یه دنیای موازی رو تصور کن. همه چیز شبیه دنیای ماست، ولی یه مشکل اساسی وجود داره اونم اینه که هیچکس قبضها رو سر وقت پرداخت نمیکنه! شهرها تو تاریکی فرو رفتن، آب قطعه، و مردم هر روز تو صف بانکها در حال جر و بحثان. استرس و بینظمی همهجا رو گرفته.
تو این دنیای آشفته، یه نفر به اسم پیمان پیدا میشه. پیمان نه یه قهرمان پرزرقوبرق، که یه سیستم هوشمند فوقالعادهست. مردم اولش بهش شک دارن. یکی میگه:چطوری میخوای قبضهای ما رو مرتب کنی؟
یکی دیگه میگه مگه میشه این همه قسط و پرداخت خودکار بشه؟
ولی پیمان لبخند میزنه و میگه بزاریر امتحان کنم.
پیمان شروع به کار میکنه. قبض برق؟ پرداخت شد. قسط وام؟ تسویه شد. حتی اشتراکهای ماهانه همه رو هم خودش مدیریت میکنه. شهر کمکم روشن میشه، صفهای بانک خالی میشن، و مردم دوباره وقت دارن که به زندگی و خوشحالی فکر کنن.حالا تو این دنیای موازی، همه میگن:اگه پیمان نبود، ما هنوز تو تاریکی و استرس زندگی میکردیم.