هدف رسیدن به تناسب اندام چیست؟همه این برنامه ریزیهای وسایل ارتباط جمعی ادامه خواهند داشت تا خود آنها بگویند: نه! نمی توانیم همه تقصیرها را گردن تبلیغات خیابان مدیسونا بیندازیم، اگرچه آنها به شیوه یی مقتدرانه بسیاری از ارزشهای فرهنگی ما را تقویت می کنند. این بر ماست که فشار تحمیلی بیرونی را نپذیریم. فقط هنگامی که به عنوان یک فرد مسؤولیت شکل و شمایل جسممان را به عهده بگیریم، می توانیم خود را از وسواس باریک بودن برهانیم.
?
پس از اکتشاف کامل هدفها و تعیین وزن مطلوب، باید بدانید چگونه ذهنتان را آماده پذیرش آن کنید. خانمی گردن بند طلای زیبایی خرید که روی آن نوشته شده بود «۹۲». هرگاه به گردن بندش نگاه میکرد، یاد آن می افتاد. دیگران روی کارتی به اندازه کارت ویزیت مینویسند: «من (نامتان را بنویسید اکنون (وزن دلخواهتان را بنویسید) کیلو هستم.» به هرکجا که بروند این کارت را همراه دارند. مثلا اگر در مطب دندانپزشک به انتظار نشسته اند، کارت را در می آورند و چند ثانیه یی به آن نگاه میکنند. بعضی کارت را در کیف خود میگذارند تا همین که آن را باز می کنند، چشمشان به آن بیفتد. چند تن از مراجعانم کارت را به آینه یا یخچال یا سایر نقاط چشمگیر خانه شان می چسبانند.
حقه دیگر، تغییر شکل ترازوی شماست؛ البته اگر هنوز آن را دور نینداخته اید. وزن مطلوبتان را بنویسید و روی ارقام آن بچسبانید تا هر وقت که خودتان را وزن می کنید، شماره رؤیایتان به شما لبخند بزند. احساسی بینهایت دلپذیر است!
?
شیوه دلپذیر و سرگرم کننده دیگری که توصیه میکنم نقشه گنج خوانده میشود. اساسا تأکیدی بصری است که این پیام را به ذهن نیمه هشیارتان می فرستد که تصویر برابر تان، تصویری است که به راستی قرار است آن گونه بنمایید.
تنها چیزی که نیاز دارید یک تکه مقوا و چند مجله کهنه و یک قیچی و یک نوار چسب و یک قلم و تخیل است. فردیت خود را در خاطر نگاه دارید، تصویر بدنهایی را که شبیه جسم مطلوب شماست ببرید. مثلا اگر از نوع ورزش دوست هستید، به جای تصویر زنی که تور پوشیده و مروارید انداخته، بدن ورزشکاری را انتخاب کنید که راکت تنیس به دست دارد. چیزی را که از آن شما نیست انتخاب نکنید.
پس از انتخاب، تصویر را روی مقوا بچسبانید. یک عکس کهنه سرخودتان را روی سر تصویر بچسبانید. آنگاه کلمات یا جملات مطلوب در باره رابطه تان با جسمتان و غذا را نیز ببرید یا بنویسید. مثلا «کاهش وزن آسان است.» یا «احساسی عالی و دلپذیر دارم!» می توانید عبارتهای تأكیدی و وزن مطلوبتان را نیز روی نقشه گنج بچسبانید.
?
عمل ساده تجسم، وسیله یی بسیار مؤثر برای تغییر تصویر ذهنی و جسمانی است. هر روز ده دقیقه دراز بکشید، نفس عمیق بکشید، و بگذارید ذهنتان در تداعی آزاد شناور باشد (در باره این موضوع در فصل هشتم بیشتر گفتگو خواهیم کرد.) خود را در وزن دلخواهتان مجسم کنید، به لباسی که به تن دارید، و به پیرامونتان توجه کنید. پیرامونتان را هر چه با شکوه تر و زیباتر انتخاب و مجسم کنید. حالا ببینید که با وزن دلخواهتان به زندگی واقعی بازگشته اید، به سرکار می روید و دوستانتان را می بینید و با اشخاص جدیدی آشنا می شوید. این فرایند، ذهن نیمه هشیارتان را قادر می سازد تا با «شما» ی تازه خو بگیرد. آنگاه وقتی به وزن دلخواهتان رسیدید، ذهن نیمه هشیارتان با آن احساس ایمنی و راحتی خواهد کرد.
?
حالا زمان آن فرا رسیده که جسمتان را دوست بدارید و هرگاه در آینه به آن می نگرید، به جای شکنجه دادن خود، جسمتان را تحسین کنید. به خاطر داشته باشید که اگر مدام بگویید: «وای، چقدر چاق هستم.» ذهنتان آن جمله را به صورت دستوری برای چسبیدن به چاقی میپذیرد. اگر بگویید: «از اندامم بدم می آید.» فقط خودتان را تحقیر می کنید. حاصل آن کاهش «احترام به خود» است که ذهن نیمه هشیارتان را تقویت میکند تا باور کند که موجودی بی ارزش هستید، که لیاقت هیچ چیز خوبی، به ویژه باریک بودن را ندارید.
در اینجا نشان میدهم چگونه میتوانید از آینه برای نتایج مثبت استفاده کنید. چند سال پیش، پس از کاهش وزن، هنوز چربی دور کمرم روی باستم افتاده بود. البته چندان بزرگ نبود، اما من میخواستم خیلی باریکتر بشوم. در بعضی از لباسها احساس راحتی نمی کردم. بر آن شدم که دست به کاری بزنم. پس هر روز که لباس میپوشیدم در آینه نگاه می کردم. چربی اضافی دور کمرم را تا حد امکان عقب می کشیدم، و به خود می گفتم: «اندامت واقعا متناسب است. در هر لباسی عالی به نظر می رسی .»
نخست، می دانستم که اغراق می کنم. اما پس از چند هفته، شروع کردم به باور کردن حرفهایم و بعد دریافتم که اندامم واقعا به همان تناسبی است که به خود تلقین کرده بودم.
دوستان نزدیکی که از تلقینات آینه ام بی خبر بودند نیز به من می گفتند که اندامت چقدر زیباست. ذهن نیمه هشیارم به طرزی موفقیت آمیز برنامه ریزی شده بود تا «اندامی متناسب برای کارن» را باور کند. پس بدنم قادر بود که به پیش برود و مطابق با دستورهایم تغییر کند.
به جسمتان مرخصی و استراحت بدهید و دوستش بدارید، تا به کنش درست باز گردد. مهمتر از همه این که به یاد داشته باشید که آن تن متعلق به شماست، نه به همسر و خانواده تان یا وسایل ارتباط جمعی یا به هیچ شرکت و هیچ سازمان و هیچ شخص دیگر. آن را به شیوه یی بسازید که مناسب خودتان باشد.
۲. وزن مطلوبی را که با فردیت و شیوه زندگیتان مناسب است انتخاب کنید، نه آنچه را که جدول نشان میدهد.
٣. وزن حد وسط انتخاب نکنید.
۵. در آینه و ذهنتان، جسمتان را دوست بدارید.