شب شعر در سایه سار استاد میر جلال الدین کزازی در دفتر هفته نامه فرهنگ بروجرد

شب جامهای شکوه و سرشار از دل انگیز و مهرانگیز بر تن کرده بود و دفتر هفتهنامه فرهنگ بروجرد میزبان یکی از ماندگارترین و فراموشنشدنیترین محافل ادبی شهر بود. در فضایی سرشار از شیدایی و زیباییهای فرهنگی و هنری در محضر شاهنامه پژوه ادیب ایرانی استاد میرجلال الدین کزازی شب شعری در دفتر هفتهنامه فرهنگ بروجرد رقم خورد. این شب شعر با حضور ادیبان ، شاعران و علاقهمندان به شعر با لحظاتی از همنشینی و گفتوگوی شاعرانه و صمیمانه همراه بود. در این شب فضای دفتر هفتهنامه فرهنگ بروجرد مملو از گرمای اشعار و موسیقی کلمات و نیز به نوعی به یک خانه فرهنگ تبدیل شده بود.
این شب در سایه سار استاد میرجلال الدین کزازی یک شب شعرمعمولی نبود بلکه آوردگاهی بود که در آن شعر نه فقط در زبان فاخر پارسی بلکه در گویشها و زبانهای محلی نیز طنین انداخته بود. از گوشه و کنار همه استانهای مختلف ایران کهن شاعرانی و مهمانانی زینت بخش بودند که هر یک با لهجه و زبان شیرین بومی خویش شعر را زیورانه و نیلوفرانه از قید و بند حصارها رها ساخته بودند و در آسمان فرهنگ بومی ایرانشهر به پرواز درآوردند.

در این محفل انسی با شعر در ابتدا به نوبت شاعران مهمان و سپس شاعران نام آشنای لرستان و بروجرد شعرهایشان را با زبانی و لحنی شیرین ودلنشین پارسی، لری و لکی خواندند. آنگاه نوبت به دکتر محمد مهرافزون شاعر و نویسنده بروجردی رسید که با دوبیتی های ادبیات پایداری خویش تصویری از دشتهای آلاله ها و سروهای دیار بخون نشسته ایران زمین را در ذهنها نقاشی کرد و ابیات خویش را با ادای احترامی شاعرانه و خالصانه به مقام بلند پایه استاد میرجلالالدین کزازی تقدیم کرد. دوبیتیهای دکتر محمد مهرافزون که با لطافت کلام و ازعمق دل و معنا برخاسته و آراسته بود به جان حاضران نشست و تحسین و آفرین استاد میرجلالالدین کزازی را برانگیخت و استاد با نگاهی سرشار از رضایت این دوبیتی ها را ستود و آن را جلوهای از ادبیات پایداری و احساسات ناب دانست.
هر کدام از خوانش اشعار شاعران روایتگر احساسات عمیق انسانی، دلتنگیهای دیروز و امروز و امید و نویدهای آینده بود. نگاههای متفکرانه و عمیقانه با حضور سبز ادیبان در این شب شعر، فضایی دراماتیک و در عین حال صمیمی ایجاد کرده بود که حتی شنوندگان و مهمانان را به وجد در آورده بود و آنان نیز در این محفل ادبی سهیم شدند. محفلی که در آن شعر به سان رودخانهای جوشان از دل واژهها جاری و ساری بود آنچنانکه واژهها بر دلها نشست و روح و جان ها را نوازش داد و در چشمان حاضران شور و سروری از احساسات و هیجانات برانگیخته شد.

استاد میرجلالالدین کزازی، ادیب نامآور و از چهرهی درخشان و پیشگامان عرصه زبان و شعر و ادب فارسی با حضور باصلابت و با متانت خویش محفل را به روشنایی دانایی و لطافت هنر بینایی به خوبی آراسته بود. او با فروتنی و آگاهی و با کلامی سرشار از حکمت و معرفت و دقت نظر در توضیح مسائل ادبی و شعری شنوندگان را مجذوب خود ساخته بود. با بیانی فاخر و شیوایی خاص خویش به تحلیل و تفسیر رازهای پنهان در شعر و ادب فارسی پرداخت و اشاره کرد که :« زبان تنها وسیله ی سخن گفتن نیست بلکه حامل هویت فرهنگ و تاریخ یک ملت است.»

در پایان استاد میرجلالالدین کزازی با لبخندی از رضایت این گردهمایی شاعرانه و ادیبانه را ستود و همه شاعران و مهمانان به پاس احترام استاد از جا برخاستند و آن را تشویق کردند. اگر چه محفل با عطر شعر و با کوی از نوای دوستی و خاطره های خوش در اذهان همه شاعران و حاضران به پایان رسید اما بدون شک تا مدتها پژواک واژهها در جان و دل حاضران زنده خواهد ماند.
به قلم سردبیر هفته نامه فرهنگ بروجرد دکتر محمد مهرافزون (م.مهر)