ویرگول
ورودثبت نام
مبینا امان آبادی
مبینا امان آبادی
مبینا امان آبادی
مبینا امان آبادی
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

آموزش صبر به کودکان در قالب داستان

🌿 قصه‌ی ۲: پیکو و صبر در جست‌وجوی توت طلایی

(درس: صبر)

پیکو شنیده بود در بلندترین تپه‌ی جنگل، توتی طلایی می‌روید که فقط هر صد سال یک‌بار می‌رسد.
با کیف کوچکش راه افتاد، اما در مسیر باد وسوسه‌اش کرد:
«بدو زودتر! اگه دیر کنی، از دستش می‌دی!»
پیکو گفت: «نه، عجله نکن. هرچیز وقت خودش رو داره.»

او آرام از رود گذشت، زیر درخت نشست، به پرنده‌ها لبخند زد.
وقتی رسید، توت هنوز سبز بود.
سه روز صبر کرد تا در طلوع صبح چهارم، نور خورشید بر آن افتاد و طلایی شد.

پیکو آن را نچید و گفت:
«زیباترین چیزها وقتی می‌رسن که صبر کرده باشی.»

🍇 خلاصه‌ی اخلاقی:
بچه‌های صبور، چیزهای قشنگ توی زندگی برای عجول‌ها نیست! صبر، کلید دیدن جادوی دنیاست.

داستانخردسالآموزشیآموزنده
۰
۰
مبینا امان آبادی
مبینا امان آبادی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید