در رنج و عذاب و اضطرابی ای دل
از کرده خود چه شرمساری ای دل
ای آه از آن جهل و تعصب ای آه
از مکر و نفاقشان خرابی ای دل
ای کاش زمانه را عقب میبردند
تا عقل و خرد پیشه سازی ای دل
اکنون که پشیمانی بیا همت کن
جبران خطا تو میتوانی ای دل
در مکتب عشق بن بستی نیست
صد راه بسوی عشق داری ای دل
نیکی و محبت و درستی راستی
تا غرق شوی غرق شادی ای دل
باشد که دوباره نور حق برتابد
پرواز کنی به رستگاری ای دل