ویرگول
ورودثبت نام
زهرامحمدزاده
زهرامحمدزاده
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

شاید چشم ها می گویند

به مدت ۲ ساعت تنها شدم،داخل رستوران در برگشت از دستشویی جوان گُرج لیدر تور عربی روی میزم با در نظر گرفتن کمبود جا نشسته بود ولی اجازه گرفت و توضیح داد که پیش خدمت تایید داده؛ پذیرفتم وگپ زدیم؛ مسیر صحبت بعد از غذا و ملیت …؛ تنهایی،فرزند، زیبایی؛ دور را گرفتم و تمام. این حس دوست نداشتنی آشنا ست ؟ …

گیا دوست روس امده بود چای بخورد ۱ لاری و ساعت ها با لپ تاب و صندلی راحت و وای فای از فضا استفاده کند ، دعوت کردم و ناهار با من شریک شد وحس خوب .

تنهاییحس خوبدوستذهنیتاشتباهی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید