ویرگول
ورودثبت نام
زرین صفری زاده
زرین صفری زاده
خواندن ۸ دقیقه·۲ سال پیش

سازمان مجاهدین خلق

سازمان مجاهدین خلق

سازمان مجاهدین خلق ایران سازمان سیاسی اسلام گرا و چپ گرا با ساختار شبه نظامی است. رهبری این سازمان با مسعود رجوی و مریم رجوی است. از سال ۱۳۸۲ زنده بودن مسعود رجوی در پرده ابهام قرار دارد و در غیاب وی همسرش مریم رجوی عملاً رهبری این سازمان را برعهده دارد. از ۱۵ شهریور ۱۳۹۶ دبیرکل این سازمان زهرا مریخی است. این سازمان در ۱۵ شهریور سال ۱۳۴۴ به رهبری محمد حنیف نژاد، سعید محسن و عبدالرضا نیک بین پایه گذاری شد؛ اما بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷، عبدالرضا نیک بین از فهرست رسمیِ بنیان گذاران، حذف

شد و علی اصغر بدیع زادگان –که از سال ۱۳۴۵ به سازمان پیوسته بود– جایگزین او شد.

سازمان مجاهدین پس از شکل گیری، به اقدام مسلحانه بر ضد دودمان پهلوی پرداخت. در سال ۱۳۵۱ سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک)، موفق به دستگیری رهبران اولیه این سازمان شده و به حکم دادگاه نظامی وقت، به جُرم «اقدام علیه امنیت کشور، اعمال تروریستی (ترور اتباع ایرانی و آمریکایی)»، به اعدام، محکوم و برخی نیز زندانی شدند. در سال ۱۳۵۴ خورشیدی، برخی به رهبریِ تقی شهرام و بهرام آرام، اقدام به ترور و حذف اعضای مذهبی، از جمله، مجید شریف واقفی در بیرون زندان کردند و با به دست گرفتن بخشی از سازمان، بیانیهٔ اعلام

تغییر ایدئولوژی از اسلام به مارکسیسم را منتشر کردند.

پس از آن، اعضای سازمان به دو دسته: مارکسیست به رهبری تقی شهرام و بهرام آرام و نیز مسلمان به رهبری مسعود رجوی و موسی خیابانی، تقسیم شدند. پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران، بخش مذهبی سازمان مجاهدین خلق به رهبری موسی خیابانی و مسعود رجوی، فعالیت خود را تحت عنوان جنبش ملی مجاهدین، اعلام کردند؛ ولی درباره اختلاف نظر با روحانیان وقت، از جمله روح الله خمینی، به مخالفت بر ضد نظام جمهوری اسلامی روی آورد. پس از تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و برکناری ابوالحسن بنی صدر، این سازمان، هدف خود را سرنگونی نظام

جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد.

اعضای سازمان مجاهدین، دو سال بعد از جنگ ایران و عراق، در سال ۱۳۶۱ به عراق رفتند و با همکاری ارتش عراق، اقدام به تشکیل بازویی نظامی به نام «ارتش آزادی بخش ملی ایران» کرد و در کنار ارتش عراق در جنگ بر ضد ایران، مشارکت کرد. این نیروی نظامی در طول جنگ ایران و عراق، از سوی خاک عراق، بیش از یک صد عملیات نظامی بر ضد مواضع نیروهای ایرانی شکل داد.

مهمترین عملیات نظامی سازمان در سال ۱۳۶۷ تحت عنوان فروغ جاویدان انجام شد و جمهوری اسلامی در واکنش به آن اعدام زندانیان سیاسی (تابستان ۱۳۶۷) همه اعضای زندانی سازمان را که حاضر به برائت از سازمان و ابراز ندامت از اعمال خود نشده بودند را در زندانهای ایران اعدام کرد. اگرچه آمار دقیقی از تعداد اعدام شدگان منتشر نشده ولی گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد تعداد آنها را ۱۸۷۹ نفر و دیگر منابع ۳۰۰۰تا ۴۴۸۲

نفر تخمین زده اند.

این سازمان به وسیله حکومت پهلوی سابق و جمهوری اسلامی ایران و دولت عراق به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شده است. برخی دولتهای غربی نیز برای حدود یک دهه این سازمان را در فهرست گروه های تروریستی قرار داده بودند اما بعداً این سازمان را از این فهرست خارج کردند. در دوران حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی

از لقب «مارکسیست اسلامی» برای این سازمان استفاده میشده است.

در ادبیّاتِ حکومتی ایران از سازمان مجاهدین خلق با عناوینی چون «سازمان منافقین» یاد میشود. بسیاری از اعضای جدا شده و همچنین محققان این سازمان را دارای ماهیت فرقه ای دانسته و از عنوان فرقه رجوی برای اشاره بدان استفاده میگردد.

طبق گزارش سال ۱۳۸۸ مؤسسه بروکینز این سازمان به نظر غیر دموکراتیک است و محبوبیت ندارد اما به عنوان یک پروکسی در داخل ایران علیه حکومت تهران حضور عملیاتی دارد. یگانه ترابی خبرنگار رویترز و جاناتان وایت استاد علوم سیاسی مؤسسه اروپا گفته اند که این گروه هنوز هم میان ایرانیان نامحبوب است.

قبل از انقلاب سازمان مجاهدین خلق ایران، خواستار قطع ارتباط با آمریکا و افشای اسامی جاسوسان سیا شد. ۱۴ آبان ۱۳۵۴ بنیان گذاران این سازمان، محمد حنیف نژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان که از فعالان مسلمان جبهه ملی دوم ایران بودند (که پس از تشکیل نهضت آزادی، از فعّالان یا هواداران آن سازمان شدند) و یکی از اعضای نهضت آزادی به نام عبدالرضا نیک بین رودسری معروف به «عبدی»، گرد هم آمدند و سازمانی را بنیان نهادند. در نخستین بیانیهٔ سازمان که در ۲۰ بهمن ۱۳۵۰ پخش گردید، آمدهاست:

... هستهٔ اولیّهٔ سازمان که هماکنون برای اولین بار نام آن را فاش میکنیم در ۶ سال قبل و با شرکت برخی از کادرهای سابق نهضت آزادی ایران ... به شکل مخفی بنیاد یافت ...

حنیف نژاد در بازجوییهای خود چنین گفت:

... حاصل آنکه کمکم به فکر حل مسئله افتادم. آنوقت مدتی بود که با سعید محسن و عبدالرضا نیک بین آشنا شدم با هم قرار گذاشتیم که مطالعاتی داشته باشیم ... قرار بر این گذاشتیم که افرادی را در دور خودمان عضوگیری کنیم و آنها را به مطالعه بکشانیم.

شکل گیری نام و آرم سازمان نام سازمانی گروه، در دورانی «سازمان آزادی بخش ایران» خوانده میشد و سپس «سازمان مجاهدین خلق» نام گرفت. البته هیچ یک از دو نام «آزادی بخش ایران» و «مجاهدین خلق» تا آنجا که بررسی ها نشان میدهد، از سوی بنیان گذاران و کادر مرکزی سازمان برگزیده نشدهاست. لیکن در مورد این که نام و آرم سازمان از سوی چه کسانی پیشنهاد، تصویب و در چه تاریخی روی آن توافق شد، سکوت شده است. تا قبل از شهریور ۱۳۵۰ که بیش از هفتاد تن از بنیانگذاران، کادر مرکزی و شماری از اعضای هواداران و سمپات سازمان

از سوی رژیم شاه بازداشت شدند، هنوز سازمان دارای نام و آرمی نبوده است. حنیفنژاد پس از بازداشت در بازجویی های خود صریحاً اعلام کرده است که:

... گروه ما اسم نداشت، میگفتیم «سازمان» سعید محسن نیز در این زمینه در بازجویی های خود یادآور شده است: ما برای سازمان خود اسمی نگذاشته بودیم و چون احتیاجی به معرفی پیدا نکرده بودیم، لذا ضرورت اسم گذاری معلوم نشده بود. در کلّیه نوشته ها و مابین تمام افراد فقط لغت «سازمان» در اثر تکرار مصطلح شده بود، در مدارک خارجی ما هم به هیچ وجه نامی جز سازمان مطرح نگردیده است. علی میهن دوست نیز در بازجویی های خود اظهار داشته است که:

... سازمان ما نام مشخصی نداشت. «سازمان آزادیبخش ایران» نام سازمان ما نیست. ما هنوز دارای استراتژی مشخصی نبودیم.

سازمان مجاهدین خلق از ۳۰خرداد ۱۳۶۰ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران اعلام مبارزه مسلحانه کرد.مسعود رجوی گفته است در مرحله اول از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۱،دوازده هزار نفر کشته شدند.به همین جهت این سازمان از سوی جمهوری اسلامی ایران سازمان تروریستی محسوب می‌شود. علاوه بر عملیات های مسلحانه ای که سازمان مسؤلیت آن را پذیرفته است برخی ترور ها و عملیات های نظامی دیگر هم به سازمان نسبت داده شده است.

ترورهای موفق:
عباس واعظ طبسی،در سال ۱۳۶۱
صادق احسان بخش،امام جمعه رشت در سال ۱۳۶۱
سید احمد خمینی،۲۵ خرداد ۱۳۶۱
ترور های دیگر:
انفجار در دفتر نخست وزیری جمهوری اسلامی ایران که در آن محمد علی رجایی،محمد جواد باهنر و هوشنگ وحید دستجردی به همراه یک نفر دیگر کشته شدند.
سید علی خامنه ای،۶ تیر سال ۱۳۶۰ در مسجد ابوذر تهران که منجر به صدمه دیدن دست راست او شد.
بمب گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی در ۷ تیر ۱۳۶۰،که در آن سید محمد بهشتی و بیش از ۷۰ تن از اعضای حزب جمهوری اسلامی کشته شدند.
کشته شدگان سرشناس:
اسدالله مدنی،۲۰ شهریور ۱۳۶۰
عبدالکریم هاشمی نژاد،۷ مهر ۱۳۶۰
عطاالله اشرفی اصفهانی،۲۳ مهر سال ۱۳۶۱
علی صیاد شیرازی،۲۱ فروردین ۱۳۷۸
شکنجه و فریب اسرا
اما اقدام دیگری که منافقین در قبال هم‌وطنانان خود در زندان‌های رژیم بعث عراق انجام می‌دادند، شکنجه آنان بود. این شکنجه‌ها جسمی و بیشتر و مهمتر از همه روحی بود.
منافقین در برخورد با اسرای ایرانی به دنبال دو هدف بودند؛ نخست اینکه از آنان برای رژیم بعث عراق کسب اطلاعات کنند و دوم اینکه از بین اسرا، نیرو جذب کنند. فریب و شکنجه روحی دو روش منافقین برای دستیابی به این اهداف بود. آنان تلاش داشتند با تضعیف روحیه اسرا، هم اطلاعات کسب کنند و هم نیرو جذب کنند، اما به اعتراف اعضای جداشده سازمان تنها تعداد کمی از اسرا که زیرشکنجه بعثی‌ها تحت فشار بودند، در برابر عملیات‌ روانی منافقین کم آوردند و به امید اینکه با رفتن به پادگان اشرف به کشور بازخواهند گشت، به آنان پیوستند.

هادی شعبانی، یکی از اعضای جدا شده سازمان، در خاطرات خود با عنوان شعار آزادی سازمان مجاهدین به مزدور و جاسوسی می نویسد: اسرای جنگی که در اردوگاه های عراق وضعیت خوبی نداشتند و توسط سربازان عراقی مورد آزار و اذیت قرار می گرفتند، مسئولان سازمان می گویند: که عملیاتی در پیش داریم، اگر به ما ملحق شوید، بعد از پیروزی آزاد می شوید تعداد کمی از اسرا به اشرف منتقل شدند، تعدادی از آنها در عملیات جان باختند یا تعدادی فرار کردند.
بسیاری از اعضای جداشده سازمان و همچنین محققان این سازمان را دارای ماهیت فرقه‌ای می‌دانند. مخالفت با خانواده و مغزشویی از ویژگی‌های اصلی فرقه است. مسعود رجوی در سال ۱۹۸۵ اولین مرحله از آنچه انقلاب ایدئولوژیک می‌خواند را اعلام کرد. مرحله تبدیل شدن مجاهدین خلق از سازمان به فرقه از این مرحله آغاز گردید. در این مرحله مهدی ابریشمچی از اعضای رده بالای سازمان همسر خود مریم قجَر عضدانلو را طلاق داد و مریم قجر با مسعود رجوی ازدواج کرد.
در فاز بعدی از آنچه رجوی انقلاب ایدئولوژیک می‌نامید در سال ۱۹۹۰ و پس از پایان جنگ ایران و عراق و شکست سازمان در برابر ایران، همه اعضا متأهل ملزم شدند که طلاق بگیرند و یکسال بعد وی فرزندان اعضا را از پایگاه اشرف به اروپا منتقل کرد و از خانواده‌ها جدا نمود. حدود ۸۰۰ کودک از خانواده‌ها جدا شده و اروپا انتقال یافتند تا تحت نظر سازمان بزرگ شوند.

زرین صفری زاده

استاد : علی اکبر حسنوند

سازمانمجاهدین خلقسازمان مجاهدین خلقاستاد علی اکبر حسنوند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید