در سرم طوفان
کلامم اما کویری خشک
دستانم همانند درخت بید
پاهایم چون ریشه های درخت، درخاک خفته
و چشمانم میخ و گوش هایم صدای همهمه.
اما قلبم...
در عمق پارادوکسِ روشنی و خموشی
گه بیدار و گه خواب
همچون کاسه گل دار مادربزرگ پر از ترَک
و چون آسمان آبیِ اهواز پر از غبار!
اما با این همه روزنه ای بدنبال تو میگردد.
_بداهه فکرِ زنگ تاریخ
30/بهمن/صفردو
پ.ن:بهمن ماه سرکلاس نوشته شد.