هر واژه که تو آمدی به یمن این آمدنت می سرایم من گاه گاهی تکه شعری یا قصه ای برای این دل خویشتن و امید به شنفتن دارم که روایت کنمشاعر نیستم، اما می…
لبریزم از شنیدن این همه دروغ این روزها دل و دماغی برای نوشتن ، خندین و حتی صحبت کردن نیست، لبریزم از شنیدن این همه دروغ، هیچکس راست نمی گوید، نه این وری ، نه اون وری،ام…
یاری دهید این ذهن آشفته ام را یکی به من کمک کنه از این دورخ بلاتکلیفی نجات پیدا کنم، من باید برای این ذهن و روح و روان آشفته راهی پیدا کنم، از دوستی مشورت گرفتم، گفت در…