ما آرام آرام از خود دور میشویم.این دوری نه تنها مارا ازخودمان دور و فاصله دار میکند بلکه مارا از نزدیکترین افرادی که میشناسیم هم دور میکند تا جاییکه فقط چهره های هم را میشناسیم همچو آدمهای کوچه و خیابان که از کنارشان میگذریم و شاید سلامی کنیم و سری تکان دهیم ولبخندی بزنیم.زندگی های امروزی در آپارتمانهای کوچک همچون سلول های زندان مدام به ما فشار میآورند و خلق و خوی مارا تغییر میدهند.امروزه فرزند در اتاقش با یک گوشی با دریچه ای کوچک با جهان در ارتباط است.والدین با ماهواره یا روزنامه و مجله سرگرم میشوند.رفت و آمدهای خانوادگی هم بسیار تحت تاثیر شرایط و این گونه زندگی ها قرار گرفته.ما با هم هستیم اما فکر و ذهنمان در جای دیگریست.همدیگر را میبینیم اما تصویر چیزی دیگر در ذهنمان نقش بسته است.در این شرایط تمرین های با خود بودن را بیشتر از پیش انجام دهیم.فاصله های کوتاه مدت از زندگی های مدرن و شهر نشینی و تمرین عشق ورزی به همسر و فرزند و باهم بودن را باید هرروز و هرروز تکرار شوند.....