همانطور که در نوشته قبلی ذکر شد چرخه عمر یک کسبوکار شامل چهار مرحله اصلی است.
مرحله اول، مرحله استارت آپ (startingup) است. در این مرحله کسب و کار شکل می گیرد. مرحله دوم مرحله گذار یا انتقال (transition) است. این مرحله گذار از مرحله استارت آپ به مرحله سوم که اسکیل آپ (scaleup) است را شامل می شود. مرحله اسکیل آپ مرحله ای است که در آن رشد تصاعدی و انفجاری رخ می دهد. در نهایت مرحله خروج یا exit است. زمانی به این مرحله می رسیم که احساس کنیم بازار، صنعت و یا فناوری محصول با خدماتمان منقضی شده است.
پس از خروج از مرحله استارت آپ وارد مرحله انتقال می شویم. استارت آپ هنگامی وارد این مرحله می شود که اولین تراکنش مالی اتفاق بیافتد و بیزینس در بازار شکل گرفته باشد و فروش را تجربه کند. مرحله انتقال پلی است میان ساختار غیر رسمی استارت آپ و ساختار رسمی اسکیل آپ. دلیل لزوم این نظم این است که کسب و کار باید با محیط بیزون مواجه شود، تصمیم گیری ها به دلیل شرایط ابهام بالا و کارآفرینانه بودنشان دشوار است، تنوع منابع بالاست و از همه مهمتر کسب و کار باید از یکسری ویژگی ها و مزیت های خاص برخوردار باشد تا بتواند در مرحله اسکیل آپ رشد تصاعدی داشته باشد.
بنابراین در مرحله گذار کسب و کار به مهارت های ویژه و توانمند سازهای خاص نیاز دارد. در مرحله گذار یکی از ملزومات کسب و کار شبکه سازی است. در این مرحله نیاز به به یک ساختار منعطف و کمک کننده به رشد وجود دارد.
تخصصی سازی کردن تیم ها بر اساس مهارت های مورد نیاز کسب و کار یکی دیگر از اقداماتی است که باید در مرحله انتقال اتفاق بیفتد. در مرحله گذار مانند مرخله استارت آپ تصمیم گیری ها ذهنی و فوری نیست، بلکه نیاز به فرآیند دقیق و منطقی تصمیم گیری وجود دارد.
دوران انتقال از مرحله استارت آپ به مرحله اسکیل آپ یک دوره حساس و بحرانی است. این دوره بین 18 تا 36 ماه طول می کشد. در این دوران یک تیم تشکیل می شود و ساختار و سازماندهی مورد نظر سازمان را تشکیل می دهد تا کسب و کار بتواند مرحله رشد سریع یا اسکیل آپ را داشته باشد.
از مشخصه های نوع ساختاری که می توان در این مرحله به آن اشاره نمود، یک ساختار قانونمند، توانمند و باید بتواند منابع مورد نیاز رشد را فراهم کند. تجربه و شایستگی که شامل مهارت، خبرگی و ... است در تیم به عنوان یک عنصر کلیدی شناخته می شود. یعنی تیم در اینجا باید از تجارب، شایستگی و مهارت های لازم برخوردار باشد، زیرا باید تصمیم های قانونمند همراه با مسئولیت که جدی و خطیر هستند در این مرحله اتحاذ شوند. این تصمیم ها به تکمیل تیم ها و انتخاب استراتژی های ورود به بازار کمک می کنند.
در این مرحله می بایست خط مشی کسب و کار به صورت کاملا مشخص و قانونمند تعیین گردد و در کسب و کار نظم خاصی حاکم گردد. در مرحله گذار لزوم یک ساختار منظم مدیریتی به خصوص در مدیریت فرآیند رسیدن به رشد بیزینس و کسب منابع وجود دارد.
مدیران در این مرحله می بایست هم به مسئله نوع و تخصص تیم و هم رفتار کارآفرینانه تیم ها توجه کنند. همه اینها به این موضوع بر می گردد که اعضای تیم باید طوری انتخاب شوند که موارد ذکر شده مانند قانونمداری، اخذ منابع، دستیابی به رشد و سایر موارد ضروری را شامل شوند در نتیجه ممکن است بنیانگذار استارت آپ رهبر آن نباشد زیرا توانمندی هایی که از وی سراع داریم شاید به درد این مرحله پاسخگو نیازها نباشد و نتواند کارهایی مانند جایگاه یابی در بازار یا تصمیم گیری به منظور یافتن منابع را به درستی انجام بدهد. پس می بایست بر اساس مهارت های مورد نیاز، اعضای تیم را انتخاب کرد.
بسیاری از استارت آپ ها در این مرحله به مشکل می خورند، علتش این است که به ساختار تیمی که باید داشته باشند و ویژگی های اعضای تیم از منظر تجربه، مهارت و ... که آیا این موارد را دارند یا خیر توجه کمی دارند.
یکی دیگر از دلایل شکست ونچرها این است که بازه زمانی این مرحله (18-36 ماه) بسیار طولانی می شود و گاهی به 5 سال می کشد و اینها هرگز به مرحله اسکیل آپ نمی رسند. یکی از دلایل طولانی شدن این مرحله مثلا تا 5 سال، این است که در جذب منابع مالی مورد نیاز موفق نبوده اند.
تحقیقات نشان می دهد 75 درصد از کسب و کارهایی که مرحله گذارشان طولانی شده است، یعنی از 18-36 ماه به 5 سال کشیده شده است و نتوانستند به مرحله اسکیل آپ برسند این است که تیم نتواسته بر روی چگونگی اخذ منابع ضروری و حیاتی کار بکند.
ما در مشاوران غزال روی این موضوع کار کردیم و پروژه های متعدد اسکیل را همراه استارتاپها بودیم و تلاشمان این است که اثری خاص روی کسبوکارها داشته باشیم.