ویرگول
ورودثبت نام
جواد صفری
جواد صفریمهندسی صنایع از دانشگاه علم و صنعت ایران safa42@gmail.com
جواد صفری
جواد صفری
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

تسمه

یادش بخیر،

با خانواده از سفری شیرین،

خوشحال بر میگشتیم خونه،

نزدیکای سمنان تو یه سر بالایی درجه آب ماشین رفت بالا،

فوری زدم کنار یه نگاهی کردم،

تسمه پروانه پاره شده بود،

توی بیابون با همسر و دو تا بچه کوچیک،

از کمک و آبادی هم خبری نبود،

کمی نگران شدم،

یه دفعه یاد حرف یکی از دوستام افتادم،

که از جوراب زنونه جای تسمه کارشو راه انداخته،

با شک و تردید که جواب میده یا نه،

جوراب همسرم رو گرفتم و با یه گره جای تسمه بستم،

حرکت کردیم و به اندازه ای که از اون سربالایی ما رو رد کنه جواب داد،

جوراب پاره شد، و درجه دوباره رفت بالا،

ولی دیگه افتاده بودیم تو سر پایینی،

دنده رو خلاص کردم که موتور نسوزه،

همینطور که از شیب پایین میرفتیم،

تو فکر بودم که وقتی ماشین ایستاد چکار کنم،

بشکلی باور نکردنی ماشین مسافت زیادی رو در شیب طی کرد،

و درست در ورودی شهر و جلوی یه مکانیکی متوقف شد،

همه یه نفس راحت کشیدیم،

خیالمون راحت شد،

به کمک مکانیک ماشین آماده شد،

از مکانیک تشکر کردم و پرسیدم هزینه چقدر میشه،

گفت ۷۰۰ تومن، (حالا یه نون لواش ۱۵۰۰ شده)،

دیدم کل پولی که دارم همین قدره،

و برای بنزین تا رسیدن به تهران لازمش دارم،

مسئله رو به مکانیک گفتم،

و گفتم الان فقط میتونم در حدود مبلغی که گفته،

سوغات خراسان که یه بسته نسبتا بزرگ گل گاوزبان بود بهش بدم،

و اینکه اگر گذرم بیوفته حتما لطفشو جبران میکنم،

مکانیک خلاف انتظارم خندید و به راحتی اونو قبول کرد،

اصلا حواسم نشد آدرس یا شماره حسابی ازش بگیرم،

ضمن تشکر مجدد از مکانیک،

خداحافظی کردیم و راه افتادیم،

و شکر خدا بلاخره به سلامت رسیدیم تهران،

برای سلامتی مکانیک دعا کردیم و صدقه دادیم،

سالهای زیادی از اون قضیه میگذره،

هر وقت یادمون میاد، خدا رو شکر میکنیم،

و به جوانمردی و بزرگواری مکانیک درود میفرستیم،

و آرزو داریم که یه روز ببینیمش و از خجالتش در بیایم.

دنده عقب با اتو ابزار
۶
۰
جواد صفری
جواد صفری
مهندسی صنایع از دانشگاه علم و صنعت ایران safa42@gmail.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید