چگونه Cus D’Amato مایک تایسون را به یک قهرمان جهان بوکس تبدیل کرد
مربی افسانه ای بوکس، کاس داماتو فقید و اسطوره بوکس سنگین وزن "آهن" مایک تایسون رابطه باورنکردنی بین یک مبارز و مربی اش را به خوبی نشان داد. آنها نمایشی پاک نشدنی از پیوندی هستند که تنها از طریق آزمایش های مبارزه در رینگ شکل می گیرد.
داماتو در همان لحظه ای که تایسون را به او نگاه کرد، حتی زمانی که هیچ کس این کار را نمی کرد، به او ایمان داشت. او استعدادهای بالقوه را در یک نوجوان آشفته می دید و می دانست که با راهنمایی مناسب، تایسون می تواند قهرمان جهان شود.
از بسیاری جهات، D’Amato تایسون را از زندگی جنایتکارانه نجات داد و به او فرصتی داد تا آینده ای روشن برای خود بسازد.
او این توانایی را دارد. او پتانسیل دارد. بیشتر از همه، او میل دارد. او واقعاً میخواهد قهرمان شود.»
البته، تایسون به جوانترین قهرمان سنگین وزن بوکس جهان تبدیل شد، رکوردی که تا به امروز شکسته نشده است. خشم متمایز او در رینگ، که تحت هدایت فنی D’Amato برجسته و جلا یافته است، برای همیشه در خاطره ها باقی خواهد ماند، مدت ها بعد از اینکه هر دو مرد از این دنیا رفتند.
ما پیوند ناگسستنی بین داماتو و تایسون را جشن می گیریم و درمی یابیم که مربی افسانه ای چگونه توانست شاگرد محبوبش را به یک پدیده فرهنگی تبدیل کند.
داماتو در یک خانواده ایتالیایی-آمریکایی، در محله های ناهموار درون شهری برانکس در نیویورک بزرگ شد. او با آموختن اینکه چگونه از خود مراقبت کند بزرگ شد و اغلب در خیابان ها با مشت درگیر می شد. داماتو تماماً در مورد آن زندگی خشن بود، بنابراین جای تعجب نداشت که وقتی با تایسون ملاقات کرد، دقیقاً میدانست چگونه با نوجوان مشکل برخورد کند.
تایسون در خیابان ها هم جنگید. او یک بچه بداخلاق با فیوز کوتاه بود. به دلیل فقر و کمبود فرصت به عنوان یک اقلیت نژادی، تایسون به زندگی جنایتکارانه متوسل شد. او دزدی و دزدی میکرد و اغلب در داخل و خارج از بازداشتگاهها و مراکز اصلاح و تربیت نوجوانان بود.
داماتو دقیقاً میدانست که چگونه تایسون را مهار کند و به او آموخت که چگونه این خشم درونی را به نفع خود ترجمه کند. او پرخاشگری تایسون را به سمت بوکس هدایت کرد، به فشفشه جوان گفت که آیندهای در عزاداری دارد و توانست با موفقیت انرژی «آهن» مایک را به تمرینات هدایت کند. این دو هر روز در ورزشگاه با هم کار می کردند.
از آنجایی که داماتو میدانست که بوکس به همان اندازه که یک بازی ذهنی است، یک بازی ذهنی است، تایسون را مجبور کرد تا روی ویدیوهای قدیمی بوکس مطالعه کند و بین جلسات تمرینی کتاب بخواند. این به آرامش ذهن تایسون کمک کرد و او را برای تفکر آموزش داد.
داماتو به تایسون سرپناه و راهنمایی داد
پس از اینکه یکی از دوستان D'Amato یک تایسون جوان را به مربی بوکس معرفی کرد، این زوج تقریباً بلافاصله در یک طول موج قرار گرفتند. از آن زمان به بعد، داماتو و تایسون جدایی ناپذیر بودند. داماتو بچه را زیر بال خود گرفت، تایسون را به خانه خودش آورد و غذا و سرپناهی برای او فراهم کرد. او عملا تایسون را از 13 سالگی بزرگ کرد.
تایسون در چنین سن جوانی پتانسیل زیادی داشت. او یک نمونه فیزیکی بود، با قدرت نهفته در هر دو مشت. اما تایسون که در بروکلین در فقر بزرگ شد، خیلی زود در معرض واقعیت های سخت زندگی قرار گرفت.
او یک پسر جوان عصبانی بود که به راحتی از هر کسی و هرکسی دلخور می شد. رفتار او فقط تحت هدایت داماتو بهبود یافت. تایسون هرگز پدر بیولوژیکی خود را نشناخت، بنابراین وقتی وارد خانواده داماتو شد، اغلب از داماتو به عنوان "پدر سفیدپوست" خود یاد می کرد.
D’Amato با بردن تایسون به خانه خود برای زندگی با او، و اساساً تأمین و مراقبت از او، اعتماد تایسون را جلب کرد. داماتو تایسون را طوری بزرگ کرد که انگار از گوشت و خون خودش بود.
D’Amato به تایسون تکنیک منحصر به فرد و فلسفه بوکس خود را آموزش داد.
داماتو یک نابغه مشتی بود. علاوه بر تایسون، داماتو همچنین به خاطر آموزش قهرمان سابق جهان و دارنده مدال طلای المپیک، فلوید پترسون، و همچنین خوزه تورس، قهرمان بوکس جهان پورتوریکویی، اعتبار داشت.
فلسفه بوکس D'Amato به شدت بر استفاده از سرعت و اهرم برای وارد آوردن حداکثر آسیب متمرکز بود. سبک بوکس peek-a-boo علامت تجاری تایسون، جایی که دستکش ها درست بالای هر دو گونه شناور می شوند و سر به صورت جانبی حرکت می کند، محصول نبوغ D'Amato است.
این سبک باعث می شد که مبارزان او روی پاهای خود فعال بمانند و از حرکت برای چرخش از این طرف به سمت دیگر مانند آونگ استفاده می کردند و بسیار منحصر به فرد بود و رمزگشایی آن سخت بود. حرکت بسیار متمایز از شیبها و شیرجههای انفجاری مختلف بهره میبرد و وزن جنبشی را پشت هر ضربه قرار میداد. قوی ترین پانچ های این سبک، قلاب ها و آپرکات ها بودند که تایسون به آن ها معروف شد.
با این حال، شاید مهم ترین درسی که داماتو به تایسون داد این بود که فقط وسواس می تواند به موفقیتی عظیم منجر شود. داماتو اخلاق کار دیوانهواری را به تایسون القا کرد و او همیشه در ورزشگاه از حریفانش بهتر بود.
او در زمانی که هیچ کس دیگر به تایسون اعتقاد نداشت
شاید مهمتر از همه، D’Amato به تایسون اعتماد کرد و این واقعا قلب او را تسخیر کرد.
تایسون سالهای اولیه زندگی خود را بدون شخصیت پدری گذراند. تایسون قبل از ملاقات با داماتو محکوم به یک زندگی پر از شکست بود. اما داماتو در تایسون چیزی دید، چیز خاصی.
D’Amato همیشه به مبارزان خود اعتقاد داشت و خلاقانه کار می کرد تا در آنها اعتماد به نفس ایجاد کند تا قهرمان جهان شوند. او فلسفه قهرمانی را به بخش های خود القا کرد و تایسون تفاوتی نداشت.
این نوع راهنمایی در تربیت تایسون ضروری بود. او می توانست به راحتی راه دیگری را طی کند، راهی را طی کند که او را به آینده ای تلخ می برد. اما نفوذ D’Amato باعث شد تایسون در مسیر درست قرار گیرد و پس از یک حرفه آماتوری درخشان، تایسون حرفه ای شد و بر همه کسانی که با آنها در رینگ بود غلبه کرد. بقیه اش تاریخ است.
البته، شیاطین تایسون به او بازگشتند و او واقعاً نتوانست آنها را از خود دور کند. به نظر میرسید که تایسون هر کجا که میرفت، مشکل به دنبال او میآمد. اما بدون آمدن D’Amato به زندگی او، می توانست خیلی بدتر باشد.
رابطه بین یک مبارز و مربیش یکی از مهمترین آنهاست. تایسون و داماتو مطمئناً گواه این موضوع هستند.