گردان ۱۵۱ دژ گردان پیاده زیرمجموعه لشکر ۹۲ زرهی اهواز از نیروی زمینی ارتش ایران بود، که در خلال جنگ ایران و عراق وظیفه حفاظت از جاده شلمچه به خرمشهر را برعهده داشت. گردان ۱۵۱ دژ در سال ۱۳۴۹ توسط نیروی زمینی شاهنشاهی ایران تأسیس شد. در روزهای نخست جنگ، این گردان یکی از معدود یگانهای نظامی بود، که در برابر هجوم نیروی زمینی عراق قرار داشت و در نبرد خرمشهر، به مدت ۳۰ روز در برابر حملات لشکر ۳ زرهی و تیپ ۳۳ نیروی مخصوص عراق ایستادگی کرد و از خرمشهر دفاع نمود.
پادگان دژ در شمال خرمشهر و شرق جاده اهواز- خرمشهر واقع شده است. این پادگان با استعداد یک گردان مستقل(گردان 101)، وظیفه حراست از دژهای مرزی را بر عهده داشت و در طرحهاي نظامي قبل از انقلاب پيشبيني شده بودكه در صورت حمله عراق به خوزستان، دژهاي مرزي با انجام عمليات تأخيري فرصت لازم را براي حضور لشکرهاي نيروي زميني ارتش فراهم آورند. به همين منظور در پادگان دژ كه فرماندهي دژهاي مرزي را نيز بر عهده داشت، سلاح و مهمات كافي براي يك مقاومت 48 ساعته ذخيره شده بود؛ اما پس از هجوم ارتش عراق از اين تجهيزات استفادة بهينه نشد و در حالي كه مدافعان خرمشهر در مضيقة شديد بودند، سلاح و مهمات لازم در اختيار آنان قرار نگرفت تا آن كه پادگان دژ در بيست و سوم مهر ماه 1359 سقوط كرد و سلاحهاي باقي مانده در پادگان غارت شد. نیروهای دشمن که در کیلومتر7 جاده اهواز- خرمشهر قرار داشتند در روز 2مهرماه بر روی پادگان آتش گشودند که این امر موجب تخلیه سربازان پادگان شد. اما با حضور به موقع مدافعین و تجدید روحیه سربازان و بهرهگیری از معدود تفنگهای 106 موجود در پادگان، مقاومت در پادگان همچنان ادامه یافت. در روز هفتم و هشتم مهرماه پادگان زیرآتش شدید توپخانه ارتش عراق قرارگرفت. در روزهای پایانی مرحله سوم هجوم دشمن، تعدادی از کماندوهای عراقی به امید آزادی اسرای خود که گمان میکردند در پادگان نگهداری میشوند شبانه به این پادگان شبیخون میزنند و یکی از افسران آن را با چاقو به شهادت میرسانند. درپی این حادثه گروهی از نیروهای ژاندارمری در پادگان مستقر میشوند.دشمن سرانجام با آغاز مرحله چهارم هجوم خود در 23 مهر، توسط تانکهای تیپ 26 زرهی و نیروهای پیاده خود پادگان دژ را محاصره کرده و حدود 20 نفر از مدافعان آن را از جمله یک افسر را به اسارت در میآورند و تفنگهاي 106 و سایرتجهیزات موجود را غارت میکنند. این پادگان تا آزادسازی خرمشهر همچنان در اشغال دشمن قرار داشت.
تشکیل گردان دژ برای اطلاعرسانی از وضعیت نیروهای عراقی در غرب خط مرز و در صورت نیاز انجام عملیات تأخیری محدود به مدت ۴۸ ساعت با توجه به جدول سازمان پیشبینیشده برای این یگان میباشد، اگرچه این گردان تازه تأسیس بود، اما تجهیزات و جنگافزار پیشبینیشده در ساختار یگان واگذار گردیده بود و دورههای آموزشی موردنیاز نفرات بهصورت فردی و یگانی در محل و یا مراکز آموزشی، فرهنگی رستهای انجامشده بود.
ردان دژ همانند سایر یگانهای ارتش به هنگام انقلاب و پیروزی آن دچار حوادث گوناگونی گردید و عوامل متعددی در تضعیف آن بشدت ایفای نقش نمودند زیرا این یگان در منطقه تحت مسئولیت قادر به کنترل عبورهای غیرمجاز ازجمله نمونه بارز آن افراد خلق عرب و عوامل عراق به هنگام تردد به ایران بود. ضمناً منطقه شلمچه و حوالی پاسگاه کوت سواری و زید نزدیکترین و مناسبترین راه از عراق به ایران و بالعکس میباشد، بنابراین بجاست که این یگان توسط عواملی که بهقصد ورود و خروج آزادانه را برای مقاصد خود حتمی میدانستند، بشدت تضعیف گردیده باشد کما اینکه حواث خلق عرب در سال ۵۸ در منطقه خرمشهر و خوزستان و ارسال هزاران قبضه سلاح از عراق آنهم از همین منطقه دلیلی بر این مدعا میباشد.
پادگان دژ، تنها پادگان نظامی موجود در شمال شرقی خرمشهر میباشد و دور از انتظار نیست که جابجایی نفرات و وسایل آن دستخوش مطامع افراد ضدانقلاب قرارگرفته باشد. کما اینکه آمار نفرات یگان نشان میدهد که بعد از پیروزی انقلاب، گرو هانهای ۲۷۵ نفره کمتر از ۸۰ نفر یعنی ۳۵ درصد سقف سازمانی نفرات داشتهاند و موجودی خودرو و حاضر به کاری تانکها نیز در حد غیرقابل قبولی بوده است. بررسی گزارشات ارسالی از دژها به گرو هانها و گردان و ۲ لشکر ۹۲ نشان میدهد؛ به رغم همه کمبودها کنترل خط مرزی با دقت انجام میگردیده و هرگونه حرکت نیروهای شرطه عراقی و یگانهای گارد مرزی و نیروهای نظامی و افراد غیرمجاز در اسرع وقت به ردهبالاتر گزارششده است. سوابق گویای همکاری نزدیک و متقابل با سپاه بوده است. گردان دژ به رغم همه کمبودها و کارشکنیها با آمادگی کامل و با توجه به آمار موجود حاضر بکار به مقابله با دشمن بعثی شتافت زیرا از صبح روز ۳۱/۶/۵۹ عراقیها سیمهای خاردار خود را که سه ردیف بودند در منطقه شلمچه تا زید جمعآوری و تانکها از مواضع خارج و در ۲۰۰ متری خط مرز استقرار یافتند اگرچه فاصله خط مرز تا دژهای خودی بیش از ۳ کیلومتر میباشد معذالک کلیه فعالیتهای نیروهای عراقی به صورت پیدرپی توسط عوامل شناسایی دژها گزارش گردیده و سلسلهمراتب در جریان آن بودهاند.
ناگفته نباشد که در اثر گزارشات متعدد گردان مبنی بر عدم حاضر بکاری کلیه جنگافزارها و تجهیزات و کمبود نفراتی به قسمتی از گردان ۱۶۵ مکانیزه مستقر در شلمچه ابلاغشده بود که از تاریخ ۲۰/۶/۵۹ خط نوار مرز از کوشک تا زید را کنترل و از دژها و پاسگاهها پشتیبانی به عمل آورد. ساعت ۱۳ روز ۳۱/۶/۵۹ تعدادی لودر و بولدوزر عراقی با تسطیح گودالها و نهرها مسیر حرکت تانکها را باز و سپس تانکهای عراقی به نوار مرز رسیده و سپس به داخل خاک ایران وارد و آرایش رزمی گرفتند سپس گردان توپخانه دشمن نیز تغییر موضع داده و در شرق خط مرز مستقر گردیدند. در این زمان کلیه دژها با حداکثر توان آماده مقابله با دشمن گردیدند.
ساعت ۱۴ روز جاری در حالی که یگانهای رزمی و مکانیزه دشمن آرایش تهاجمی به خود گرفته بودند مواضع نیروها و دژها توسط هواپیماهای عراقی بمباران گردید و متعاقب آن پاسگاه، ژاندارمری حدود و دژ شماره ۱ گزارش دادند که نیروهای عراقی بااستعداد بسیار زیاد بهطرف خرمشهر درحرکت هستند. در همین زمان خبر از بمباران و گلولهباران گمرک خرمشهر رسید. در ساعت ۱۶:۳۰ کلیه نیروهای دژها و حتی یگانهای احتیاط گردان با دشمن بشدت درگیر و تعدادی از نفرات نیز شهید و زخمی گردیدند. مرکز گروهان یکم نیز تا ساعت ۱۷:۳۰ علیرغم همه تلاش و مقاومت نیروهای خود برای نجات از محاصره تخلیه گردید و اجباراً عناصر باقیمانده بهسوی خط دفاعی بعدی گردان حوالی پل نو برای سد عبور عراقیها مستقر گردیدند.
در ساعات پایانی روز ۳۱/۶/۵۹ تعداد ۱۰قبضه تفنگ ۱۰۶ میلیمتری سوار بر جیپ با نفرات و مهمات مربوطه به گروهان یکم و به همین تعداد به گروهان دوم ارسال گردید که در شکار تانکهای عراقی بشدت مؤثر واقع گردید بدین ترتیب که حمله نیروهای ضد زره گردان دژ به تانکهای عراقی در هوای تاریک بعد از غروب آنها را مجدداً تا ۳۰۰ متری پشت خط مرز به عقب راند و تلفات و ضایعات زیادی به نیروهای عراقی وارد آمد و حتی بهوسیله گروهبان زارعیان پرچم ایران بر فراز پاسگاه شلمچه عراق نصب گردید. در ساعت ۱۷ روز جاری یک فروند بالگرد عراقی بر فراز دژ یکم مرکزی( آشپزخانه گروهان یکم) در پرواز بود که توسط گروهبان محبی آشپز گروهان هدف تیربار کالیبر ۵۰ واقع و سقوط نمود و گروهبان محبی[۱] هم سپس بهوسیله افراد دشمن به شهادت رسید. با آغاز روشنایی روز ۱/۷/۵۹ با یورش تانکهای گردان ۲۳۲ تانک چیفتن و کمک نیروهای پیاده دژها به تانکهای دشمن بشدت حمله شد و دهها تانک عراقی به آتش کشیده شد و ۳ دستگاه تانک خودی نیز هدف واقع گردید و اجباراً عراقیها در مواضع قبلی مستقر گردیدند.
در اثر حمله متقابل نیروهای تکاور گردان دژ بعدازظهر روز ۳۱/۶/۵۹ ضمن عقبنشینی دشمن تا پشت خط مرز و کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از نیروهای عراقی دو دستگاه خودرو ایفا و یک تانکر آب به غنیمت گرفته شد و ۲۰ نفر از نیروهای عراقی نیز اسیر گردیدند. این تهور و چالاکی و دلاوری افراد گردان دژ باعث گردید تا رؤیاهای ارتش عراق در این منطقه در هالهای از ابهام فرو رود و نفرات خودی هم از اعتمادبهنفس کافی برخوردار گردند.
شکست دیشب عراق و عقبنشینی آنها به داخل مرز باتدبیر ستوان اسماعیل زارعیان انجامشده بود لذا در تاریخ ۱/۷/۵۹ رادیو عراق او را به سازش و پناهندگی دعوت نمود و مجدداً زارعیان برای اثبات ایرانی بودنش از محلی که عراقیها نمیدانستند به آنها حمله کرد و تلفات زیادی به آنها وارد آورد.
در اواسط روز دوم مسیر پیشروی دشمن برای رزمندگان دژ مشخص شد و فهمیدیم که نیروهای پیاده در نخلستانهای شلمچه و تانکهای عراقی بهصورت توده در شمال جاده شلمچه خرمشهر درحرکت هستند، لذا به دستور فرمانده گردان هر دو گروهان ۱و۲ در مسیر شلمچه خرمشهر پادگان گردان موضع را اشغال کردند.
در این زمان بود که تفنگداران گردان دژ به کمک تانکهای گردان ۲۳۲ تانک شتافتند و همچون زرهی فولادین از تانکهای خودی در برابر تانکهای دشمن دفاع کردند و آنها را بهشدت مورد هدف قرار میدادند و نیروهای پیاده هر دو گروهان ۱ و ۲ در داخل نخلستانهای شلمچه عباسوار بر دشمن یورش میبردند و سلاحهای ضد زره که علیه هر مانعی میشد از آن استفاده کرد، اعجاز آفریدند و دشمن را بشدت مستأصل و سردرگم کردند. پسازاین حوادث گرو هانهای ۳ و ۴ تفنگدار دژ نیز در شمال سیل بند عرایض موضع دفاعی اشغال کردند و بدین ترتیب مسیر پیشروی تانکهای متعدد عراقی که ۵۶ دستگاه آن بهوسیله رزمندگان گردان دژ شمارش گردیده بود به سمت جاده آسفالته اهواز خرمشهر سد و یا حداقل کند گردید.
در این روز بود که خبر رسید تکاوران نیروی دریایی در حاشیه شمالی نهر خین و گمرک درگیر هستند. بدین ترتیب نیروهای گردان دژ خاصه تیمهای سلاحهای ضد زره با کمک گردان ۱۶۵ مکانیزه توانستند جلوی تهاجم یگانهای زرهی عراق را در منطقه شلمچه تا روز ۶/۷/۵۹ سد نماینده اما عراقیها با کمک ضدانقلاب و جاسوسان محلی توانستند روی نهر عرایض پل زده و وارد منطقه فعلیه و سرهانیه شوند و با اعلام چنین خبری چند تیم ورزیده از گردان به نیروهای عراقی در فعلیه و سرهانیه حملهور و ضمن کند کردن پیشروی، تهاجم آنها را سد نمودند ضمناً در روز ۶/۷/۵۹ بالگرد های هجومی هوانیروز و نفرات رزمنده هوانیروز و دانشجویان دانشکده افسری و نیروهای تقویتی پیاده به منطقه وارد که گردان دژ به اینترتیب تقویت گردید. اتفاق مهم دیگری که در این روز روی داد و آن اینکه نیروی هوایی خودی منطقه شلمچه را بهشدت بمباران نمود و تلفات و ضایعات زیادی به عراقیها وارد آمد که با اعلام این خبر کلیه نیروهای خودی موجود در منطقه بهسوی دشمن یورش بردند و عراق شکست سختی خورد به گونهای که نیروها فکر کردند شکست امروز باعث اعلام آتشبس عراق گردیده است. پس از اعلام آتشبس و قبول آن توسط عراق ظاهراً پیشروی نیروهای دشمن کمی کند گردید که دو علت را میتوان برای آن منظور کرد؛ اول اعلام آتشبس و دوم دفاع جانانه نیروهای موجود در اطراف شهر و حماسهآفرینی قهرمانان تیرانداز دژ که در هر منطقهای حضور مییافتند و دشمن مجبور به فرار از مقابل آنها میشد. جا دارد که از قهرمان این میان استوار کابلی و استوار خسروی به نیکی نامبرده شود. همکاران دژ میگفتند ما از کشتن عراقیها خسته شدیم اما آنها تمام نمیشوند و هرروز یگانهایشان تعویض و یا تقویت میشود و این توان دشمن موجب تداوم پیشروی آنها بهسوی خرمشهر گردیده است.
گردان دژ مأموریت داشت که تا ۴۸ ساعت پیشروی دشمن را به تأخیر بی اندازد، اما تا امروز که ۱۰/۷/۵۹ میباشد این یگان موفق شده که از دسترسی دشمن به خرمشهر جلوگیری نماید و اینیک پیروزی بزرگ برای خود میداند و به آن افتخار میکند و تابهحال توانستهاند که در این منطقه محاسبات دشمن را برهم بزنند اما مسئله دردناکی هم در کنار این پیروزیها وجود دارد که آن حضور دشمن در این منطقه میباشد. امروز که دوازدهمین روز درگیری ۱۱/۷/۵۹ میباشد عراق با ۱۲۰ دستگاه تانک و نیروی تازهنفس تک خود را برای دسترسی به شهر شروع نمود در حالی که روز اول استعداد زرهی دشمن در این محور ۵۶ تانک بود که به همین تعداد تا امروز بهوسیله نیروهای خودی منهدم گردیده است. در این مدت تجهیزات ، جنگافزار و نیروی جدیدی به ما نرسید حتی غذای کافی هم وجود ندارد اما این کبودها تأثیری در روحیه ایثارگران گردان دژ ندارد کما اینکه سروان ایازی میگفت: « نه آب میخواهیم نه غذا فقط به ما گلوله بدهید.»
گردآورنده : سارا جابرانصاری
استاد راهنما : استاد علیاکبر حسنوند
دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز
دفاع مقدس