ویرگول
ورودثبت نام
علی امیری‌فر
علی امیری‌فردر چهارمین دهه‌ی زندگی. نوشتم، خیلی جاها نوشتم. ترجمه و چیزهای دیگه.
علی امیری‌فر
علی امیری‌فر
خواندن ۳ دقیقه·۶ روز پیش

تصویر پیچیده‌ی زنان در رمان 1984

سوزانا همیلتون، بازیگر نقش جولیا در فیلم 1984، محصول سال 1984 از مايكل رادفورد
سوزانا همیلتون، بازیگر نقش جولیا در فیلم 1984، محصول سال 1984 از مايكل رادفورد

جورج اورول در رمان 1984 تصویری به مراتب پیچیده‌تر و متناقض‌تر از زنان ارائه میده که متفاوت از کلیشه‌ی رایج «قربانیان منفعل» در بیشتر رمان‌های دیستوپیاییه. اورول زنان رو نیروی دوگانه به تصویر می‌کشه: یکی از ستون‌های کلیدی قدرت رژیم توتالیتر و در عین حال، مهم‌ترین کاتالیزور مقاومت.

برخلاف برخی داستان‌های دیستوپیایی که مردان رو مجری اصلی ایدئولوژی‌های رادیکال نشون میده، اورول، شور و شوق زنان رو برای پذیرش و اجرای سفت و سخت خط‌مشی‌های حزب برجسته می‌کنه. دیدگاه وینستون، شخصیت اصلی کتاب نسبت به جولیا و زنان جوان دیگه، این تضاد رو نشان میده. در جایی مهم از کتاب می‌خونیم:

او نام دختر را نمی‌دانست، اما می‌دانست که در دپارتمان داستان کار می‌کند. اینطور حدس می‌زد، چون‌که گاهی او را با دست‌های چرب و آچاری در دست دیده بود؛ او کاری فنی و مکانیکی بر روی یکی از ماشین‌های رمان‌نویسی برعهده داشت. دختری بود با ظاهری جسور، حدوداً بیست و هفت ساله، با موهای پُرپشت تیره، صورتی کک‌مکی و حرکات سریع و ورزشکارانه. یک شال باریک قرمز روشن، نشانۀ «اتحادیۀ ضدسکس جوانان»، چند بار دور کمر لباس کارش پیچیده شده بود، درست به اندازه‌ای محکم که خوش‌تراشی باسن او را آشکار سازد. وینستون از همان نخستین لحظۀ دیدن، از او بیزار بود. او دلیلش را می‌دانست. این بیزاری به خاطر آن جوّ غالب میدان‌های هاکی، حمام‌های آب سرد، اردوهای گروهی و پاک‌طینتی عمومی بود که او موفق شده بود همراه خود به این‌سو و آن‌سو بکشد. او تقریباً از تمام زنان، و به‌خصوص جوان‌ترها و زیبارویان، بیزار بود. همیشه زنان، و بالاتر از همه، جوان‌ترها بودند که متعصب‌ترین پیروان حزب، بلعندگان شعارها، جاسوسان آماتور و فضول‌های زندگی دیگران به شمار می‌رفتند. اما این دختر به‌خصوص، این حس را در او پدید می‌آورد که از اکثرشان خطرناک‌تر است. یک بار که در راهرو از کنار هم گذشتند، دختر نگاهی سریع و اریب به او انداخت که گویی مستقیماً تا عمق وجود او نفوذ کرد و لحظه‌ای او را سرشار از وحشت کرد. حتی این فکر نیز به ذهنش خطور کرده بود که شاید او یک مأمور پلیس اندیشه باشد. اگرچه، واقعیت این بود که بسیار بعید بود. با این حال، هرگاه او در نزدیکی‌اش بود، وینستون همچنان ناراحتی خاصی را احساس می‌کرد که ترکیبی از ترس و خصومت بود.

با این حال، مهم‌ترین تفاوت اثر اورول با سایر آثار ویران‌شهری در شخصیت جولیاست. نه ایدئولوگ است و نه قربانی. جولیا یک عمل‌گراست که به سیاست‌ها اهمیتی نمیده اما از قوانین متنفره و از هر فرصتی برای نقض قوانین استفاده می‌کنه. جولیا این کار رو نه برای یک آرمان بزرگ، بلکه برای ارضای لذت‌ها و نیازهای شخصی خودش انجام میده.

اورول از جولیا استفاده می‌کنه تا نشون بده که انقلاب در جامعۀ توتالیتر لزوماً از تفکر عمیق سیاسی شروع نمیشه، بلکه از غریزۀ حیوانی و تمایل ساده به لذت‌ها و ارتباطات واقعی ناشی میشه.

جولیا به وینستون میگه:

وقتی عشق‌بازی می‌کنی، بخشی از نیروی وجودت رو خرج می‌کنی؛ و بعدش احساس رضایت می‌کنی و دیگه برات مهم نیست دنیا چه می‌گذره. حزب طاقت چنین احساسی رو نداره. اونا می‌خوان همیشه از انرژی لبریز باشی. تمام این رژه‌رفتن‌ها و هورا کشیدن‌ها و پرچم تکون‌دادن‌ها، چیزی نیست جز میل جنسیِ سرکوب‌شده‌ای که مسیرش رو گم کرده. اگه درون‌ت احساس خوشی و آرامش داشته باشی، چرا باید برای برادر بزرگ، برای برنامه‌های سه‌ساله، برای دو دقیقه نفرت، و برای تمام یاوه‌های خون‌آلودشون هیجان‌زده بشی؟

می‌دونه که هدف حزب از سرکوب جنسی، جلوگیری از وفاداری به هر نهادی غیر از دولته. چون لذت و ارتباط صمیمی، نوعی «انرژی» ایجاد می‌کنه که از کنترل حکومت خارجه. جولیا با استفاده از «بدن»ش، وینستونِ مردد و ترسو رو قادر می‌سازه تا عمل شورشی علیه حزب انجام بده. جولیا نیروی محرک پشت شکستن قواعده، چیزی که وینستون به‌تنهایی قادر به انجامش نبود.

در مقایسه با سایر آثار مشابه، زنان در کتاب 1984 بسیار پیچیده‌تر تصویر شدن. می‌تونن مأمورانی سرسپرده باشن، با اینکه قدرت باهاشون تقسیم نشده یا اینکه عاملِ انقلابی به صورت غریزی و ضدایدئولوژیک باشن. این دوگانگی به درستی نشون میده که چطور یک رژیم استبدادی برای بقا، باید تلاش کنه تاظرفیت طبیعی زنان برای شورش و تولید انرژی رو سرکوب کنه.

زنانمیل جنسیجورج اورولرمانتوتالیتاریسم
۱
۱
علی امیری‌فر
علی امیری‌فر
در چهارمین دهه‌ی زندگی. نوشتم، خیلی جاها نوشتم. ترجمه و چیزهای دیگه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید