ویرگول
ورودثبت نام
سارا سالاری فر
سارا سالاری فر
سارا سالاری فر
سارا سالاری فر
خواندن ۲ دقیقه·۲ ماه پیش

از پشت ویترین تا پشت‌صحنه‌ زندگی من

از اینجایی شروع کنم که بنده همیشه میخواستم مستقل باشم و به هر کسب و کاری که میشد و موقعیت داشتم دست زدم😅از طراحی سیاه قلم بگیر تا اکستنشن مژه و کاری که در ادامه میخوام برات بگم...

ماجرای من و مغازه‌ی کوچیک شال و روسری‌هام.

اوایل فقط یه رؤیا بود؛ اینکه یه ویترین خوشگل بچینم، مشتری‌ها بیان، لبخند بزنن و با رضایت خرید کنن.

اما واقعیت خیلی زود خودش رو نشون داد. از پیدا کردن مغازه‌ی مناسب تا پرداخت اجاره، از خرید جنس تا دکوراسیون، از مدیریت زمان تا سروکله زدن با مشتری و فروشنده… همه‌چی سخت‌تر از چیزی بود که تصور می‌کردم.

اجاره‌ی مغازه یکی از اولین شوک‌ها بود.هر ماه باید یه مبلغ سنگین جور می‌کردم، حتی وقتی فروش خوب نبود.گاهی وقت‌ها به خودم می‌گفتم «آیا واقعاً ارزشش رو داره؟»

ولی بعد یادم می‌اومد چرا شروع کردم — برای استقلال، برای اینکه خودم رو ثابت کنم، برای اینکه یه دختر جوونم و حق دارم تلاش کنم و موفق بشم.

صبح‌ها زودتر از آفتاب بیدار می‌شم تا مغازه رو مرتب کنم، جنس‌ها رو بچینم، با ذوق رنگ‌ها رو کنار هم بذارم.شب‌ها هم معمولاً خسته و بی‌رمق برمی‌گردم خونه، ولی دلم آرومه چون می‌دونم دارم برای آینده‌ی خودم می‌جنگم.

کار مغازه‌داری فقط فروش نیست؛ هزار تا چیز دیگه‌ست. باید حواست به حساب‌وکتاب باشه، به رفتار با مشتری، به ترندهای جدید شال و روسری، حتی به نور مغازه!

یه‌جورایی خودت می‌شی کارمند، مدیر، حسابدار، عکاس، و حتی روان‌شناس!

خیلی وقت‌ها هم پیش میاد روزها بگذره و فروش خاصی نداشته باشم.بازار گاهی سرد می‌شه، اجاره نزدیکه، هزینه‌ها بالا می‌ره…

اون موقع‌ها سخته، واقعاً سخته.

اما یه لبخند از یه مشتری راضی، یه جمله‌ی «چقدر شالتون خوش‌نقشه!» کل خستگی رو از تنم درمیاره.

همین دلخوشی‌های کوچیک باعث می‌شن ادامه بدم.یاد گرفتم موفقیت یه مسیر طولانیه، پر از بالا و پایین، ولی پر از درس.

یاد گرفتم به خودم ایمان بیارم، حتی وقتی شرایط سخته.شاید هنوز مغازه‌م کوچیک باشه، ولی برای من مثل یه دنیای بزرگه؛ دنیایی که با دست‌های خودم ساختم.

می‌خوام به هر دختری که این نوشته رو می‌خونه بگم: مستقل شدن آسون نیست، اما شدنیه.

باید بخوای، باید بجنگی، باید از شکست نترسی.هرچقدر هم مسیر سخت باشه، آخرش وقتی به پشت سرت نگاه می‌کنی، از خودت ممنون می‌شی که تسلیم نشدی.

من هنوز اول راه‌ام، هنوز هزار تا آرزو دارم.

اما حالا می‌دونم که مسیر درست همینه — مسیری که با عشق شروع شد و با تلاش ادامه داره.

یه مغازه‌ی کوچیک، یه دختر پرانرژی، و کلی شال و روسری

رنگی… همین برای شروع یه رؤیای بزرگ کافیه 💫

شروعفروشمشتری
۴
۱۹
سارا سالاری فر
سارا سالاری فر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید