی که به مشاور مراجعه میکنند از من و تو سالمترن و فقط برای پیشرفت شخصی به مشاور مراجعه میکنند مثلاً من قبلاً برای اضطرابی که داشتم پیش مشاور میرفتم و خیلی نتیجه گرفتم پس این تفکر را دور بریز و با یک سرچ ساده مراکز مشاوره شهرتو سرچ کن و پیشه یه مشاور خوب برو، سعی کن به هیچکس نگی و تنهایی بری مطمئن باش خیلی خیلی میتونه کمکت کنه و زندگیتو بهتر کنه.
۷) ورزش و نرمش کن : مطمئنم خودت بهتر از من فوایدشو می دونی!
۸) افسردگی یک بحران هویتی هست یعنی خود واقعیت سعی داره بفهمه که
از کجا آمدام آمدنم بهر چه بود به کجا می روم آخر ننمایی وطنم
و می خواد بفهمه که رسالت واقعیت تو زندگی چیه .
خب دیگه انگشتام درد گرفتن . از اینکه تا این جا متن رو خواندید مرسی .
راستی منم با افسردگی دست و پنجه نرم کردم و به گمونم شکستش دادم اگر دوست داری بدونی چطوری کلیک کن : من و افسردگی