ویرگول
ورودثبت نام
mozhganforoutan.ir
mozhganforoutan.ir
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

کوری

اخیرا داستانی خواندم که به شدت ذهنم را به خود درگیر کرد، کتاب کوری نوشته ژوزه ساراماگو، مدت ها بود کتابی به این شکل مرا با خودش همراه نکرده بود. داستان از شهری آغاز می شود که ساکنان آن به تدریج همه به کوری دچار می شوند، نوعی بیماری که هیچ پزشکی علت آن را نمی داند و به شکل عجیبی واگیردار است. علت شروع نوشته ام با این داستان وجود استعاره هایی از فضای کسب و کار در لایه های متفاوت آن است. کارفرما دائما در تلاش است با هزینه های گزاف و کارهایی بی ثمر محصول را به مشتری خود نشان داده و بشناساند، حال آنکه این روش و تبلیغات هیچ نتیجه مطلوبی نداشته و درست مثل آب در هاون کوبیدن است، دقیقا شکل مردمی که ما را نمی بینند، پس گام اول: برای درست دیده شدن دست به کار شوید.

چطور چنین ایده ای به ذهن نویسنده رسیده، حقا که سزاوار دریافت جایزه نوبل ادبی هم بوده است. انتخاب چنین موضوعی نشان دهنده گستردگی شناخت نویسنده از اجتماع و مخاطبین خودش است، او دقیقا بهترین نقطه هدف گیری را یافته است. آشفتگی ها و فجایع هولناکی که پس از نابینا شدن تمام انسان ها به وجود خواهد آمد و چگونگی زیر پا گذاشتن تمام اصول اخلاقیکه در ادامه در پی خواهد داشت. این موضوع دقیقا در حوزه کسب وکار هم صادق است، نیاز جامعه هدف خود را به درستی بشناسید، تا دیده شوید، وقتی دائما برای بازاریابی کارهایی انجام می دهید که نتیجه ای در بر ندارند، در اصل به طور مداوم در یک مسیر مدور در حال چرخیدن هستید و در انتها به نقطه آغازین باز خواهید گشت. مشکل اینجاست شما هنوز نقطه سیبل مشتریان خود را پیدا نکرده اید.گام دوم: برای دیده شدن نیازمند تبلیغات موثر هستید.

در تمام داستان هر روز مردم با تجربه جدید از سبک زندگی، بدون موهبت دیدن مواجه هستند و اوج داستان از جایی آغاز می شود که ارتش برای کنترل این بیماری، مبتلایان را به یک فضای مخروبه خارج از شهر همرا با قوانینی ترسناک منتقل میکند، نویسنده به قدری واضح و دقیق کوری و احساسات رعب آور هر لحظه آن را به تصویر می کشد که گاهی وحشت آن شما را دربرگرفته و می خواهید با دوری از فضای کتاب از سلامت چشمهایتان مطمئن شوید. آیا تا به حال در فضای کسب و کار خود توانسته اید تا این حد بر مشتریان خود اثرگذار باشید و به این میزان ذهن آنها را درگیر خدمت و یا محصول خود نمایید. چه عاملی حافظ بقای کورها در این شرایط است؟ پاسخ یک چیز است تجربه، همانطور که در فضای کار خود برای تبلیغات موثر بارها با رفتن مسیرهای اشتباه، استفاده از راه حل های نادرست، مشاوره گرفتن از افراد ناکارآمد شکست خورده اید اما در نهایت به تجربه های با ارزشی دست یافته اید، چه راه هایی ما را به نتیجه دلخواه نمی رساند. گام سوم: شکست ها ی حاصل از روش های نادرست منجر به کسب تجارب ارزشمند می گردد.

اما چیزی که باعث می شود تمام لحظات داستان را با عمق وجود احساس کنید، دائما خود را جای شخصیت های اصلی داستان گذاشته و به جایشان فکر کرده و حتی تصمیم بگیرید، روایت یک شخص از دل داستان می باشد.

اگر همه مردم کور می شدند، فجایع از دید همه به یک میزان دور می ماند، اما ایده اصلی داستان اینجاست که در این میان یک نفر هست که به این بیماری مبتلا نمی شود و شوربختانه ناظر تمام حوادث وحشتناکی که برای سایرین رخ می دهد می باشد.

این فرد در تمام طول مسیر سعی می کند بدون آنکه کسی متوجه بینایی اش شود، تا جای ممکن به افراد کمک کند و برای حفظ ارزش های انسانی بجنگد. در اصل او کسی نیست جز قهرمان داستان، حال بیایید دوباره به بحث اصلی خودمان بازگردیم، در کسب و کاری که تلاش زیادی برای باقی ماندن در بازار، پیشروی و بهبود شرایط شده است اما در واقع همه نادرست بوده واساسا آن حرفه را به سقوط کشانده، ناجیان اصلی، افراد بدون دانش و از آن مهم تر، نابلد در علم اجرا که امروزه در فضاهای مجازی با عنوان های پر زرق و برق منتور، کوچ و ... با نمایش های دروغین سعی در فریب مخاطبین دارند نمی باشند برعکس درست مانند قهرمان داستان که بدون اینکه کسی از بیناییش با خبر باشد کارش را به درستی انجام داد، قهرمان اصلی حرفه شما نیز مشاور اجرایی متبحری است که بدون نیاز به هیچ گونه به رخ کشیدنی، مسیر درست منتهی به هدف را برایتان ترسیم کند.گام چهارم: برای تولد تبلیغات موثر، انتخاب مشاور کاردان یکی از مهم ترین مراحل است.

اما در انتها هدف از نقل این داستان، الهام بخش بودن شرایط آن برای پیروزی در دنیای کسب و کار بوده است. نویسنده در سراسرکتاب به خوبی توانسته احساسات نابینایی را به گونه ای به تصویر بکشد، که خواننده بارها در مسیر داستان به نعمت بیناییش فکر کند و جهان وحشتناک بدون آن را برای خود تصور کند. اما در دل داستان ساکنین این شهر چطور به درک ارزشمندی نعمت بینایی رسیدند، آنها لحظه لحظه فساد، از بین رفتن اصول اخلاقی و نظم را با تمام وجود حس کردند، اما برای موفقیت در حوزه بازاریابی و تبلیغات موثر نیازی نیست که شما تمام آن تجربه های تلخ مدیران شکست خورده را دوباره از سر بگذرانید. من به شما مسیری را نشان خواهم داد که با آن بتوانید با اطمینان برای تبلیغات موثر گام بردارید. گام پنچم: مشاور کاردان، مسیر درست را نشان می دهد.

یکی از پایه های مهم برای داشتن تبلیغات موثر خلاقیت است، در این جهت می توانید کتاب اعترافات یک تبلیغاتچی که در آن دیوید اگیلوی از تجربیات خودش و ارزش خلاقیت به همرا پشت کار در موفقیت تبلیغات سخن گفته بهره مند گردید. اگر خود را خلاق نمی دانید می توانید آن را با مطالعه کتاب مبانی خلاقیت در تبلیغات فرا گیرید.

دور های بسیاری نیز برای کسب مهارت درحوزه تبلیغات وجود دارد.

وکلام پایانی اگر زمانی خواستید که بخش تبلیغات را متوقف کنید به یاد گفته هنری فورد بیفتید: شرکتی که به خاطر صرفه جویی در هزینه ها تبلیغات خود را متوقف کند مانند کسی است که برای صرفه جویی در وقتش ساعتش را متوقف کرده است.

تبلیغاتکوریتبلیغات موثردیده شدنمشاور
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید