داستان روایتگر زندگی دختری به اسم گلیست که در شهر دیگری جدا از خانواده خود پرستار است.
ورق زندگی گلی زمانی برمیگردد که یک شب بالاجبار برای رساندن خود به پدر مریضش سوار ماشینی میشود و در تاریکی شب اسیر دست چندین متجاوز میشود و در همان زمان مردی به کمکش میآید که میشود ناجی و بعد میشود درد…
آیا درمان هم میشود؟