ویرگول
ورودثبت نام
نسیم ابوالحسنی
نسیم ابوالحسنی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

ابله

تو جلسه ی مصاحبه بودم برای کنکور عملی، می گفتن اول بهت یه کاغذ می دن که اسم فیلم ها و نمایش هایی که دیدی و کتاب هایی که خوندی رو بنویسی بعد تو مصاحبه ازت درباره ی اونها سؤال می کنن ببینن واقعا راست نوشتی یا نه. من نگاه کردم به بخش کتاب ها که هر دقیقه یه اسم کتاب یادم می افتاد و توش می نوشتم. چقد یاوآوری کتاب هایی که اخیرا خوندم برام سخت بود. هرکی ازم می پرسید چه کتاب هایی خوندی اول از آثار جین آستین شروع می کردم و بعد بلندی های بادگیر و بعد ابله که تازه تموم کردم. داشتم فکر می کردم که اگر درباره ی ابله ازم سؤال کردن چی بگم می گم که ابله پر از آدم بود. پر از شخصیت های متنوع و عمیق. شخصیت هایی که یه کلاس درس هستن. شاید بعد مدتی از خوندن کتاب اون دختر فقیری که در روستای خودش انگشت نما شد و بعد بیمار شد و مرد رو فراموش کنم، یا ژنرال بازنشسته ای که دائم الخمر بود یا مردی که زیر گیوتین کشته شد یا دختر زیبای داستان یا پسری که عاشق دختر زیبای داستان بود یا مادر سه دختر جوان که مدام نگران آینده ی اونها بود یا پسری که از شدت بیماری در آستانه ی مرگ بود یا بیوه ای که برای امرار معاش ربا می گرفت یا...

ابله واقعا یک دنیا بود، من باور نمی کنم این فقط یه داستان باشه

«ابله» را از طاقچه دریافت کنید

https://taaghche.com/book/19729

ابلهکتابرمان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید