احساس می کنید تنها کاری که انجام می دهید کار است؟ شما تنها نیستید چندین آمار نشان می دهد که بیش از 60 درصد از کارمندان ایالات متحده احساس می کنند تعادل بین کار و زندگی آنها به هم ریخته است. اما چگونه می توانید بین کار و زندگی خود با این همه کار در خانه تعادل برقرار کنید؟ و چگونه حجم کاری خود را متعادل می کنید تا کارآمدتر باشید؟
در دنیایی که مرزهای بین کار و خانه به طور فزاینده ای محو شده است، چگونه می توانید بفهمید چه چیزی درست است؟
از آنجایی که بسیاری از افراد برای یافتن هماهنگی بین شغل و زندگی خانگی خود تلاش می کنند، ممکن است احساس کنند که کار بیش از حد اجتناب ناپذیر به نظر برسد.
در اینجا ما الگوبرداری از تعادل سالم و ناسالم کار و زندگی و راههایی را که افراد و مدیران میتوانند راههای بهتری برای مدیریت هر دو بیابند، شناسایی میکنیم.
تعادل سالم کار و زندگی به حفظ یک رابطه هماهنگ بین کار و زندگی شخصی شما اشاره دارد. این شامل مدیریت آگاهانه زمان و انرژی شما برای انجام تعهدات حرفه ای و شخصی و در عین حال اولویت دادن به مراقبت از خود و رفاه است.
برخی از ویژگی های یک تعادل سالم کار و زندگی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
درست مانند رژیم های غذایی ما، برای سالم ماندن و پرانرژی ماندن برای مدت طولانی، افراد به تنوع نیاز دارند. وقتی صحبت از تعادل بین کار و زندگی می شود، افراد باید درگیر فعالیت های مختلف و استراحت باشند. ما تمایل داریم در دام این باور بیفتیم که میتوانیم همیشه مولد باشیم، یا اینکه یک روز هشت ساعته در محل کار معادل هشت ساعت بازده است. با این حال، دستیابی به آن برای بسیاری از افراد اگر غیرممکن نباشد، سخت است.
به علاوه، کار بیش از حد عواقب منفی هم برای کارمندان و هم برای کارفرمایان دارد.
معتادان به کار و کسانی که برای انجام مراقبت از خود تلاش می کنند، خود را در معرض خطر بیشتری برای فرسودگی شغلی، خستگی و مشکلات سلامتی مرتبط با استرس قرار می دهند. تعادل ضعیف بین کار و زندگی باعث می شود کارمندان ساعات بیشتری کار کنند اما بهره وری کمتری داشته باشند.
تعادل ناسالم کار و زندگی چیست؟
از سوی دیگر، تعادل ناسالم کار و زندگی زمانی رخ می دهد که کار طاقت فرسا شود و بر زندگی شخصی اولویت داشته باشد و منجر به عواقب منفی برای رفاه فرد شود.
برخی از نشانه های تعادل ناسالم کار و زندگی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
کار بیش از حد مداوم: ساعات طولانی کار منظم، از جمله آخر هفته ها و تعطیلات، بدون زمان کافی برای استراحت یا فعالیت های شخصی
زندگی شخصی نادیده گرفته شده: قربانی کردن روابط شخصی، سرگرمی ها و فعالیت های اوقات فراغت به دلیل نیازهای کاری بیش از حد
فرسودگی شغلی: تجربه خستگی فیزیکی، ذهنی و عاطفی ناشی از استرس مزمن و فشارهای ناشی از کار
عدم مراقبت از خود: عدم اولویتبندی فعالیتهای خودمراقبتی مانند ورزش، خواب کافی و اوقات فراغت که منجر به بدتر شدن سلامت جسمی و روانی میشود.
روابط تیره: تجربه مشکلات در حفظ روابط سالم با خانواده، دوستان و عزیزان به دلیل تعهدات مربوط به کار
به یاد داشته باشید، دستیابی به یک تعادل سالم بین کار و زندگی ممکن است بسته به شرایط و ترجیحات فردی از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. مهم است که تعادلی را پیدا کنید که برای شما مفید باشد و بهزیستی کلی شما را ارتقا دهد.
نشانه های پویایی نامتعادل کار و زندگی
تعادل ضعیف کار و زندگی می تواند تأثیری بسیار بزرگتر از صرفاً نادیده گرفتن باشگاه داشته باشد. یک مطالعه نشان داد که خطر سکته مغزی در افرادی که بیش از 55 ساعت در هفته کار می کنند بیشتر است. همین مقدار ساعات کار نیز با خطر بیشتر اضطراب و افسردگی مرتبط است. و حتی در هنگام تنظیم برای الگوهای خواب نسبتاً عادی، مطالعه دیگری نشان داد که ساعات طولانیتر کار کردن با کاهش سلامت جسمانی مرتبط است.
طبق تعریف خود، تعادل بین کار و زندگی بر تمام زمینه های زندگی شما تأثیر می گذارد. با این حال، برای افراد مختلف به طور متفاوتی ظاهر می شود. در اینجا هشت ویژگی مرتبط با تعادل ضعیف وجود دارد:
حقیقت این است که هیچ نسخه ای وجود ندارد که برای همه مناسب باشد.ممکن است مجبور شوید با مقیاس زمانی بازی کنید که بیشتر به شما مربوط است.
در اینجا 12 نکته برای داشتن تعادل بین کار و زندگی وجود دارد:
از قبل برنامه ریزی کنید تا فعالیت های کاری را با فعالیت های اوقات فراغت، اجتماعی یا تناسب اندام و فعالیت های فیزیکی ترکیب کنید. اگر با چندین جلسه مجازی پشت سر هم مواجه شدید، سعی کنید در حین پیاده روی با آنها همراه شوید. همچنین میتوانید از بیرون تماس بگیرید (اگر سر و صدای محیط اجازه میدهد!) یا دوستی را دعوت کنید تا با شما کار کند.
از اپلیکیشن های کاربردی مانند تایمر Pomodoro برای کار در فواصل کوتاه و متمرکز استفاده کنید. سایر عوامل حواس پرتی را مسدود کنید تا بتوانید از زمان خود بهترین استفاده را ببرید.
زمانی را برای بررسی (و پاسخ به) پیامها، زمانی برای برگزاری جلسات و زمانی برای انجام کارهای ذهنی تعیین کنید. این کمک می کند که این وظایف حول زمان هایی که شخصاً بهره وری بیشتری دارید، لنگر بیاندازید.
ضربالمثلی وجود دارد که میگوید «کار برای پر کردن زمان اختصاص داده شده گسترش مییابد» و وقتی از خانه کار میکنید، حتی راحتتر اجازه دهید کار به زمان شخصی سرریز شود. زمانی را برای پایان دادن به کار روزانه تعیین کنید و با خاموش کردن دستگاههای مربوط به کار، قفل کردن دفترتان یا برنامهریزی کاری پس از آن، آن را تقویت کنید.
از یک برنامه برای مسدود کردن وبسایتها و برنامه های مزاحم در طول روز استفاده کنید و بعد از ساعت کاری ابزارهای کاری را مسدود کنید.
حتی اگر از خانه کار میکنید، میتوانید برای ناهار بیرون بروید یا با همکارانتان ارتباط برقرار کنید. تغییر سرعت باعث طراوت خواهد شد - و البته به شما یادآوری می کند که واقعاً چیزی بخورید.
اوقات فراغت، از جمله زمان استراحت و تفریح، زمان شخصی، تعطیلات ، راه های مهمی برای تقویت رفاه شما هستند.
ذهن آگاهی نادیده گرفتن عدم تعادل را سخت می کند. وقتی تکنیکهای تمرکز حواس مانند مدیتیشن یا هوشیاری را تمرین میکنید، با احساسات درونی و احساسات فیزیکی خود هماهنگتر میشوید. توجه به این احساسات به شما کمک می کند یاد بگیرید که چگونه متوجه شوید که چه زمانی ممکن است نیازی را برای کار کردن سرکوب کنید.
اگر کاری دارید که در مورد انجام آن بعد از کار هیجان زده هستید، قطع ارتباط با پیام های کاری یا پایان روز در یک زمان از پیش تعیین شده را آسان تر می کند. سرگرمی های ما انرژی و نشاط ما را افزایش می دهد. وقتی بازی می کنیم و احساس خلاقیت می کنیم، خود تازه خود را به کار باز می گردانیم.
اگر احساس میکنید کار شما کاملاً با فعالیتهایی که علاقه، اشتیاق، انرژی و حس معنا را در شما برمیانگیزد ارتباطی ندارد، ممکن است لازم باشد ببینید که چگونه میتوانید کاری را که انجام میدهید یا روش انجام آن را تغییر دهید. در حالی که کار نیازی ندارد (و نمیتواند) همه نیازهای شما را برای هدف، معنا، ارتباط اجتماعی و چالش برآورده کند، میتوانیم انتظار داشته باشیم که کار لحظاتی از رضایت، موفقیت و ارتباط را فراهم کند.
تعادل ضعیف کار و زندگی اغلب با ترس از اینکه به اندازه کافی انجام نمی دهیم تشدید می شود. صحبت کردن با مدبرانتان می تواند به شما کمک کند تا اولویت بندی کنید که زمان خود را کجا بگذرانید. اگر واقعاً کار زیادی برای انجام دادن وجود دارد، ممکن است زمان آن رسیده باشد که در مورد استخدام نیروی کمکی اضافی یا کم کردن وظایف خاص صحبت کنید.
اگر احساس می کنید خسته هستید، گیر کرده اید یا نمی دانید چکار کنید، کار با یک متخصص می تواند ارزشمند باشد. یک مربی یا مشاور میتواند سؤالات درستی بپرسد و به شما کمک کند تشخیص دهید کدام تغییرات بیشترین تأثیر را خواهد داشت و چگونه شروع کنید.
یک توصیه: از کوچک شروع کنید. اگرچه ممکن است نگران بهبود تعادل کار و زندگی خود باشید، عادات کاری شما در طول زمان ساخته شده است و احتمالاً یک شبه تغییر نخواهد کرد. برای مثال، اگر هدف شما کاهش زمان استفاده از تلفن همراه است، تلاش برای محدود کردن خود به تعداد مشخصی از ساعت ها احتمالاً شما را ناامید می کند. اگر با هدف کوچکتری شروع کنید - مثلاً یک استراحت پنج دقیقهای بدون فناوری در روز - به احتمال زیاد عادت جدیدی را برای شما میسازد.
انجام اقدامات لازم برای ایجاد تعادل سالم بین کار و زندگی می تواند دشوار باشد. به عنوان یک مدیر و یک رهبر همدل، می توانید با ایجاد مسیرهایی برای کارمندان , برای ایجاد تغییرات به آنها کمک کنید.
در اینجا هفت راه وجود دارد که مدیران می توانند به کارکنان خود کمک کنند تا تعادل بین کار و زندگی خود را ایجاد کنند:
تیم خود را تشویق کنید وقتی به تعطیلات می روند، لپ تاپ و تلفن های کاری خود را در خانه بگذارند. ممکن است فکر کنید نیازی به گفتن نیست، اما آنها از اجازه صریح قدردانی خواهند کرد.
ساعات شاد مجازی، جشن های تولد، کلوپ های کتابخوانی، و فرصت های دیگر را برای ارتباط اجتماعی سازماندهی کنید. تایم استراحت و ناهار را در برنامه ی خود قرار دهید تا آنها هم ببینند که شما هم به آن اهمیت میدهید.
به کارکنان خود یادآوری کنید که مرخصی بخشی از سهم آنهاست و فراموش نکنید که خودتان از آنها استفاده کنید! وقتی نوبت به مرخصی میرسد، عملکردها بلندتر از کلمات صحبت میکنند.
در حین بررسی های خود زمانی را برای پرسش در مورد رفاه کارکنان اختصاص دهید. ممکن است مجبور شوید بین خطوط برای آنچه گفته نشده است بخوانید. مهلتهای از دست رفته یا عدم پاسخگویی میتواند نشاندهنده بیش از حد باشد.
هنگام پیادهروی، جلساتی را برگزار کنید، آنها را در زوم به بچههایتان معرفی کنید (ما از قبل میدانیم که آنها آنجا هستند)، یا جلسات را در فضای باز بگذارید تا کمی اتاق تنفس داشته باشند.
سعی کنید فرهنگ «پیامرسانی فوری» را عادی نکنید. شفاف سازی کنید که پیام هایی که در ساعات غیرفعال ارسال می شوند نیازی به توجه فوری ندارند و از تفسیر پاسخگویی به عنوان تعامل اجتناب کنید.
جلسات را قبل یا بعد از ساعت کاری برنامه ریزی نکنید. این می تواند هنگام کار در مناطق زمانی مختلف مشکل باشد. کارمندان خود را تشویق کنید تا هر روز در یک زمان مشخص کار خود را به پایان برسانند و با هرکسی که متوجه میشوید بهطور مداوم بعد از ساعت کار میکنند، تماس بگیرید.
در جهانی که مرزهای بین کار و زندگی شخصی به طور فزایندهای محو شده است، حفظ تعادل بین این دو اهمیت ویژهای دارد. تعادل سالم کار و زندگی به معنای حفظ یک رابطه هماهنگ بین تعهدات شغلی و شخصی است که در آن مراقبت از خود و رفاه شخصی نیز اولویت دارد.
تعادل سالم بین کار و زندگی به افراد کمک میکند تا بهرهوری بیشتری داشته باشند و از خستگی و فرسودگی شغلی جلوگیری کنند. همچنین، تعادل ناسالم میتواند به مشکلات جدی جسمی و روانی منجر شود و روابط شخصی را تحت تأثیر قرار دهد.
مدیران میتوانند با ایجاد فرصتهای ارتباط اجتماعی، تشویق به استفاده از مرخصی و احترام به ساعات کاری، به بهبود تعادل کار و زندگی کارکنان خود کمک کنند.
در نهایت، تعادل کار و زندگی مفهومی شخصی است که بسته به شرایط و ترجیحات فردی متفاوت است. مهم است که هر فرد تعادلی را پیدا کند که بهزیستی کلی و رضایت از زندگی را افزایش دهد.
باما همراه باشید deskia.ir