"با نام او"
دوست داشتن یعنی...
دوست داشتن یعنی دلتنگی برا آغوشی که هیچوقت نداشتی
دوست داشتن یعنی اونقد محو صدای قشنگش بشی که گاهی حتی متوجه نشی چی میگه
دوست داشتن یعنی هر بار با شنیدن صداش طوری دلت بلرزه که انگار بار اوله
دوست داشتن یعنی دلت فقط برا خنده های یکی بره
دوست داشتن یعنی بزاری بره با اینکه جونتم باهاش میره
دوست داشتن یعنی گریه های نصفه شب یه دختر با هندزفریش
دوست داشتن یعنی شب گردی های یه پسر با سیگاراش
دوست داشتن یعنی عاشقش باشی ولی دیگه نخوایش
یعنی بغض کردن با شنیدن یه اسم
یعنی عصبی شدنای بیخودی
یعنی بدونی نمیاد و نخوای بیاد ولی منتظرش باشی
یعنی اون با یکی دیگه خوشه و تو هنوز منتطرشی
یعنی رو حداقل یکی از اینا وایسادی بغض کردی به یاد یه نفر
یا اینکه برات مسخره میاد و قابل درک نیستن که در این صورت بازم امیدوارم هیچوقت اینارو نفهمی و به موقعش به ادم درستش برسی(: .