هرچیزی که همین الان دور و برته و می بینیشون و احساسشون میکنی و حتی اون چیزهایی که وجود دارند ولی نمی تونی ببینی و احساسشون کنی، کائنات هستن.
بطور کلی هرچیزی که توی این دنیاست بهش میگن « کائنات ». همین دنیای که توش زندگی می کنیم با همه ی اتفاق هایی که توش می افته. همین کره ی زمین و ستاره ها و کهکشانها و چاله های فضایی توی آسمونها ، همه و همه «کائنات» هستن.
مفید و مختصر بگم برات که:« کئنات یعنی همین دنیای خودمون.» همین دنیایی که توش زندگی میکنم و از نزدیک و دور باهاشون ارتباط داریم.
اما بزار ببینیم که همین کائناتی که توش زندگی میکنیم و خودمون هم جزئی از اونم ، کِی و چطور به وجود اومده.
خوب . داستان خلقت کائنات خیلی زیاد و پیچیده و جالبه اما بطور خلاصه کلیاتش رو توضیح میدم.
همه چیز از اون زمانی شروع شد که خداوند به ذهنش رسید که یه دنیایی از مادیات و اجسام بسازه و بعد کلی توش تغییر ایجاد کنه و مدام چیزهای جدیدی و اتفاقات جدیدی توش به وجود بیاره. دنیایی پر از ماده هایی به شکل جامد و مایع و گاز باشه.
پس خداوند اول از همه یه ستاره ی خیلی بزرگ از ترکیب جامد و گاز رو خلق کرد. یه ستاره ی خیلی خیلی بزرگ. ستاره ای چنصد ملیارد برار بزرگترین ستاره دنیا. بعدش اون ستاره ی خیلی بزرگ رو متلاشی کرد و ملیارها ملیارد ستاره ازش به وجود اومد و اینجوری شد که از یک ستاره؛ ملیارها ملیارد ستاره به وجود اورد.
حالا آسمان و فضا پر بود از ستاره ها. ستاره هایی که پر بودن از انرژی های زیاد و قوی و پر بودن از گرما و نور.
اما بعد از چنصد سال، اتفاق عجیبی شروع به افتادن کرد. کم کم تعدادی از اون ستاره ها انرژی هاشون رو از دست دادن و دیگه گرما و نور نداشتن . بطور کلی خاموش شدن و دیگه هیچ نور و گرمایی نداشتن اما اونها خودشون دورستاره هایی که هنوز روشن بودن جمع شدن و کهکشانها رو ساختن. این جوری بود که کهکشانها ساخته شدن.
یعنی هرستاره ای پر از انرژی های زیادی بود که با کمکش اون سیاره ها رو به سمت خودش میکشید و نگه میداشت. برای همین دور هر ستاره ای چند تا سیاره میچرخیدن و الان هم میچرخند اونقدر که تا این که اون ستاره ها هم روزی انرژی های درونشون تموم بشه نتونن سیاره ها رو با نیروی جاذبه قوی ای که دارن به سمت خودشون بکشن و نگه دارن.
یکی از این که کشانها هم کهکشان راه شیری یعنی همین کهکشان خودمون بود .حالا م توی این کهکشان هستیم. روی کره ی زمینی که دور ستاره ی خورشید داره میگرده.
بله دنیای ما اینجوری خلق شد. همه اونها از چیزی به اسم ماده خلق شد و الان همین دنیا؛ پُر از چیزهای مختلف هستش که بهشون میگیم ماده .برای همین به این دنیا میگیم دنیای مادی.
بله . جانانم. کره ی زمین هم اینجوری از ماده ساخته شد. اولش فقط خاک بود و هوا. بعدش کم کم سر و کله ی آب هم پیدا شد. از آسمون. آره. از آسمون. یعنی ابرهایی اومدند توی آسمون و بعد بارون بارید واسمون. بعد هم کم کم رودها و رودخانه ها سرازیر شدن از کوه به سمت دشت و دمن و رویید گل و بوته و چمن. بعد هم اون آبها روانه ی جاهای کم عمق شدن و دریاها و اقیانوس ها به وجود اومد.
حالا محیط زمین برای زندگی کردن کم کم داشت آماده میشد برای همین گلها و چمن ها و بوته ها و درختها، پیشقدم شدن تا روی زمین زندگی کنن و شروع کردن به رشد کردن. بعدش هم کم کم حیوانها پا روی این کره ی خاکی گذاشتن.
اونها قرنها روی کره ی زمین زندگی کردن تا اینکه خداوند تصمیم گرفت موجودی روی زمین خلق کنه که با گیاه ها و حیوانها روی کره زمین فرق داشتن. اونها رو خلق کرد و جانشنین خودش کرد و بعد هم دنیا رو به دستشون داد تا توش زندگی کنن و زمین رو آباد و کنن. نمیدونم چرا این کار رو کرده بود اما به نظرم یکی از دلیل هاش این بود که با این کار میخواست قدرت خودش رو به نمایش بزاره.
خلاصه. بعد خداوند این جانشین خودش رو از آب و خاک همین زمین خلق کرد و بعدش هم پدرمون « آدم نبی»، قدم رنجه نمودند و پا روی این کره ی خاکی گذاشتند. البته به همراه همسر گرامیشون خانم «حوا». بعد اسم آدم رو ابلابشر یعنی پدر تمامی بشریت انسانها گذاشت و برنامه اش این بود که تمام انسانها از نسل اون و همسرش حوا باشن.
بعد هم از اونها بچه هایی یکی پس از دیگری به این دنیا چشم باز کردن. پا گرفتن و رشد کردن و تعدادشون زیاد شد و توی قرنها وسالها روی کره ی زمین پراکنده شدن و تمدنها و کشورها رو به وجود اوردن تا همین الان که من و تو به دنیا اومدیم و داریم زندگی میکنیم.
یعنی بعد از تولد ملیارها فرزند از اونها، ما یعنی من و تو قدم رنجه نمودیم و پاهای بابرکتمون رو ری این زمین گذاشتیم و حالا ما توی این دنیای زندگی میکنیم. روی این زمین زندگی میکنیم و روی همین زمین هم خواهیم مُرد. البته تا وقتی راه سفر به کره های دیگه باز نشده و کسی به کره های دیگه نرفته باشه.
اما به اون روزهایی که شاید بیاد ، کاری نداریم و فعلا درمورد کره زمین حرف میزنیم و الان قراره یه چیزهایی مهم درمورد دنیایی که توش زندگی میکنیم بدونم.
خوب . جونم بگه برات که دنیایی که ما داریم توش زندگی میکنیم دراقع به دو شکل فیزیکی و فرافیزیکی یا متافیزیکی هستش. بهش ماواالطبیه هم میگن.
خوب اول بزار ببینیم که این دنیای فیزیکی یعنی چی؟
دنیای فیزیکی همین دنیایی هست که ما با حواس پنجگانه ی خودمون می بنیمش و احساسش می کنیم.
با چشمامون می بینیم. با گوش هامون صداهای اون چیزهایی که صدا داره یا ازش میتونه صدا دربیاد رو میشنویم. با بینی مون بوی اونها رو استشمام میکنیم. با زبونمون مزه ی اونهایی که مزه دارند رو می چشیم. و با پوست دستها و بدنمون اونها رو لمس می کنیم و گرمی و سردی، زبری و صافی، سفتی و نرمی اونها رو احساس می کنیم.
اینهایی که می تونیم با حواس پنجگانه مون درکش کنیم رو دنیای مادی میگن. هرچیزی که با بدن مادی خودمون اونها رو تشخیص میدیم و درک می کنیم.
اما دنیا فقط همین مادیات نیست. دنیا چیزهای دیگه ای هم داره که نمیشه با حواس پنجگانه خودمون اونها رو تشخیص بیدیم. نمی تونیم اونها رو ببینیم درکش کنیم. نمیتونیم لمسشون کنیم و نمیتونیم صداهای اونها رو بشنویم چون اصلامادیات نیستن که صدا دا رنگ و بو و مزه داشته باشن.
حواس پنجگانه ما فقط میتونه مادیات ر ودرک کنه و تشخیص بده. فقط همین اما فرامادی ها و متافیزیک ها ماده نیستن برای همینه که ما نمیتونم با حواس پنجگانه اونها رو تشخیص بدیم.
برای تشخیص دادن اونها ما نیاز به ابزار و امکانات دیگه ای داریم. ابزار و امکاناتی از جنس خود اون فرا مادی ها و متافیزیک ها
همونطور که گفتم، دنیای متافیزیکی دنیایی هست که ما نمی تونیم با حواس پنجگانه ببینیم و درکش کنیم و برای تشخیص دادن اونها ما نیاز به ابزار وامکانات دیگه ای داریم. ابزار و امکاناتی از جنس خود اون فرا مادی ها و متافیزیک ها.
این ابزار ها عبارت اند از :
روح
احساسات
ذهن
انرژی
درمورد دنیای متافیزیکی بحث زیاده اما ما توی این مقاله بیشتر درمورد روح، ذهن، انرژی ها، امواج، .... و مهم تر از همه درباره ی ذهن(افکار و تجسم) و احساسات بحث خواهیم کرد.
پس تا اینجا به این نتیجه میرسیم که جمع دنیای فیزیکی و متافیزیکی رو کائنات میگن.
اما همین کائنات وقتی به ما داده بشه، میشه نعمت. یعنی وقتی خداوند هرکدوم از این کائنات رو به من و تو بدن؛ میگیم : به ما - از طرف خداوند - نعمت داده شده.
حالا بیا تا چند مورد از این نعمت های که خداوند بهمون داده رو برسی کنیم.
....
گروه اول: نعمت های فیزیکی درونی:
خوب این نعمت ها رو نمیتونی با چشمت ببینی چون اونها توی بدنت و زیر پوست بدنت هستن و برای دیدن اونها باید بدنت رو بشکافی تا اونها رو ببینی یا بری رادیولوژی و از داخل بدنت و اعضای داخل بدنت عکس بگیری تا بتونی اون نعمت ها رو ببینی.
اما یه راه دیگه بهت نشون میدم که میتونی چند تا از اون نعمتها رو احساس کنی.
همین الان دستت رو بزار یه قسمت از بدنت. – فرقی نداره کدوم قسمت از بدنت فقط یه قسمت از بدنت رو شانسی انتخاب کن و دستت رو بزار اونجا.
بعد چند دقیقه همون قسمت رو فشار بده و توی همون حالت نگه دار. حالا سعی کن ببینی چه چیزی زیر دستت احساس میکنی. احتمال داره احساس کنی اونجایی که دستت رو گذاشتی، سفت و محکمه. خوب اون چیز سفت و محکم گوشت و بعدش استخون بدنت هستن.
حالا این وسط احتمال داره که اون قسمت از بدنت کمی بالا و پایین هم بشه. به نظرت اون چیه؟
درسته. اون رگهای بدنت هستن که دستت اتفاقی روی اونها قرار گرفته .
خوب این اعضایی که اسم بردم درواقع داخل بدنت هستن پس اونها نعمت های درونی تو هستن.
حالا بزار تا چند تا از نعمت های درونیت رو برات لیست کنم:
بطور کلی اون اعضا عبارت اند از:
مغز، رگها، خون، گوشت، مویی رگها، استخان جمجمه، استخان های گردن و اسکلت بدن، نخاع، روده ها، ، ماهیچه ها، کلیه ، ششها، ... و حتی مواد غذایی و اکسیژن و... هستن .
خوب . اینها نعمت هایی هستن که به تو داده شده. نعمت هایی که در درون جسم فیزیکی ات قرار دادن.
اما این نعمت ها رو کی بهت داده ؟
بله اون نعمت ها رو بالاخره یکی بهت داده وگرنه تو خودت اون نعمت ها رو از اولش هم نداشتی. و اون نعمت ها رو خداوند بهت داده.
البته اینها نعمت های فیزیکی و یا همون نعمت های مادی اند که داخل بدنت هستن. اما یه سری نعمت های هم داخل بدنت قرار داده شدن که غیر مادی و غیرفیزیکی هستن. یا به عبارتی متافیزیکی هستن.
گروه دوم : نعمت های فیزیکی بیرونی :
باز خود این نعمت های فیزیکی بیرونی خودش به دو مورد تقسیم میشه . فیزیکی مرتبط با بدن. فیزیکی غیرمرتبط با بدن.
اینها مواردی از نعمت های فیزیکی مرتبط و غیرمرتبط با بدن هستن که بین همه ی افراد مشترک هستن. البته افرادی هستن که بطور مادرزادی شاید بعضی از این موارد رو نداشته باشن اما من دارم بطور کلی درباره ی نعمت های فیزی بیرونی حرف میزنم .
اما مورد دوم از این گروه: نعمت های فیزیکی بیرونی که بین افراد فرق دارن مثلا پول، ماشین، خونه شخصی، و.....
گروه اول: نعمت های متافیزیکی درونی :
اون نعمت های متافیزیکی که بهت داده شده قابل دیدن نیستن.
روح؛ احساسات، ذهن، عقل، قدرت فکر کردن، قدرت تصمیمی گیری، قدرت انتخاب، انرژی های درون بدنت، فرکانسهای درون بدنت و ... .
در این مورد توی بحث های بعدی بیشتر حرف خواهم زد. و اتفاقا این نعمت های متافیزیکی درونی خیلی کمک میکنه تا زندگیمون بهتر بشه .
اما بریم سراغ نعمت های بیرونی.
اینجا نعمت های بیرونی که به افراد داه شده هم مثل نعمت های درونی که به دو گروه تقسیم میشد، به دو گروه بزرگ تقسیم میشه.
و البته بازهم یادآوری میکنم که همه ی این نعمت ها رو هم خدواند بهمون داده.
گروه دوم: نعمت های متافیزیکی بیرونی:
اما نعمت های متافیزیکی بیرونی اونها که بین افراد دیگه مشترک هستن عبارت اند از : آزادی ، زمان، لطف خداوند نسبت به او و انرژی های اطراف فرد ، حضور خداوند در کنار اون فرد، و ....
این نعمت های متافیزیکی بیرونی بین اکثر افراد مشترک هستش.
حالا اینها به چه دردی میخورند؟
درمورد ارزش و اهمیت اینها(کائنات) در مقالات بعدی بیشتر توضیح میدم.
توی بحث قبل درمورد این حرف زدم که خداوند نعمت هایی رو به همه ی انسانها داده. حالا توی این مقاله درمورد این حرف میزنم که چه نعمت هایی خداوند به من و تو داده.
خداوند از بین نعمتهاش به من و تو یه سری نعمتهایی رو داده. نعمت هایی از دنیای فیزیکی و ماتفیزیکی درونی و بیرونی :
خوب این نعمت هایی که الان اینجا درموردش حرف میزنم دقیقا همون نعمتهایی هست که توی بحث قبلی گفتم و اینجا دوباره اونو یادآوری میکنم چون میخوام دوباره اون نعمت ها برات یادآوری بشه.
پس به این نتیجه میرسم که بعضی چیزها از قبل و از موقع به دنیا اومدنم به من داده شده. همین الان که اینجام و این مطالب رو می نویسم خیلی چیزها از مادیات و غیر مادیات(فیزیکی و متافیزیکی) بهم داده شده.
گروه اول: نعمت های فیزیکی درونی:
خوب این نعمت ها رو نمیتونی با چشمت ببینی چون اونها توی بدنت و زیر پوست بدنت هستن و برای دیدن اونها باید بدنت رو بشکافی تا اونها رو ببینی یا بری رادیولوژی و از داخل بدنت و اعضای داخل بدنت عکس بگیری تا بتونی اون نعمت ها رو ببینی.
اما یه راه دیگه بهت نشون میدم که میتونی چند تا از اون نعمتها رو احساس کنی.
همین الان دستت رو بزار یه قسمت از بدنت. – فرقی نداره کدوم قسمت از بدنت فقط یه قسمت از بدنت رو شانسی انتخاب کن و دستت رو بزار اونجا.
بعد چند دقیقه همون قسمت رو فشار بده و توی همون حالت نگه دار. حالا سعی کن ببینی چه چیزی زیر دستت احساس میکنی. احتمال داره احساس کنی اونجایی که دستت رو گذاشتی، سفت و محکمه. خوب اون چیز سفت و محکم گوشت و بعدش استخون بدنت هستن.
حالا این وسط احتمال داره که اون قسمت از بدنت کمی بالا و پایین هم بشه. به نظرت اون چیه؟
درسته. اون رگهای بدنت هستن که دستت اتفاقی روی اونها قرار گرفته .
خوب این اعضایی که اسم بردم درواقع داخل بدنت هستن پس اونها نعمت های درونی تو هستن.
حالا بزار تا چند تا از نعمت های درونیت رو برات لیست کنم:
بطور کلی اون اعضا عبارت اند از:
مغز، رگها، خون، گوشت، مویی رگها، استخان جمجمه، استخان های گردن و اسکلت بدن، نخاع، روده ها، ، ماهیچه ها، کلیه ، ششها، ... و حتی مواد غذایی و اکسیژن و... هستن .
خوب . اینها نعمت هایی هستن که به تو داده شده. نعمت هایی که در درون جسم فیزیکی ات قرار دادن.
اما این نعمت ها رو کی بهت داده ؟
بله اون نعمت ها رو بالاخره یکی بهت داده وگرنه تو خودت اون نعمت ها رو از اولش هم نداشتی. و اون نعمت ها رو خداوند بهت داده.
البته اینها نعمت های فیزیکی و یا همون نعمت های مادی اند که داخل بدنت هستن. اما یه سری نعمت های هم داخل بدنت قرار داده شدن که غیر مادی و غیرفیزیکی هستن. یا به عبارتی متافیزیکی هستن.
گروه دوم : نعمت های فیزیکی بیرونی :
باز خود این نعمت های فیزیکی بیرونی خودش به دو مورد تقسیم میشه . فیزیکی مرتبط با بدن. فیزیکی غیرمرتبط با بدن.
نعمت های فیزیکی مرتبط با بدن: این نعمت ها بین افراد دیگه مشترک هستن عبارت اند از پوست بدن. مو. ناخون، پس بطور کلی اکثر افراد دست و پا و سر و بدن و روی اونها اعضاع بدن؛ پوست بدن، ناخون و موی سر و بدن دارن. و همینطور هم بینایی، شنوایی، بویایی، حس چشایی،
نعمت های فیزیکی غیرمرتبط با بدن: این نعمت ها بین افراد دیگه مشترک هستن عبارت اند از لباس، خانواده، مکان و خوراک و محل زندگی و.....
اینها مواردی از نعمت های فیزیکی مرتبط و غیرمرتبط با بدن هستن که بین همه ی افراد مشترک هستن. البته افرادی هستن که بطور مادرزادی شاید بعضی از این موارد رو نداشته باشن اما من دارم بطور کلی درباره ی نعمت های فیزی بیرونی حرف میزنم .
اما مورد دوم از این گروه: نعمت های فیزیکی بیرونی که بین افراد فرق دارن مثلا پول، ماشین، خونه شخصی، و.....
گروه اول: نعمت های متافیزیکی درونی :
اون نعمت های متافیزیکی که بهت داده شده قابل دیدن نیستن.
روح؛ احساسات، ذهن، عقل، قدرت فکر کردن، قدرت تصمیمی گیری، قدرت انتخاب، انرژی های درون بدنت، فرکانسهای درون بدنت و ... .
در این مورد توی بحث های بعدی بیشتر حرف خواهم زد. و اتفاقا این نعمت های متافیزیکی درونی خیلی کمک میکنه تا زندگیمون بهتر بشه .
اما بریم سراغ نعمت های بیرونی.
اینجا نعمت های بیرونی که به افراد داه شده هم مثل نعمت های درونی که به دو گروه تقسیم میشد، به دو گروه بزرگ تقسیم میشه.
و البته بازهم یادآوری میکنم که همه ی این نعمت ها رو هم خدواند بهمون داده.
گروه دوم: نعمت های متافیزیکی بیرونی:
اما نعمت های متافیزیکی بیرونی اونها که بین افراد دیگه مشترک هستن عبارت اند از : آزادی ، زمان، لطف خداوند نسبت به او و انرژی های اطراف فرد ، حضور خداوند در کنار اون فرد، و ....
این نعمت های متافیزیکی بیرونی بین اکثر افراد مشترک هستش.
خوب . یه کاری که اینجا باید انجام بدی اینه که بیایی و لیستی از نعمتهای فیزیکی بیرونی که توی لیست بالا نیست رو بنویسی.
نعمت هایی که الان داری ولی توی این لیست نیست رو پیدا کن و یادداشتش کن.
نعمت هایی که بین افراد مشترک هستن:
1. .
2. .
3. .
4. .
5. .
6. .
7. .
8. .
9. .
10. .
11.
نعمت های فیزیکی بیرونی که فقط مختص خودته یا فقط به تو و افراد کمی داده شده. به عبارتی بین همه ی افراد مشترک نیست بلکه فقط به یه عده خواص داده شده:
1. .
2. .
3. .
4. .
5. .
6. .
7. .
8. .
9. .
10. .
11. .
12. .
13. .
14. .
15. .
16. .
17. .
18. .
19. .
20. .
21. .
22.
....
ادامه دارد....