از خاکستر خویش بر خواهم خاستآن هنگام کهبرادر خود راهمزاد خود را پیدا کنمو افسوس که هر چه گذشتبیش از پیشگریختم از اواین بار ولیخواهم پرید و خواهم سوختهمان دم که خود را در آتش بیفکنمو گلستانی خواهد روییداز خاکستر من