تهمینه مطاعی·۲ سال پیشماجراهای من و بابامهمینطور سیم های برق از بالای سرم رد می شد با دسته دسته پرندگانی که روی آن سوار بودند. کبوترهای چاهی، یاکریم ها، پرستوها و گنجشک ها، پنج صب…
تهمینه مطاعی·۲ سال پیشفرآیند بودنسلام،در اینجا روزنویس های یک کارمند بانک با چاشنی طنز و اقتصاد را خواهم نوشت. گاهی شاید گریزی بزنم به خاطراتی از گذشته هایی نه چندان دور، گ…