فرنود حسنی
سیاسیون کار خود کردند و هوشمندانه و هنرمندانه با دست دوستی گره سفت شده با دندان را گشودند و شد آنچه باید میشد. مردم سرافرازانه و اما زخم خورده از جنگی پر شکوه، جنگ که نه! مقاومتی ارزشمند بیرون آمدند. مقابلهای بدون تبادل آتش و گلوله! کسی سرخی آتش و گلوله را ندید، اما به راحتی وقتی در شهر میچرخیدی صورتهای سرخ شده با سیلی را میدیدی که مردانه ایستادند تا شهر از محاصره خارج شود. تکاپویی راه افتاد که شاید کمترینش برای امروز مردم امیدی شده برای فردایشان... آنها در این فردای نزدیک رونق کسبوکارشان را میبینند و اشتغال فرزندانشان و کیست که نداند همین امید مایه ماندن و از کار حرف زدن است.
به فرودگاه و هتل و شرکتها که میروی فراوان میبینی از موطلاییها و چشمآبیهایی که عرصه را بر چشم بادامیها تنگ و تنگتر میکنند. آنهایی که بالاخره از اتاق جنگ و اتاقهای هتل کوبورگ بیرون آمدهاند تا در اتاقهای زیبای جلسات و تالارهای همایش وزارتخانهها و بانکها و شرکتهای ایرانی دور میز مذاکره بنشینند و اینبار نه با سیاسیون که با تجار و اقتصادیون. آمدهاند کالایی بفروشند و متاعی بخرند و نابخردانه است که فکر کنیم ایشان بار سفر بر قامت دوستی بستهاند و قصد شمارش سی و سه دالان پلی در اصفهان را دارند یا تفالی در حافظیه...
بخواهیم یا نخواهیم آنها نیز به سهمخواهی آمدهاند و قطعا ترجیحشان این است که مانند قدیم به ما ماهی بفروشند نه قلاب ماهیگیری و نه کارگاه قلابسازی! تجربه دیروز و موقعیت امروز به ما یادآور میشود که حرکت هماهنگ با نظام جهانی در ابعاد سیاسی و اقتصادی و اجتماعی در عین تاکید بر مواضع و خط قرمزها نیازمند یک ابزار اساسی و اصولی است به نام گفتوگو! گفتوگویی بر مبنای کیاست و شجاعت و آینده نگری که شرایط حال و آینده عموم مردم را شامل شود نه خواص را!
آنها که دیروز تهدید میکردند و گزینههای روی میز را برای ما شماره میکردند حالا مقابل ما نشستهاند برای گفتوگو آن هم فقط و فقط با یک گزینه، گزینهای به نام تجارت، یکی برای فروش آمده و یکی برای سرمایهگذاری! خوب تا اینجای کار که همهچیز خوب است و بر وفق مراد، اما نکته اینجا است که عدهای سرمایهگذاری خارجی و ایجاد بدهی خارجی را ابزار تخریب و تهدید کشور میدانند و به مقاومت و مخالفت با این جریان میپردازند، این در حالی است که از یک نکته بسیار مهم و حیاتی به سادگی گذر میکنند که حاصل برقراری ارتباط اقتصادی با دنیای غرب هر چه باشد بدتر از شرایط بسته و محدود تحریمها نیست و اگر تهدید هم باشد تهدیدی است که میتوان از آن فرصتی ساخت برای تضمین پایداری نظام و اقتصاد کشور. هنوز یادمان نرفته هشت سال جنگ تحمیلی و فشارهای اقتصادی بسیاری که بر پیکره اقتصادی کشور وارد شد و قطعا هنوز آثار هشت سال تحریم همه جانبه هستهای از سفره مردم زدوده نشده است تا آن را هم به خاطرات گذشته بسپاریم. اما شکی نیست که طرفین مذاکرات با تشکیل کمیتههایی برای نظارت بر برجام به پایش دقیق اجرای تعهدات میپردازند و طبیعی است که این میانهروی منجر به توافق را تندروان برنمیتابند و هر آینه مصاحبهای و گفتوگویی از داخل و خارج انجام میشود که باید چنین میشد و چنان...
پس شاید در شرایطی که خواهناخواه چنین تهدیدهایی همیشه کشور را آماج خود قرار میدهد بهترین گزینه برای دفع یا کاهش خطر استفاده از فرصتهایی باشد که به واسطه افزایش سرمایهگذاریهای خارجی حاصل میشود، چرا که از نظر اصول اقتصادی به ویژه در شرایط فعلی کشور ما بدهی خارجی و همچنین وجود سرمایه خارجی گذشته از کمک به رونق اقتصادی، یک عامل بازدارنده و خنثیکننده تصمیمات نامعقول و احساسی گروههایی است که همیشه تلاش دارند جنگافروزی و تهدید را بهعنوان گزینهای پیشروی کشور قرار دهند. کشوری که امروزه در ناامنترین جغرافیای کره زمین داعیه امنترین جغرافیا و مرزها را دارد و قطعا به دلیل ظرفیتهای اقتصادی بسیار بالا همچون مواد اولیه و نیروی کار خوب میتواند گرانیگاه اقتصاد منطقه و حتی شرق باشد. شاید در حال حاضر خاکریزهای مقابله با تهدید کیلومترها آنسوتر پشت دیوارهای حلب و حما و الرمادی زده میشوند و نظامیان ما با رزمایشهای دورهای و تولید تسلیحات پیشرفته به توسعه توان دفاعی میپردازند، اما یکی از اقدامات بسیار مهم در چنین دورانی و برای کشوری با موقعیت جغرافیایی و شرایط سیاسی ما توجه جدی به پدافند غیرعامل است که اصول و فروع آن باید مورد توجه و آموزش سازمانها و مردم قرار گیرد تا در شرایط اضطرار بتوان از تجارب و زیرساختهای آن بهره برد. پدافند غیرعامل به مجموعه اقداماتی گفته میشود که مستلزم به کارگیری جنگ افزار نبوده و با اجرای آن میتوان از وارد شدن خسارات مالی به تجهیزات و تاسیسات حیاتی و حساس نظامی و غیرنظامی و تلفات انسانی جلوگیری کرد یا میزان این خسارات و تلفات را به حداقل ممکن کاهش داد. شاید در نگاه اول ارتباط بین اقتصاد و پدافند غیرعامل کمی دور از ذهن و حتی بی معنی جلوه کند، اما بیشک استفاده از سرمایهگذاریهای خارجی برای توسعه صنایع داخلی موجب بازدارندگی و کاهش تهدیدهای بزرگ و کوچک خواهد شد. به ویژه اینکه در دنیای غرب صحنهگردان بسیاری از لابیهای سیاسی سرمایهداران و کارتلهای اقتصادی هستند که به روندهای سیاسی جهت میدهند. با این نگاه توجه به پدافند غیرعامل به ویژه در شرایط فعلی که هیاتهای تجاری و اقتصادی در تکاپوی گرفتن گوی سبقت از یکدیگر برای مذاکره با دولتمردان و بازرگانان ایرانی هستند بسیار ضروری است تا با تدوین یک سند فراگیر مدلها و روشهایی برای جذب و پذیرش سرمایهگذاریهای خارجی انتخاب شوند که مبنای آنها بالابردن هزینههای غرب نسبت به هر گونه تصمیمگیری در مورد تغییر سطح روابط خود با ایران در آینده باشد.