ویرگول
ورودثبت نام
سیروس
سیروسسیروس ؛دل بسته ی داستان، شعر و مقاله با نوشته هایی از دل، برای هم سویی با دیگران.
سیروس
سیروس
خواندن ۲ دقیقه·۳ ماه پیش

افول هژمونی آمریکای ترامپ

افول نسبی هژمونی آمریکا و نقش ترامپ در شتاب‌گیری آن: مروری تاریخی ـ تحلیلی
مقدمه
در تاریخ روابط بین‌الملل هیچ قدرتی جاودانه نبوده است. امپراتوری‌ها حتی در اوج اقتدار، دیر یا زود وارد چرخه صعود و افول شده‌اند. از روم باستان تا عثمانی، از بریتانیا تا شوروی، تجربه‌های تاریخی نشان می‌دهد که بحران‌های داخلی و فرسایش ساختاری، بیش از فشارهای خارجی، عامل اصلی افول قدرت‌ها بوده‌اند.
ایالات متحده آمریکا پس از جنگ جهانی دوم و به‌ویژه بعد از فروپاشی شوروی، خود را " ابرقدرت بلامنازع " می‌دید. اما امروز نشانه‌هایی از افول نسبی آن آشکار است: قطبی‌شدن سیاسی، شکاف اجتماعی، بدهی‌های سنگین، عقب‌نشینی‌های ژئوپولیتیکی و ظهور قدرت‌های نوظهور. در این میان، دونالد ترامپ با سیاست‌ها و رویکردهای جنجالی خود، این روند را برجسته‌تر و سریع‌تر کرده است.
تجربه تاریخی افول قدرت‌ها
تاریخ نشان می‌دهد قدرت‌ها در اوج اقتدار بذر افول خود را می‌کارند:
روم باستان: فساد، بحران طبقاتی و فشار نظامی.
ساسانیان: جنگ‌های فرسایشی و تمرکز قدرت در دربار.
عثمانی: رکود علمی و فشار قدرت‌های اروپایی.
بریتانیا: هزینه جنگ‌های جهانی و ظهور قدرت‌های نوظهور.
شوروی: ناکارآمدی اقتصادی و بحران مشروعیت سیاسی.
نشانه‌های افول نسبی آمریکا
امروز ایالات متحده با مجموعه‌ای از چالش‌ها روبروست:
اجتماعی و فرهنگی: نژادپرستی ساختاری، خشونت مسلحانه، شکاف طبقاتی.
سیاسی: قطبی‌شدن شدید، رشد پوپولیسم و کاهش اعتماد به نهادها.
اقتصادی: بدهی‌های عظیم و رقابت فزاینده چین.
ژئوپولیتیکی: کاهش اعتماد متحدان و افزایش نفوذ رقبای جهانی.
با این وجود، آمریکا همچنان بزرگ‌ترین اقتصاد اسمی، توان نظامی بی‌رقیب، نفوذ فرهنگی و شبکه‌ای گسترده از متحدان را در اختیار دارد. این عوامل مانع فروپاشی کامل می‌شوند.
ترامپ و گورباچف؛ رهبرانی با نیت توسعه اما پیامدهای ناخواسته
مقایسه مستقیم آمریکا و شوروی چندان منطقی نیست، اما می‌توان میان شخصیت‌های گورباچف و ترامپ شباهت‌هایی دید. هر دو، دست‌کم از دیدگاه خود، می‌خواستند در مسیر «توسعه و بازتعریف قدرت» گام بردارند:
گورباچف با اصلاحات اقتصادی و سیاسی قصد تقویت شوروی را داشت، اما اصلاحات او در عمل روند فروپاشی را سرعت بخشید.
ترامپ نیز به‌عنوان یک تاجر ـ سیاستمدار، تصور می‌کند با فشار بر متحدان، تمرکز بر منافع داخلی و بازتعریف روابط جهانی، قدرت آمریکا را تثبیت می‌کند. با این حال، بسیاری از اقدامات او، از خروج از پیمان‌های بین‌المللی تا دامن‌زدن به قطبی‌سازی داخلی، به فرسایش اعتماد جهانی و داخلی منجر شد.
به بیان دیگر، همان‌طور که گورباچف قصد نابودی شوروی را نداشت اما اصلاحاتش ناخواسته مسیر فروپاشی را هموار کرد، ترامپ نیز با وجود نیت تقویت قدرت آمریکا، ممکن است با سیاست‌های خود روند افول آن را تسریع کرده باشد.
نتیجه‌گیری
ایالات متحده همچنان بازیگر اصلی نظام بین‌الملل است، اما نشانه‌های افول نسبی آن آشکار است. بحران‌های داخلی و چالش‌های بین‌المللی جایگاه آن را نسبت به دهه‌های گذشته تضعیف کرده‌اند.
مسیر آینده آمریکا نه فروپاشی ناگهانی، بلکه کاهش تدریجی هژمونی است؛ سرنوشتی که تاریخ برای همه قدرت‌های بزرگ رقم زده است.

ایالات متحدهجنگ جهانیدونالد ترامپفروپاشی شورویافول
۲
۰
سیروس
سیروس
سیروس ؛دل بسته ی داستان، شعر و مقاله با نوشته هایی از دل، برای هم سویی با دیگران.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید