میدونی...زندگی همینقدر سادس؛این ماییم که سختش میکنیم، شاید اگه یکم نسبت بهش بیخیال تر باشیم همه چی به خوبی بگذره. خیلی از مواقع زندگی به ساز ما نمی‌رقصه پس چطوره ما به ساز زندگی برقصیم؟
با آدما ی روشنفکر رفت آمد کن، از تنهاییت لذت ببر،هر روز بایه حالخوب بیدار شو، بذار اتفاقات بدی که افتاده تو گذشته بمونن؛تو گذشته زندگی نکن چون گذشته میتونه روح تورو داغون کنه، گذشته چیز خوبی نیس؛میتونه آدمو از پا دربیاره، میتونه تورو بکوبه زمین. تو خیلی از سختی هارو از سر گذروندی. پس میخوای به گذشتت ببازی؟ این کاری نیس که باید انجام بدی.
فکر کردن به گذشترو تموم کن. اره شاید گذشته ی بدی داشته باشی، ولی این به این معنی نیس که حال و آینده هم قراره مثل گذشته مضحکت باشه.
تو فقط از گذشتت خاطره نداری؛تو ازشون تجربه داری؛ازشون تجربه و درس گرفتی تا در آینده اون اشتباهاترو دوباره تکرار نکنی.
