اگر شما هم مانند من به حوزهی روانشناسی و بهویژه زوج درمانی علاقهمند هستید، حتماً بارها نام جان گاتمن را شنیدهاید. جان گاتمن یکی از روانشناسان شناخته شدهی آمریکایی است که بیشتر مطالعاتش مرتبط به زوجدرمانی و زندگی مشترک است.
گاتمن در سال 1942 از پدر و مادری یهودی ارتدکس، در جمهوری دومینیکن متولد شد. والدین او از جمله افرادی بودند که در جریان هولوکاست حضور داشتند. گاتمن مدرک کارشناسی خود را در رشتهی ریاضی-فیزیک از دانشگاه دیکینسون دریافت کرد. سپس او تحصیلات خود را در رشتهی ریاضیات- روانشناسی در دورهی کارشناسی ارشد در دانشگاه ماساچوست ادامه داد. او موفق شد مدرک خود را در سال 1967 در رشتهی روانشناسی بالینی-ریاضی دریافت کند.
پس از دریافت مدرک کارشناسی ارشد، او تصمیم گرفت در رشتهی روانشناسی بالینی ادامه تحصیل دهد. گاتمن مدرک دکتری خود را از دانشگاه ویسکانسین دریافت نمود و پسادکتری خود را در دانشگاه کلرادو در سالهای 1971 و 1972 ادامه داد. اگر به دنبال آشنایی بیشتر با دکتر جان گاتمن و یافتههای او هستید تا پایان این مقاله مرا همراهی کنید.
مختصری در مورد زندگی خصوصی جان گاتمن
گاتمن پس از دو ازدواج ناموفق، با جولی شوارتز گاتمن ازدواج کرد. جولی یک روانشناس بالینی است که علاوه بر فعالیت و مطالعات شخصی خود، در کنار همسرش فعالیت میکند. جان و جولی گاتمن مؤسسهای دارند که در آنجا به تحقیقات و مطالعه بر روی روابط میپردازند. همچنین در کنار فعالیتهای پژوهشی که دارند به زوجها مشاوره میدهند و از روش معروف گاتمن برای کمک به آنها استفاده میکنند. گاتمن و همکارانش در این مؤسسه خوشبختی یا عدم خوشبختی یک زوج را پیشبینی میکنند.
شروع فعالیت گاتمن در حوزهی روابط به 50 سال قبل باز میگردد. زمانیکه با دوست و همکارش رابرت لونسون در دانشگاه کالیفرنیا کار میکرد. هر دوی آنها در آن زمان روابط خوبی نداشتند. بنابراین رابرت پیشنهاد داد تا مطالعه بر روی روابط را آغاز کنند. آنها مرکزی برای تحقیقات بر روی روابط ایجاد کردند تا با مطالعه بر روی روابط افراد بتوانند راهنمایی برای ایجاد روابط خوب و مثبت باشند. جولی نیز به واسطهی جان به این مسیر علاقهمند شد و مطالعه بر روی روابط را آغاز کرد.
جالب است بدانید به گفتهی جولی، او و همسرش در ابتدا تفاوتهای بسیاری داشتند که بر روابط آنها تأثیر گذاشته بود. برای مثال جولی پرانرژی بود و به دنبال فعالیتهای هیجانانگیز بود اما جان عاشق مطالعه و آرامش بود. جولی از یک خانواده نسبتاً مرفه آمریکایی بود در حالیکه جان در شرایط سخت بزرگ شده بود. آنها حتی گاهی باورهای مذهبی متفاوت با هم داشتند.
با همهی اینها جان و جولی به مرور یاد گرفتند تا چگونه زندگی خوبی در کنار هم برای خود بسازند. آنها اکنون بیش از سه دهه است که در کنار هم زندگی میکنند. یافتههای این زوج میتواند به ما هم برای داشتن روابط بهتر کمک کند.
چرا روابط عاطفی پیچیده است؟
اگر شما هم در یک رابطهی عاطفی هستید یا بودن در یک رابطه را تجربه کرده باشید، میدانید روابط همیشه خوب و آسان پیش نمیروند. برای آگاهی از علت این اختلافات ریز و درشت بهتر است کمی به عقب برگردیم. به زمانیکه ما حتی وجود نداشتیم و والدین ما برای آمدن ما برنامهریزی کردند.
هنگامی که نطفه شکل میگیرد بخشی از صفات والدین یا حتی اجداد ما از طریق DNA به ما منتقل میشود.این در حالیست که من و شما حتی از آنها اطلاع نداریم.
پس از به دنیا آمدن نوزاد، او تحت نظام تربیتی خانواده پرورش مییابد. والدین، خواهر، برادر و اطرافیان بر روی شکلگیری رفتار کودک تأثیر میگذارند. همزمان با رشد کودک این دایره، شعاع بیشتری پیدا میکند؛ دوستان، مدرسه و محیط اطراف تأثیرگذاری خود را آغاز میکند.
تا اینجا کودک بدون اینکه انتخابی داشته باشد تحت تأثیر ژن، نظام تربیتی و محیط قرار گرفته است. از طریق این سه گزاره برخی رفتارها در کودک نهادینه شده است. برونگرایی، پرخاشگری یا هر چیز دیگری که در خود سراغ دارید بیآنکه برایش تلاشی کرده باشید احتمالاً در این دسته قرار میگیرند. مجموعهی این تأثیرات بر روی کودک سبب ایجاد تفاوت فردی او با دیگران میشود.
این رفتارها تا زمانی ادامه مییابد که فرد به استقلال میرسد و تصمیم میگیرد برخی از صفات خود را تغییر دهد. تغییری از روی آگاهی و استقلال فردی. اما آیا این تغییر به همین راحتی است؟ مطمئناً خیر. زمان زیادی نیاز است تا یک فرد رفتار و صفتی را که 20 سال یا بیشتر با آن زندگی کرده است، تغییر دهد.
به دلیل همین تفاوتهای فردی است که زمانیکه دو نفر علیرغم عشق و علاقه زیاد در یک رابطه قرار میگیرند، با مشکلاتی روبرو میشوند. تحمل فردی با خصوصیات و رفتار متفاوت برای همیشه ممکن است سخت به نظر برسد. به همین دلیل است که در ابتدای رابطه در کنار آن عشق اولیه، اختلافات نیز آغاز میشود. خب راهحل چیست؟ چه کاری میتوان برای به حداقل رساندن این تفاوتها انجام داد؟
شوالیههای سیاه روابط از نگاه گاتمن
گاتمن و همکارانش سالهای زیادی را به بررسی و مطالعهی روابط عاطفی پرداختند. آنها روابط زوجهای بسیاری رو مورد مطالعه قرار دادند و پس از بررسیهای فیزیولوژیکی و مشاهدات تجربی اکنون مدعی هستند که پس از تعامل 15 دقیقهای میتوانند احتمال طلاق یا پایداری یک رابطه را پیشبینی کنند. البته طبق بررسیهای صورت گرفته مشخص شد که 94% این پیشبینیها درست از آب در میآید! اما چگونه چنین چیزی ممکن است؟ گاتمن و همکارانش برای این پیشبینی از چه روشی استفاده میکند؟
گاتمن در مطالعه و مشاهدهی روابط 4 معیار را مورد بررسی قرار میدهد که از آن به نام شوالیههای پایان روابط عاطفی نام میبرد. در ادامه با این 4 شوالیه سیاه که تأثیر به سزایی در آیندهی روابط عاطفی میگذارند، آشنا میشویم.
1- انتقاد تند: اولین شوالیه سیاه در روابط انتقاد تند است. منظور از انتقاد در اینجا، انتقاد سازنده و اساسی که به فرد کمک کند، نیست. بلکه انتقادی مدنظر است که به شکلی زننده بیان میشود و ضعف و نقص شخص مقابل را نشانه قرار میدهد. مثل اینکه تو خیلی تنبلی، تو خیلی بیفکری، تو خیلی خنگی و مسائلی از این دست.
2- توهین و تحقیر: این شوالیه یکی از مخربترین سواران رابطه به شمار میرود. توهین به نوعی انتقاد همراه با تمسخر و انزجار است. نگاهی تحقیرآمیز همراه با خودبزرگبینی با زبانی گزنده که سبب آزار روحی و به دنبال آن آسیب جسمی میشود. گاتمن و همکارانش معتقدند از میزان تحقیر و توهین در یک رابطه میتوان میزان بیماریهای عفونی فرد را در سالهای پیش رو پیشبینی کرد. زیرا توهین سبب از بین بردن سیستم ایمنی فرد میشود.
3- حالت دفاعی گرفتن: این شوالیه سیاه که بسیار در روابط عاطفی جولان میدهد، سوارکار تدافعی است که بیشتر ما در آن خیلی خوبیم. منظور از حالت تدافعی داشتن، به نوعی قربانی نشان دادن خود به همراه سرزنش است. فرد در مقابل توهین و تحقیر، از خود واکنش نشان میدهد و او هم شروع به سرزنش میکند. اینکار رابطه را به سرعت به سمت نابودی پیش میبرد. در این حالت افراد دائم مشکلات را گردن یکدیگر میاندازند و از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند.
4- کارشکنی: آخرین شوالیه کارشکنی یا سکوت است. فرد در این حالت کاملاً خاموش میشود و از ایجاد رابطه با همسر خود طفره میرود. گاتمن و لونسون معتقدند وقتی فرد بسیار برانگیخته شد و ضربان قلبش به بالای 100 رسید، سکوت میکند و به دیوار سنگی نفوذناپذیری تبدیل میشود. این دیوارها مانعی جدی در روابط هستند. این حالت میان مردان رایجتر است و 85% افرادی که به کارشکنی روی میآوردند، مرد بودند!
روابط سالم از نگاه گاتمن
گاتمن و همکارانش با ارزیابی روابط عاطفی به این نتیجه رسیدند که روابط سالم 10 ویژگی دارند. در ادامه به بیان این ویژگیها میپردازیم:
1- افراد در روابط سالم بیشتر به دنبال ویژگیهای مثبت و رفتارهای خوب پارتنر خود هستند و مدام آنها را یادآور میشوند. زوجهایی که زندگی پایدار و شادی دارند معمولاً کمتر از یکدیگر انتقاد میکنند و بیشتر به دنبال تحسین و تقدیر یکدیگر هستند. اما همهی ما نقص و ضعفهایی در شخصیت خود داریم، درست است؟ چگونه میتوان بدون ایجاد احساس بد در پارتنر خود، انتقادی سازنده داشت که منجر به داشتن رابطهی بهتری شود؟
نحوهی بیان انتقاد بسیار مهم است. انتقاد باید به شکلی مطرح شود که هیچ طعنه و کنایه و تحقیری در آن نباشد. همسر شما باید این احساس را داشته باشد که شما به فکر کمک کردن به او هستید. معمولاً افراد در پاسخ به این شیوهی انتقاد حالت تدافعی نمیگیرند و قلب خود را برای شنیدن به حرفهای پاتنر خود باز میکنند.
2- ویژگی دوم در روابط سالم این است که افراد در مورد علایق، آرزوها، خواستههای یکدیگر با هم گفتوگو میکنند. آنها همواره به دنبال این هستند که پارتنر خود را کشف کنند و در مورد همدیگر کنجکاو هستند و با هم صحبت میکنند.
3- افراد در یک رابطهی سالم هنگامی که بحثی صورت گرفت مسئولیت کار خود را میپذیرند. به دنبال توجیه و یا مقصر دانستن یکدیگر نیستند. آنها با قبول اشتباه خود و عذرخواهی دل یکدیگر را به دست میآورند و از طولانی کردن مشاجرات جلوگیری میکنند.
4- در روابط سالم افراد نظرات یکدیگر را میشوند و به آن احترام میگذارند.
5- در یک رابطهی عاطفی سالم افراد در هنگام بحث و درگیری به یکدیگر توهین نمیکنند و یکدیگر را تحقیر نمیکنند. آنها به خوبی میدانند که بحث و ناراحتی در یک رابطه اجتنابناپذیر است اما نباید در آن زمان به یکدیگر بیاحترامی کنند. آنها یاد گرفتند خشم خود را کنترل کنند یا ادامهی بحث را به زمان دیگری موکول کنند. از آنجا که رابطه برای آنها ارزشمند است سعی میکنند با آگاهی اختلافات موجود را حل کنند.
6- افراد در این روابط زمان زیادی را به یکدیگر اختصاص میدهند. رابطه از هر چیز دیگری اولویت بیشتری برایشان دارد. آنها برای هم زمانهای مجزا برای گفتوگو، معاشرت و خوشگذرانی در نظر میگیرند و برای زندگی خود برنامهریزی میکنند.
7- در یک رابطهی خوب افراد سعی میکنند عادتهای مثبت ایجاد کنند. مانند بوسیدن یکدیگر در شروع یک روز، یا فرستادن پیامهای روزمره به هم.
8- افراد در رابطهی سالم به هم اعتماد دارند و به هم متعهد هستند. از نظر دکتر گاتمن تعهد و اعتماد پایههای مستحکم و استوار روابط به شمار میروند.
9- در روابط سالم همیشه هر دو طرف آماده و مشتاق هستند تا با یکدیگر گفتوگو کنند. آنها مشکلات ریز و درشت را مطرح میکنند و برای حل آن فکری میاندیشند.
10- در این روابط افراد به یکدیگر کمک میکنند تا به اهداف شخصی خود برسند. این افراد به هم کمک میکنند تا به آدم بهتری تبدیل شوند و در کنار هم رشد کنند.
آثار جان گاتمن
اگر به نظریهها و ایدههای دکتر جان گاتمن علاقهمند شدید و به دنبال آشنایی بیشتر با او هستید میتوانید به آثار او رجوع کنید. در ادامه تعدادی از کتابهای معروف جان گاتمن به همراه همکارانش را به شما معرفی میکنیم:
کلام آخر
در این مقاله با دکتر جان گاتمن آشنا شدیم. او در سال 2007 به عنوان 10 رواندرمانگر با نفوذ و تأثیرگذار شناخته شد. جان گاتمن به همراه همسر و همکارانش سالهای زیادی را به ارزیابی و بررسی روابط پرداختند. آنها بر روی بیشتر از 3000 زوج تحقیق و مطالعه کردند و با درصد اطمینان 94% پس از ارزیابی و تعامل زوجین میتوانند پایداری یا طلاق روابط آنها را در 6 سال آینده پیشبینی کنند.
دکتر جان گاتمن آثار قابل توجهی در زمینهی روابط عاطفی دارد و با بیانی صریح به بیان اقدامات عملی میپردازد. روش زوجدرمانی گاتمن امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است و روانشناسان زیادی در سراسر دنیا از آن استفاده میکنند.