ویرگول
ورودثبت نام
نویسنده|ویراستار|ناشر|سارا مرتضوی
نویسنده|ویراستار|ناشر|سارا مرتضوی
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

ناحقی شورای شهر اسلامی 1




ناحقی شورای شهر اسلامی

هوا تاریک شده بود که شخصی با نام آقای ت بهم زنگ زد و گفت:

- یه کتاب 60 صفحه‌ای هست که باید با ایندیزاین طرح بشه، قالبش رو براتون می‌فرستم، یه قیمت بهم بدین. این کار مال بخش دولتی هست مخصوص شورای شهر اسلامی اصفهان. اون‌ها خیلی عجله دارن و برای فردا صبح می‌خوان.

من در طراحی ایندیزاین حرفه‌ای هستم و قبول کردم. ارزش کار ده میلیون بود ولی سه میلیون فاکتور زدند. شب تولدم را بیخیال شدم و نشستم پای حل این کار. وردی که به من داده شده بود خیلی افتضاح بود و من کلی وقت صرف کردم تا بهم‌ریختگی‌هایش را درست کنم. از ساعت 7 عصر روز 29 مهر شروع کردم و تا ساعت 10 صبح یک سره بیدار بودم که باز هم کامل حل نشد. پیام دادم که زمان بیشتر می‌خوام. گفتند تا ظهر حتماً بفرستید و این‌ها عجله دارند.

نهار دعوت بودیم که عذرخواهی کردم و نرفتم. تا ساعت دو بعدازظهر کار حل شد. به آقای ت پیام دادم که کار تمام شده.

گفت:

- آقای م یا آقای س خودشون باهات تماس می‌گیرن و من شماره‌تون رو دادم بهشون.

گفتم اوکی. من که نخوابیده بودم صدای زنگ گوشیم را باز کردم و خوابیدم. شب شد و کسی زنگ نزد. این موضوع هم بهتون بگم که اون‌ها پول 60 صفحه را مثلا برام فاکتور زدند ولی 123 صفحه شده بود.

فرداش ظهر شد و باز کسی تماس نگرفت. به ت گفتم:

- این‌ها که خیــلی عجله داشتن، پس چرا خبری ازشون نیست!

- نگران نباشین، این‌ها از یه نهاد دولتین و زنگ می‌زنن.

موقع نهار بود که شخصی با نام آقای م زنگ زد. دست من بند بود و داشتم نهار را آماده می‌کردم. ایشون هم بدون توجه به زمانی که تماس گرفتند از سمت بلند بالایشان صحبت کردند و از اینکه این نهاد دولتی هست و زیر نظر شهرداری‌ست و اینکه فاکتور کار را آقای ر باید امضا کنند که رفتند تهران و ما منتظر ایشان هستیم، شما کار را برای ما بفرستید.

شورای شهرپولایندیزاین
من یه کتابخون و ویراستار حرفه‌ایم که طی یک برنامه تنظیم‌شده کار می‌کنم:)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید