صدای کشیده شدن مداد روی کاغذ را دوست دارم از آن نوع صداهاست که به تو اطمینان می بخشد همه چیز ساکت و آرام است برای همین این صدا به راحتی قابل تشخیص است من همیشه قبل از این که متنی یا مطلبی بخواهم در گوشی یا لپ تاپم تایپ کنم اول آن را روی کاغذ می نویسم چون احساس می کنم کاغذ صادق تر است و وقتی با مداد برخورد می کند ، آن رفیق همیشگی اش مهربان و خوش صحبت می شود اما این بار فرق می کند قبل از نوشتن این متن آن را روی کاغذ ننوشتم حتی در گوشی هم تایپ نکردم یک راست آمدم سراغ لپتاپم چون دلم صدای محکم تری می خواست درست مثل صدای چک چک کیبورد لپ تاپم وقتی سریع دکمه ها را می زنم شاید خشمم را سر آن ها خالی می کنم خشمی ناشی از نفرت و اندوهی کهنه . خشمی که در آستانه هنجارشکنی است من که با آرام ، ساکت و خجالتی بودنم شناخته شده ام کاملا در هم ریخته و در آستانه طغیانم چه چیز باعث فروکش شدن چنین خشمی می شود ؟ اخیرا به این راز پی بردم روح سرکش و طغیان گر من تنها با یک چیز آرام می شود؛ ستاره ها . ستاره ها زیباترین چیزهایی هستند که در تمام عمرم شناخته ام زیبایی خارق العاده آن ها به قدری مرا مسحور می کند که حتی اگر در جنون آمیزترین حالت خودم قرار گرفته باشم فقط با تماشای درخشش آن ها در آسمان این روح طغیان گر من رام می شود .