تهمینه مطاعی
تهمینه مطاعی
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

یار دبستانی من

یار دبستانی من
یار دبستانی من

فریدون فروغی و آهنگ یار دبستانی من، برای من اوج خاطرات دورِ روزهای مدرسه است، سالهای ۱۳۷۳ یا ۷۴ ، نمی دانم آن روزها خانم احمدی معلم پرورشی ما که این آهنگ و در‌ کاست پلیر، دائم تکرار می‌کرد و میکروفن بی کیفیت مدرسه رو می گذاشت جلوی ضبط که ما در زنگهای تفریح از بلندگوی بی کیفیت تر از این ترانه تاریخی مستفیض بشویم، آیا می‌دانست این آهنگ راچه کسی خوانده است و به چه منظور یا نه ؟

به هر حال دیگر این آهنگ با گوشت و خون ما عجین شده بود و ورد زبانِ همه بچه های مدرسه !

چند سال بعد در یکی از روزهای داغ و سوزان مرداد ماه سال ۷۹ بعد از فراغت از یک کنکور دردناک با جمعی از دوستان در میدان انقلاب قرار سینما گذاشتیم.

سینما بهانه ای بود برای دورهمی پس رفت برای سانس آخر و ما رفتیم به شیطنت در پارک لاله ، در مستی و سرخوشی و آب بازی دسته جمعی بی هیچ دلیلی آهنگ یار دبستانی من وِرد ِ زبانمان شد‌‌‌‌، بی توجه به نگاه سنگین آدم های اطرافمان!

یک دفعه جعی از برادران بسیجی با اخمهایی درهم جلویمان ظاهر شدند و شروع به سین جین ما کردند، الهه یکی از بچه های جمع که خیلی سر و زبون دار بود گفت : " مگه ما چیکار کردیم؟ چیکار به شما داریم ؟ و ...."

بحث بالا گرفت، حس بدی داشتم ، ما درست در حول و حوش سالگرد حوادث کوی دانشگاه بودیم.

اشک در چشمانم جمع شد با بغض و گریه رفتم پیش رئیس برادران بسیجی و گفتم:

" بخدا این آهنگ و معلم پرورشی مون می ذاشت تو مدرسه ما ۱۳ آبان می خوندیم به خدا " ، آن بنده خدا کلی به ما زیر زیرکی خندید و گفت: " باشه دیگه نخونید ، دیگه این آهنگ ممنوع شده."

تا مدتها گیج بودم، چطور می شد آهنگی توسط قشر یکسانی از جامعه در زمانی حماسه آفرین باشد و اسطوره استقامت و در زمانی دیگر بد باشد و ممنوع؟! مدتها گذشت تا فهمیدم هیچ خوب و بد مطلقی وجود خارجی ندارد. قطعا اگر چیزی در گرو احساس یک نفر امروز و این زمان خوب است و عاری از هر خطا، شاید در جای و مکان دیگری بد باشد و اشتباه !

نمی دانم!

ای کاش خانم احمدی معلم پرورشی مان را می دیدم و از او می پرسیدم این روزها چه آهنگی برای بچه ها از بلندگوی مدرسه پخش می کند ؟

فریدون فروغییار دبستانی منحوادث کوی دانشگاهمیدان انقلاب
جستجوگر زمان، مکان و راه های جدید
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید