تأثیر فقر بر طلاق: از تنش اقتصادی تا فروپاشی خانواده
نویسنده: محمد صالح احمدی ملایری
چکیده:
طلاق پدیدهای چندبعدی است که تحت تأثیر عوامل گوناگونی رخ میدهد. در میان این عوامل، فقر به عنوان یکی از مهمترین فشارهای اقتصادی، نقش تعیینکنندهای در تضعیف پایههای خانواده دارد. این مقاله با استناد به پژوهشهای علمی، به بررسی راههایی میپردازد که فقر از طریق آنها به افزایش احتمال طلاق منجر میشود. یافتهها نشان میدهند فقر نهتنها از طریق محدودیت مالی، بلکه با ایجاد تنش روانی، کاهش رضایت زناشویی و محدود کردن دسترسی به حمایتهای اجتماعی، چرخهای معیوب را ایجاد میکند که در نهایت ممکن است به جدایی بینجامد.
مقدمه
خانواده، بهعنوان هسته اولیه جامعه، در بستر شرایط اقتصادی شکل میگیرد و تداوم مییابد. زمانی که خانوادهای با فقر دستوپنجه نرم میکند، نهتنها منابع مالی آن محدود میشود، بلکه آرامش عاطفی و انسجام روابط آن نیز مورد تهدید قرار میگیرد. پژوهشهای متعددی در حوزه جامعهشناسی خانواده نشان دادهاند که بین فقر و افزایش نرخ طلاق رابطه معناداری وجود دارد (ایمان و نگارنده، ۱۳۹۴). این مقاله تلاش میکند با نگاهی علمی،سازوکارهای این رابطه را بررسی کند.
۱.تنش مالی و تعارضات زناشویی
یکی از مستقیمترین تأثیرات فقر، ایجاد تنش مالی مزمن در خانواده است. ناتوانی در پرداخت هزینههای اولیه مانند اجاره، خوراک و درمان، استرس دائمی را به همراه میآورد. بر اساس نظریه «استرس اقتصادی»، این فشارهای مالی بهسرعت به تعارضات بین فردی تبدیل میشوند (کونگر و همکاران، ۱۹۹۰). زوجها ممکن است به جای همکاری، یکدیگر را مقصر شرایط بدانند و حل اختلاف به امری دشوار تبدیل شود
۲. کاهش رضایت زناشویی و مقایسه اجتماعی
فقر اغلب با «احساس محرومیت نسبی» همراه است. یعنی فرد وضعیت خود را با دیگران مقایسه میکند و به احساس نابرابری و ناخرسندی میرسد (رونسیمن، ۱۹۶۶). این احساس میتواند به رابطه زناشویی نیز سرایت کند. برای نمونه، اگر یکی از طرفین احساس کند ازدواجش زندگی را بهتر نکرده، ممکن است بیحوصلگی و نارضایتی افزایش یابد. پژوهشها نشان میدهند رضایت زناشویی در خانوادههای با درآمد پایین، بهطور معناداری کمتر است (لی و اونو، ۲۰۰۵).
۳. دسترسی محدود به منابع حمایتی
خانوادههای کمدرآمد معمولاً دسترسی کمتری به خدمات مشاوره و رواندرمانی دارند. هزینه بالای این خدمات و ناآگاهی از منابع کمهزینه، باعث میشود مشکلات ارتباطی عمیقتر شوند (اسمیت، ۲۰۰۶). درحالی که مشاوره میتواند در مراحل اولیه اختلافات مؤثر باشد، فقدان آن خانوادهها را در برابر بحرانهای جدی بیپناه میگذارد
۴. تغییر نقشهای جنسیتی و فشار مضاعف
فقر میتواند نقشهای سنتی زن و مرد را تحت تأثیر قرار دهد. برای مثال، اگر مرد به عنوان نانآور اصلی نتواند هزینهها را تأمین کند، ممکن است دچار کاهش عزت نفس شود. از سوی دیگر، فشار کاری و مسئولیتهای خانهداری و فرزندپروری روی زنان افزایش مییابد. این تغییر نقشها، درصورتی که همراه با تفاهم نباشد، به تعارض و بیثباتی در خانواده میانجامد (گود، ۱۹۹۳).
۵. شرایط نامساعد زندگی و فقدان حریم خصوصی
زندگی در خانههای کوچک، شلوغ یا نامناسب، یکی از پیامدهای فقر است. این شرایط حریم خصوصی زوجین را از بین میبرد و فضای لازم برای گفتوگوی سالم را محدود میکند. مطالعات نشان دادهاند که کیفیت مسکن بر رضایت از زندگی و ثبات خانواده تأثیر مستقیم دارد (ایوانز و همکاران، ۲۰۰۳).
۶. تأثیر بر فرزندان و فشار روانی والدین
کودکان در خانوادههای فقیر با چالشهای بیشتری در سلامت، آموزش و رفتار روبهرو هستند. مدیریت این چالشها، فشار روانی و مالی مضاعفی بر والدین وارد میکند و ممکن است اختلافات زناشویی را تشدید کند (مکلاید، ۱۹۹۸).
نتیجهگیری: چرخه فقر و طلاق
رابطه فقر و طلاق یک چرخه معیوب است: فقر باعث افزایش تنش و کاهش رضایت زناشویی میشود و درنهایت احتمال طلاق را بالا میبرد. از سوی دیگر، طلاق خود میتواند به فقر بیشتر بهویژه برای زنان و کودکان بیانجامد (پدیده «زنانه شدن فقر»). برای شکستن این چرخه، اقدامات چندسطحی لازم است:
· در سطح کلان: ایجاد امنیت شغلی و تأمین خدمات حمایتی.
· در سطح محلی: گسترش مراکز مشاوره کمهزینه و آموزش مهارتهای ارتباطی.
· در سطح فردی: تلاش برای مدیریت استرس و جستوجوی کمک در زمان مناسب.
درک عمیق این رابطه به ما کمک میکند تا به جای قضاوت فردی، به بسترهای اقتصادیاجتماعی طلاق توجه کنیم و راهحلهای بنیادیتری ارائه دهیم.
منابع:
1. ایمان، محمدتقی و نگارنده، مریم (۱۳۹۴). جامعهشناسی خانواده ایرانی. تهران: انتشارات جامعهشناسان.
2. کونگر، آر. دی. و همکاران (۱۹۹۰). ارتباط بین سختی اقتصادی با کیفیت و بیثباتی ازدواج. مجله ازدواج و خانواده، ۵۲(۳)، ۶۴۳-۶۵۶.
3. رونسیمن، دبلیو. جی. (۱۹۶۶). محرومیت نسبی و عدالت اجتماعی. لندن: روتلج.
4. لی، ک. اس. و اونو، اچ. (۲۰۰۵). تخصصی شدن و احساس خوشبختی در ازدواج: یک مقایسه بین آمریکا و ژاپن. پژوهش علوم اجتماعی
5. اسمیت، ام. (۲۰۰۶). ارتباط بین درآمد و تعارض زناشویی. مسائل خانواده.
6. گود، دبلیو. جی. (۱۹۹۳). تحولات جهانی در الگوهای طلاق. نیوهون: انتشارات دانشگاه ییل.
7. ایوانز، جی. دبلیو. و همکاران (۲۰۰۳). مسکن و سلامت روان: یک مرور بر شواهد. مسائل اجتماعی.
8. مکلاید، وی. سی. (۱۹۹۸). محرومیت اقتصادی-اجتماعی و رشد کودک. روانشناس آمریکایی.
سازوکارهای این رابطه را بررسی کند.