12 بحث برانگیزترین دعوای تاریخ بوکس جهان
هیچ ورزشی به اندازه بوکس باعث رسوایی و خشم عمومی نشده است. از غواصی ها و دعواهای ثابت گرفته تا تصمیمات ظالمانه و ناگفته نماند چیزهای مشکوک پشت درهای بسته با مروج های کج و معوج و سازمان های به اصطلاح تحریم کننده ما، بازی مبارزه همیشه زمینه مناسبی برای برخورد دوگانه و فساد بوده است. نتایج بحث برانگیز تنها بخشی ذاتی از یک ورزش نویس سازمانی، جیمی کانن است که معروف به آن "منطقه چراغ قرمز ورزش" می باشد.
12. لولو پرز TKO2 ویلی پپ، 26 فوریه 1954: قهرمان سابق و شناخته شده پپ بزرگ در تمام دوران در مدیسون اسکوئر گاردن با پرز روبرو شد و هرکسی که به دقت توجه می کرد می دانست که چیزی عمیقاً اشتباه است. در روز مسابقه، شانس شرط بندی به طور چشمگیری تغییر کرد، به طوری که برخی از شرکت کنندگان به طور ناگهانی از شرط بندی خودداری کردند. واضح بود که چیزی در باغ فاسد شده بود.
پپ نابغه دفاعی شناخته شده پس از آن در راند دوم سه بار روی زمین قرار گرفت و مجبور به توقف خودکار شد، و عرصه پر از هو و کاال شد. قهرمان سابق بلافاصله توسط کمیسیون دو و میدانی ایالتی تعلیق شد و همه به جز ساده لوح ترین ها متوجه شدند که راه حل باید انجام شود. در حالی که پپ برای همیشه اصرار داشت که او هرگز دعوا را انجام نداد، اما شکایت او در سال 1980 برای افترا علیه روزنامه نگاری که به طور تلویحی غیر از این بود توسط رد شد. هیئت منصفه فقط پس از پانزده دقیقه مشورت.
11. Ad Wolgast KO13 جو ریورز، 4 ژوئیه 1912: وولگاست، مستعار "گربه وحشی میشیگان"، در حال دفاع از عنوان سبک وزن جهان در ورنون، کالیفرنیا در برابر ریورز سرسخت بود و تا دور سیزدهم یک نبرد پر از اکشن و جمعیت خشنود بود. زمانی که دو رزمنده با شلیک های سنگین و دردناک دقیقاً در یک زمان به هم متصل شدند. مبارزان در یک توده سقوط کردند و داور جک ولز شروع به شمارش کرد.
سپس، در اقدامی که همه حاضران آن را غیرقابل توضیح میدانستند، ولز در واقع به ولگاست گیجشده کمک کرد تا در حالی که شمارش را قبل از بالا بردن دست قهرمان به پایان میرساند، بایستد، و کاملاً نادیده گرفته میشود که ریورز کسی بود که در اثر ضربهای شریرانه از پای درآمده بود. به جواهرات تاج ولز به طور مختصر در مورد پرونده خود بحث کرد قبل از اینکه عاقلانه از آنجا خارج شود زیرا جمعیت وحشت زده تهدید به شورش تمام عیار شده بود. در رختکن خود، ریورز مضطرب به خبرنگاران فرورفتگی قابل توجهی در جام محافظ آلومینیومی خود نشان داد، اما فایده ای نداشت زیرا وولگاست، که به هدف زدن ضربات به مناطق زیرین حریفان مشهور بود، قهرمان سبک وزن جهان باقی ماند.
10. بیلی فاکس TKO4 جیک لاموتا، 14 نوامبر 1947: جنجال این مسابقه در واقع خیلی قبل از اینکه فاکس یا لاموتا پا به مدیسون اسکوئر گاردن بگذارند آغاز شد. از قبل گفته شده بود که چیزی کمتر از کوشر در حال کار است، شانس شرط بندی نامنظم منعکس کننده این تصور است. این صحبت ها آنقدر بلند شد که قبل از شروع مسابقه، رئیس فعلی کمیسیون دو و میدانی ایالت نیویورک دو بار از رختکن هر دو بوکسور بازدید کرد تا آنها را از ادامه هر گونه شیطنت منصرف کند.
پس از آن فاکس اولین بوکسوری شد که LaMotta را متوقف کرد، زمانی که یک "برانکس بول" درمانده توسط داور در راند چهارم نجات یافت، جمعیت با صدای بلند هیاهوی آشکار را هو کردند. این نتیجه منجر به تعلیق فوری مجوز بوکس لاموتا و گمانه زنی های گسترده در مورد فساد در بوکس شد. سالها بعد، لاموتا علناً اعتراف کرد که این مبارزه را انجام داده است تا به عنوان قهرمانی میانوزن جهان یک شوت معوقه به دست آورد.
9. لوئیس رستو دبلیو 10 بیلی کالینز جونیور، 16 ژوئن 1983: در یکی از نگران کننده ترین و غم انگیزترین قسمت های تاریخ رینگ، لوئیس رستو، بیلی کالینز جونیور را در مدیسون اسکوئر گاردن برای ده دور با بند انگشت های برنجی در هر دو ضرب کرد. مشت رستو در نوزده برد تنها 8 ناک اوت داشت و به عنوان هیچ نوع پانچر خطرناکی در نظر گرفته نمی شد، اما در همان دور دوم ضربات او آثاری بر چهره کالینز گذاشت. در طول مسابقه، کالینز به پدر و مربی خود، بیلی کالینز پدر، گفت که چیزی با دستکشهای رستو درست نیست. پس از زنگ پایانی، کالینز بزرگ با رستو دست داد، بلافاصله متوجه شد که کسر پسرش درست است و توجه مقامات کنار رینگ را جلب کرد.
دستکش ها بررسی شدند و مشخص شد که قسمت زیادی از بالشتک های موی اسب آنها برداشته شده است. دههها بعد، یک رستو پشیمان ادعا کرد که علاوه بر دستکاری دستکشها، دستکشهای او نیز در گچ آغشته شده است. کالینز آنقدر کتک خورد که پس از مبارزه به سختی قابل تشخیص بود و آسیب دیدگی او به معنای پایان فوری حرفه بوکس او بود. هم رستو و هم مربی او، پاناما لوئیس، به دلیل این حادثه متهم شدند و در نهایت از بوکس محروم شدند. کمتر از یک سال بعد، کالینز جونیور ناامید در یک تصادف رانندگی درگذشت.
8. پریمو کارنرا در مقابل جک شارکی دوم، 29 ژوئن 1933: دو عامل باعث شد که مسابقه مجدد بین شارکی و کارنرا به یک ماجرای بسیار بحث برانگیز تبدیل شود. اولاً، در این مرحله، این واقعیت که پریمو غولپیکر توسط اوباش کنترل میشد و اینکه بسیاری از بردهای او، حداقل، مشکوک بودند، به طور گسترده پذیرفته شد. دوم، شارکی، یک بوکسور بسیار ماهر با پیروزی بر جانی ریسکو، تامی لوگرن و هری ویلز، در سال 1931 هنگام جنگیدن، کارنرا را با اختلاف زیادی شکست داده بود، و در بیش از 15 راند کاملاً بر ایتالیایی مسلط شد و در بیش از یک راند نزدیک شد. اشاره به توقف اجباری
و با این حال، شانس شرط بندی برای بازی برگشت به طرز عجیبی نزدیک بود، با گزارش هایی از برخی نقاط که Carnera به عنوان بازیکن مورد علاقه در نظر گرفته می شد. با وجود معایب قابل توجهی در قد، دستیابی و وزن، شارکی دوباره تا دور ششم برتری داشت، زمانی که Carnera یک آپرکات را به نمایش گذاشت که "The Boston Gob" را در یک پشته روی بوم قرار داد. او به سختی از جایش تکان میخورد. نتیجه از همان ابتدا مشکوک تلقی می شد و با گذشت زمان و مشخص شدن بیشتر در مورد میزان فساد پشت حرفه کارنرا، گمانه زنی ها تشدید شد. شارکی تا روز مرگش اصرار داشت که مبارزه در سطح بود، اما این یک مسابقه عنوان سنگین وزن است که همیشه بحث برانگیز خواهد بود.
7. جو گانز در مقابل تری مک گاورن، 13 دسامبر 1900: شیکاگو محل ملاقات بزرگان تمام دوران با هر دو مبارز در دوره نخست خود بود. اگر تا به حال یک مسابقه باید به یک شیب هیجانانگیز و بسیار رقابتی منجر میشد، این بود، علیرغم اینکه گانهای سبک وزن از مزیت اندازه و وزن طبیعی نسبت به مک گاورن پر وزن برخوردار بودند. اما چنین نبود. در عوض، گانز قبل از اینکه در دور دوم حساب شود، هفت بار دک شده بود، با طرفدارانی که حتی قبل از پایان آن اصلاح آشکار را هو می کردند.
شایعاتی که در خیابان رایج بود این بود که مسابقه در سطحی نبود و عملاً هیچ کس نتیجه را قانونی نمی دانست. و Gans vs McGovern فقط یک مسابقه بوکس بحث برانگیز نبود، بلکه یکی از مهم ترین آنها بود، زیرا منجر به ممنوعیت ایالت ایلینوی برای تقریباً سی سال مسابقات حرفه ای جایزه شد.
6. تام شارکی در مقابل باب فیتزسیمونز، 2 دسامبر 1896: این مسابقه سنگین وزن مورد انتظار علاقه ملی و فروش سریع بلیط در سانفرانسیسکو را جلب کرد، اما با فریادهای انزجار از نتیجه نهایی پایان یافت. شایعات در خیابان این بود که وایات ارپ داور خواهد بود، اما شایعاتی مبنی بر خرید و پرداخت پول این قانونگذار افسانه ای توسط شارکی و تیمش به گوش رسید. قبل از شروع مسابقه، مدیر فیتز خواستار تعویض Earp شد، اما او با رد شدن مواجه شد، تنها به این دلیل که شک او تأیید شد و مبارز او تقریباً پیروزی قطعی را ربود.
به گفته شاهدان عینی، " آهنگر مبارز" جنگجوی بسیار مؤثرتری در سراسر دوران بود و در راند هشت، یک سری ضربات "ملوان تام" را به زمین فرستاد. اما Earp حکم داد که یک مشت غیرقانونی به کشاله ران شارکی را پایین آورده است و او بلافاصله "روبی" را رد صلاحیت کرد و شارکی پروستات را پیروز اعلام کرد. جمعیت به شدت خشمگین شد و Earp یک خروج عجولانه را شکست داد. مناقشه حاصل چنین بود، که قانونگذار سابق را به گور او کشاند و برای چندین دهه فعالیتهای اسلحهبازی او را تحت الشعاع قرار داد.
5. مایک تایسون در مقابل ایواندر هالیفیلد II، 28 ژوئن 1997: در آن زمان، این یکی از مشتاقانهترین رویدادهای تاریخ بوکس بود، یک مسابقه برگشت بزرگ در "سوپر فایت". میلیونها طرفدار ورزش کنجکاو بودند که ببینند آیا تایسون میتواند شکست تکاندهندهاش را در شش ماه قبل از هالیفیلد، یکی از ناراحتیهای بزرگ تمام دوران، جبران کند. بنابراین، بحث و جدل در مورد آنچه در آن شب سورئال اتفاق افتاد را نمی توان اغراق کرد.
هالیفیلد مانند اولین دیدار خود از ترساندن خودداری کرد و بارها تایسون را مجبور به حالت دفاعی کرد. اما دعوا در راند سوم زمانی که تایسون نه یک بار بلکه دو بار به گاز گرفتن هالیفیلد متوسل شد و به اندازهای خشن بود که گوش راست اواندر را بردارد، دعوا بهشدت تکاندهنده شد. "آیرون مایک" رد صلاحیت شد و پس از آن بیش از چند کارشناس با صدای بلند تعجب کردند که آیا بوکس هرگز می تواند بهبود یابد. خریداران بلیت با انزجار دستان خود را بالا انداختند زیرا عذرخواهی عمومی مایک هیچ چیزی برای جبران آنها انجام نداد، این رویداد حدود دویست میلیون درآمد ناخالص به همراه داشت. تایسون سه میلیون جریمه شد و مجوز بوکس او به مدت یک سال تعلیق شد.
4. خولیو سزار چاوز مقابل ملدریک تیلور اول، 17 مارس 1990: در یکی از هیجانانگیزترین نبردهای دهه، ملدریک تیلور به وضوح از خولیو سزار چاوز برتری داشت در حالی که زنگ دور نهایی درگیری آنها برای متحد به صدا درآمد. قهرمانی 140 پوند. سپس در چند ثانیه مانده به پایان مسابقه، چاوز با دست راست بزرگی که داشت فرود آمد و تنها ناک دان مسابقه را به ثمر رساند. تیلور با شمارش شش روی پاهایش بود، زمانی که مربی او، لو دووا، روی پیش بند حلقه بالا رفت و ساعت به زنگ پایانی رسید.
اما تیلور که حواسش به دووا پرت شده بود، نتوانست به داور ریچارد استیل پاسخ دهد: «خوبی؟» سوال و استیل بلافاصله بازی را در حالی که دقیقاً دو ثانیه مانده بود متوقف کرد. شوک و هیاهو در پی آمد و از آن زمان هرگز به طور کامل فروکش نکرد. در تاریخ توقف های عجولانه در بوکس، این موضوع جایگاه ویژه ای دارد، زیرا بدون شک تا پایان زمان بین کسانی که معتقدند استیل به سادگی کار خود را انجام می دهد و آنهایی که اصرار دارند تیلور مستحق فرصتی برای ادامه کار است، مورد سوال و بحث قرار خواهد گرفت. .
3. شوگر ری لئونارد مقابل روبرتو دوران دوم، 25 نوامبر 1980: ژوئن قبل، در یکی از مورد انتظارترین مسابقات تاریخ بوکس، قهرمان سابق سبک وزن دوران، با نام مستعار "مانوس دی پیدرا"، دومین عنوان جهانی خود را پس از یک قهرمانی به دست آورد. جنگ پانزده دور هیجان انگیز، "نزاع و جدال در مونترال"، علیه قهرمان وزن کم وزن، لئونارد. این پیروزی به دوران جهانی به عنوان بهترین بوکسور روی کره زمین دست یافت. سپس شوگر ری برای یک مسابقه مجدد فوری تلاش کرد و پنج ماه بعد، در سوپردوم در نیواورلئان، این لئونارد بود که فرماندهی را بر عهده گرفت، و همه چیز را به حدی در اختیار گرفت که دوران را طعنه زد و ناتوانی او در به دست گرفتن کنترل را مسخره کرد. سپس، در دور هشتم، افسانه پانامایی به طور ناگهانی پشت کرد، رفت و از ادامه کار خودداری کرد.
این واقعیت که روبرتو دوران، "ماچوترین" و خشن ترین بوکسور آمریکای لاتین، در آن زمان به سختی قابل درک بود. نتیجه آنقدر شوکه کننده بود که بسیاری از باور نکردن بازی در سطح زمین خودداری کردند. خود دوران دردهای ناتوان کننده معده را سرزنش می کند، بهانه ای که تنها به شک بیشتر دامن می زند، بدون این که به خشم طرفداران سابق روبرتو در زادگاهش پاناما اشاره کنیم. دوران با یک تصمیم عجولانه چهره و جایگاه خود را تغییر داد، به مخالفان بوکس ابزار جدیدی برای حمله به این ورزش داد، و عبارت ساده "No mas" را با مفاهیمی پر کرد که ده ها سال بعد، هنوز هم طنین انداز است.
2. جک دمپسی در مقابل جین تونی II، 22 سپتامبر 1927: در شرایط بعید که کسی که این مطلب را میخواند، دشواری مبارزه معروف «Long Count» را درک نمیکند، کافی است نگاهی گذرا به نزاع شگفتانگیز چهار دقیقهای دمپسی بیندازید. لوئیس فیرپو در سال 1923. رقیب آرژانتینی در سه دقیقه اول آن دانی بروک وحشی هفت بار به بوم می زند و هر بار دمپسی مانند The Grim Reaper بر روی دشمن آسیب دیده خود شناور می شود و منتظر می ماند تا دستکش های فیرپو فوراً بوم را ترک کنند تا دوباره ضرب و شتم را از سر بگیرند. روشنایی روز از او خارج می شود
اما در سال 1927 قوانین تغییر کرده بود. حالا وقتی یک بوکسور ناک داون را به ثمر رساند، باید فوراً به دورترین گوشه خنثی برود و داور آزاد بود تا قبل از شروع شمارش منتظر بماند تا این اتفاق بیفتد. در راند هفتم مسابقه ای که بیش از صد هزار هوادار پرداخت کننده را به خود جذب کرده بود و تونی به وضوح برنده آن بود، دمپسی شکسته شد و یک قلاب چپ فرود آورد که پاهای "تحریم دریایی مبارز" را به ژله تبدیل کرد. ترکیب بعدی رقیب، تونی را روی پشت او گذاشت و وقتی ده ثانیه گذشت، تونی هنوز روی بوم بود.
اما این به این دلیل بود که دمپسی بلافاصله از دستور داور دیو بری برای عقب نشینی به گوشه ای بی طرف اطاعت نکرد، که زمان گرانبها را از دست داد، و سپس بری تنها زمانی شروع به شمارش کرد که دمپسی دستور او را اجرا کرد. سپس تونی آمار رسمی را شکست داد و به پیروزی رسید، اما بحث ها، گمانه زنی ها و تئوری های توطئه در مورد حذفی دمپسی تقریباً به گل رسید، از آن زمان هرگز متوقف نشد. در واقع، برای دههها بسیاری از طرفداران این باور را داشتند که «ماناسا ماولر» قربانی بیعدالتی بزرگی شده است، اما باید توجه داشت که خود جک هرگز علناً از نتیجه شکایت نکرد.
1. محمد علی در مقابل سانی لیستون دوم، 25 می 1965: این درگیری خاص برای قهرمانی سنگین وزن جهان چقدر بحث برانگیز بود؟ بگذار راه ها را بشماریم اول، این واقعیت وجود داشت که مقدمه آن، Clay vs Liston I، بیش از سهم خود از بحث و جدل را به خودی خود الهام بخشید، زیرا قهرمان مدافع، یک بازیکن محبوب شرط بندی، در پایان دور ششم از روی صندلی خود کناره گیری کرد. گوشهی او احتمالاً سعی داشت با گذاشتن پوشش روی دستکشهای سانی که در چشمان کلی قرار گرفت و رقیب را در اکثر دور پنجم کور کرد، مسابقه را خراب کند.
سپس این واقعیت وجود داشت که بوکسوری که لیستون به ظاهر شکست ناپذیر را در فوریه 64 شکست داد، از آن زمان به یکی از بدخواه ترین، تفرقه انگیزترین و بله، جنجالی ترین چهره ها در کل آمریکا تبدیل شد. پس از کسب عنوان سنگین وزن، کاسیوس کلی وفاداری خود را با فرقه مسلمان سیاه پوست و رهبر آن، الیجا محمد، قبل از تغییر نام خود به محمد علی اعلام کرد.
پس از کشمکشهای قراردادی زیاد که ناشی از این واقعیت بود که یک مسابقه برگشت فوری فقط بر شک و تردیدهای موجود در اولین مسابقه افزوده شد، در نهایت بازگشت برای نوامبر در بوستون تعیین شد. اما چند روز قبل از بازی، علی دچار فتق شد که نیاز به عمل جراحی داشت. در این میان، نزاع تلخ و علنی بین رهبر مسلمانان سیاهپوست و پیروان برجسته سابق مالکوم ایکس در جریان بود که قهرمان جدید را مجبور به انتخاب طرف کرد. علی به رهبر الیجا وفادار ماند و در 21 فوریه 1965 مالکوم ایکس ترور شد. گمانه زنی ها مبنی بر اینکه علی هدف انتقام قرار خواهد گرفت، به وجود آمد، تهدیدی که به اندازه کافی جدی گرفته شد و اف بی آی انتخاب کرد تا با یک جوخه افسران مسلح، شبانه روز از علی محافظت کند.
سازمان دهندگان مسابقه برگشت در محل غیرمحتمل لویستون، مین مستقر شدند، اما خود مبارزه تنها به جنجال بیشتری منجر شد. فضای تنش و خشونت پیرامون این رویداد برای جمعیت ناچیز حدود 2500 هوادار در اولین (و آخرین) مسابقه قهرمانی سنگین وزن مین مورد سرزنش قرار گرفت، و وقتی لیستون در نیمه راه دور اول سقوط کرد، تقریباً هیچ کس ضربه ای را که او را به آنجا رساند، ندید. تاثیری که تصمیم گرفت این مسابقه به زودی به عنوان "پانچ فانتوم" شناخته شود.
در حالی که لیستون روی بوم بود، علی به او فریاد زد که قبل از چرخیدن دور حلقه در یک رقص پیروزی شیدایی، بلند شود. داور جرسی، جو والکات، که مشغول تلاش برای بستن علی بود، نتوانست با زمان نگهدار ارتباط برقرار کند و بنابراین هرگز شمارش را انجام نداد. لیستون که به ظاهر سرگشته به زانو در آمد، اما سپس دوباره سقوط کرد، قبل از اینکه در نهایت از جای خود بلند شد و تلاش کرد مبارزه را از سر بگیرد. سپس به والکات اطلاع دادند که لیستون واقعاً بیش از ده ثانیه روی بوم بوده است و او در نهایت مسابقه را متوقف کرد و علی را برنده اعلام کرد.
از زمانی که تئوری ها در مورد اینکه دقیقاً چه اتفاقی افتاده، فراوان شده است. فیلمها نشان میدهند که علی با دست راست پیشخوان به کنار سر لیستون وصل شد - او بعداً آن را "پانچ لنگر" خود نامید - و رقیب قبل از اینکه روی پشتش بغلتد، به جلو واژگون شد. اما در حالی که یک مشت فرود آمد و به نظر می رسید که یک ضربه ناگهانی را تسریع کند، ضربه به سختی آنقدر قوی به نظر می رسید که لیستون بادوام را ناتوان کند. در واقع، سانی بعداً به بیش از یک نویسنده گفت که دلیل اینکه او از جایش بلند نشد این بود که 1. علی روی او معلق بود و 2. او شمارش را نشنید. اما پژمرده شدن او پس از به زانو در آمدن نشان می دهد که یا به طور قانونی گیج و گیج شده بود، یا تصمیم گرفت "به جهنم" و استعفا داد.
برخی از گمانه زنی ها لیستون خواستار خروج زودهنگام از ترس این بود که اگر یکی از پیروان مالکوم ایکس قصد ترور علی را داشته باشد با گلوله ای اشتباه کشته شود. دیگران به این نتیجه رسیدند که دعوا باید رفع شود، اگرچه تصور راه ناشیانهتر برای اجرای شیرجه دشوار است. (و اگر قصد لیستون این بود، چرا او بلند می شد و سپس سعی می کرد جنگ را از سر بگیرد؟) تا به امروز برخی معتقدند لیستون، یک کلاهبردار سابق و مجری سابق اوباش، هر دو دعوا را با علی انجام داده است، اگرچه شواهد محکمی برای تقویت این نظریه است. هرگز ظاهر نشده است. نکته پایانی این است که بازی مرموز و عجیب و غریب علی و لیستون در تمام سالهای پس از آن هرگز بحثبرانگیز نبوده است و برای همیشه به عنوان یک قسمت سورئال عجیب و غریب بینهایت باقی خواهد ماند، در واقع جنجالیترین مسابقه در تاریخ طولانی حلقه جایزه . - رابرت پورتیس