آیامی توانم؟
گفت : خودمانیم ،
آیا می توانیم برابر قوانین موجود در مملکت اعتراض کنیم ؟
خنده ام گرفت قهقه چنان بلند که دو قدم عقب رفتم و نزدیک
بود بیفتم توی جوی بی آب خیابان ابو ریحان ( بیرونی ) که لش مرده ی
موشی ، کرم قهوه ایی خوش رنگ ، چرا ، لحظه ایی به یاد چرم مغان افتادم که ،
قاچاق چیان وطن چرم را از مرز با مجوز به قیمت بسیار ارزان از مرز زمینی بازرگان ،
به ایتالیا صادر می کردند ، تجار محترم دبش را نمی گویم ( نمی دانم چرا گاهی اوقات
بعضی از موضوعات توی قشر خاکستری مغزم ، بی ترتیپ رژه می روند و نا گهان از خواب می پرم !
حبیب مهدی پور هستم متولد کرمانشان در 1321/10/16. فارغ التحصیل دانشکده هنرهای دراماتیک تهران در سال 1353.
با زن نشسته ، کارشناس امور.... شاید از این پستها خوشتان بیاید