سحرناز علوی/ سین-عین
سحرناز علوی/ سین-عین
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

بهشت حرف زدن !

روزها یا شب هایی می نویسم که معمولا یه چیزی فکرمو درگیر خودش کرده و هضمش سخت بوده یا هست .به این فک میکنم که چه چیز باعث میشه آدم زبونش برای کسی که باهاش به مشکل خورده غریبه میشه و واسه‌ی دور و بریا و آشنایان همون شخص اما, روال و دوست ؟چرا آدما انقد نابالغانه و بدون فکر رفتار میکنن, وقتی می‌تونن راحت و صمیمی از مشکل بگن! خب بابا همه زبون داریم هممممه, حالابعضیا مث من صدمتر .چرا از حرف زدن و مطرح کردن مشکل با کسی که ناراحتمون کرده طفره می‌ریم یا حتی منکر این میشیم که آقا ما با فلان حرکت تو, فلان حرف تو مشکل داریم و برای این و اون با صدتا داستان‌چینی و ذهنیت فاسد و برداشت دیگه از جریان و اتفاقا خیلی هم حق به جانب و بی رحمانه با چاشنی خشم و ناراحتی می‌شینیم و سفره‌ی دلمونو به چه درازی پهن می‌کنیم و خلاصه بالا منبر میریمو و قاضی میشیمو و حکم رو داده و اجرا هم میکنیم و تمااام .دیگه باهاش رفت و آمدی نمیکنم ! دیگه اصا تحویلش نمیگیرم ! ولش کن بابا فلان فلان شده رو زیبا نیست ؟تو تمام این مدت حتی به این فک نمی‌کنیم که این کار جز گند زدن به خودمون و خاله زنک بازی درآوردن و بدتر کردن شرایط که هیچ باعث میشه خودمونم روز به روز تو این گنداب فکری فرو بریم و همش با همین فرمون و حق به جانب جلو بریم, که آره همیشه حق با منه پس بی احترامی میکنم, حق با منه و برای هر خشم دلیل دارم و بقیه مشکل دارن و منو ناراحت میکنن ! شما مشکلو به طرف بگو و از زبونت به درستی استفاده کن, ببین چه بهشتا که نمیبینی.من بهت قول میدم!(قول شرف)

به این فک میکنم که چه چیز باعث میشه آدم زبونش برای کسی که باهاش به مشکل خورده غریبه میشه و واسه‌ی دور و بریا و آشنایان همون شخص اما, روال و دوست ؟

چرا آدما انقد نابالغانه و بدون فکر رفتار میکنن, وقتی می‌تونن راحت و صمیمی از مشکل بگن! خب بابا همه زبون داریم هممممه, حالابعضیا مث من صدمتر .

چرا از حرف زدن و مطرح کردن مشکل با کسی که ناراحتمون کرده طفره می‌ریم یا حتی منکر این میشیم که آقا ما با فلان حرکت تو, فلان حرف تو مشکل داریم و برای این و اون با صدتا داستان‌چینی و ذهنیت فاسد و برداشت دیگه از جریان و اتفاقا خیلی هم حق به جانب و بی رحمانه با چاشنی خشم و ناراحتی می‌شینیم و سفره‌ی دلمونو به چه درازی پهن می‌کنیم و خلاصه بالا منبر میریمو و قاضی میشیمو و حکم رو داده و اجرا هم میکنیم و تمااام .

دیگه باهاش رفت و آمدی نمیکنم ! دیگه اصا تحویلش نمیگیرم ! ولش کن بابا فلان فلان شده رو

زیبا نیست ؟

تو تمام این مدت حتی به این فک نمی‌کنیم که این کار جز گند زدن به خودمون و خاله زنک بازی درآوردن و بدتر کردن شرایط که هیچ باعث میشه خودمونم روز به روز تو این گنداب فکری فرو بریم و همش با همین فرمون و حق به جانب جلو بریم, که آره همیشه حق با منه پس بی احترامی میکنم, حق با منه و برای هر خشم دلیل دارم و بقیه مشکل دارن و منو ناراحت میکنن !

شما مشکلو به طرف بگو و از زبونت به درستی استفاده کن, ببین چه بهشتا که نمیبینی.من بهت قول میدم!(قول شرف)




دل نوشتهاخلاقی
گه پیشتر و گه به فلک نزدیکم اما خودمم زان خودم همان که هستم, هستم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید