سارا
سارا
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

چالش کتابخوانی: دختر پرتقالی

سلام برای چالش ماه مهر طاقچه باید کتابی را می‌خواندیم که با عینک فلسفه به جهان می‌نگرد. انتخاب کتاب در این موضوع برای من کار ‌آسانی نبود چرا که اساسا با کتاب هایی با موضوعات فلسفی ارتباط زیادی برقرار نمی‌کنم. و بر همین اساس به دنبال کتابی گشتم که موضوع داستانی داشته باشد و تئوریک نباشد. با جست و جویی‌ ساده در‌ قسمت کتاب های پیشنهادی برای چالش ماه مهر که در‌ خود اپلیکیشن طاقچه موجود بود به کتاب دختر پرتقالی نوشته ی‌ یوستین گردر‌ برخوردم و آن کتاب را برای خواندن مناسب دیدم و انتخاب کردم. یوستین گردر خالق اثر دنیای سوفی از کتاب های مطرح فلسفی است و پیش تر با این کتاب او آشنا بودم. او در کتاب داستان پرتقالی با روایت داستانی به فلسفه زندگی اشاره می‌کند. کتاب نامه های پدری است که درگیر یک بیماری لاعلاجی شده است به فرزندش که در آن زمان او تنها سه سال و نیم داشته است و فرصت کافی برای صحبت و درمیان گذاشتن حرف هایش با او را نداشته است. نامه ای که در زمان بیماری آن را نوشته بود و بعد ازیازده سال که از مرگ او گذشته به دست تنها فرزندش می‌رسد. او نامه اش‌‌ را با روایت داستان دختر پرتقال شروع می‌کند و در ادامه به جهت های مختلف داستان را بسط و روشن می‌کند تا به این نکته برسد که آیا با آگاهی از اینکه زندگیش‌ چقدر کوتاه است و به این زودی به مرگ نزدیک می‌شود باز این زندگی را انتخاب می‌کرده است یا نه. و پرسش هایی را نیز از پسرش می‌پرسد و او را دعوت به تفکر می‌کند تا بداند آیا به وجود آوردن او به عنوان انسان کار درستی‌ بوده است یا نه و از او می‌خواهد جوابش را بدهد با اینکه او هرگز به این پرسش دست نخواهد یافت. و بعداز خواندن نامه پسر احساس می‌کند که چقدر نسبت به زمان قبل از خواندن نامه ی پدرش بزرگ و بالغ تر شده است.

اگر علاقه مند به کتاب صوتی باشید نسخه صوتی کتاب در طاقچه با صدای آرمان سلطان زاده موجود است که از طریق لینک زیر می‌توانید به آن دست پیدا کنید.

••••••••••••••••••

دختر پرتقالی هنوز پاکتش را پر از پرتقال نکرده بود، زیرا روش خرید او با بقیه مشتری‌ها کاملاً فرق داشت. فقط این را گوش کن: مدت زیادی بود که آن جا ایستاده بودم و او را تماشا می‌کردم که پرتقال‌ها را یکی‌یکی انتخاب می‌کرد؛ هر کدام از آن‌ها را که برمی‌داشت با دقت بسیاری وارسی می‌کرد و بعد تصمیم می‌گرفت که آن‌ها را در پاکتش بیندازد یا سر جایش بگذارد. اکنون متوجه شدم که چرا او ‌پرتقال‌هایش را از فروشگاه‌های قدیمی فروگنر نمی‌خرید. این دختر جوان برای انتخاب کردن پرتقال‌ها به گزینه‌های بیشتری احتیاج داشت.

تاکنون هرگز چنین روش انتخابی برای خرید پرتقال ندیده بودم، دیگر کاملاً مطمئن شدم که او پرتقال‌ها را فقط برای آبگیری نمی‌خرید، اما پس آن‌ها را برای چه می‌خواست؟ جورج، آیا تو پیشنهادی نداری؟ آیا می‌توانی بفهمی چرا او باید برای خرید هر پرتقال یک دقیقه وقت می‌گذاشت؟ من فقط یک پیشنهاد داشتم. اینکه دختر پرتقالی مسئول خرید آشپزخانه مهدکودکی بود که آن جا هرکدام از بچه‌ها برای میان وعده‌شان یک پرتقال می‌گرفتند. اکنون همه بر این حقیقت واقف هستند که بچه‌ها برابری و انصاف را به‌خوبی درک می‌کنند. بنابراین، دختر پرتقالی باید مطمئن می‌شد که تمام ‌پرتقال‌هایی که می‌خرید، هم ازلحاظ اندازه و هم‌شکلشان، کاملاً شبیه به یکدیگر بودند. به‌علاوه او باید تعداد آن‌ها را هم می‌شمرد.

همین فرضیه بسیار قانع‌کننده به نظر می‌رسید، اما تصور اینکه ممکن بود در محل کار او چند جوان خوش‌قیافه هم باشند که دوران کارآموزی‌شان را می‌گذراندند باعث می‌شد تا احساس نگرانی کنم. جورج، من تنها چند متر با او فاصله داشتم، اما فوراً احساس کردم که خیلی از او دور هستم. به‌راحتی می‌توانستم ببینم دختر پرتقالی سعی می‌کرد تا ‌پرتقال‌هایی را انتخاب کند که تا حد امکان هم ازلحاظ رنگ، هم‌شکل و هم‌اندازه با یکدیگر فرق داشته باشند.

https://amp.taaghche.com/book/70412/%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D9%BE%D8%B1%D8%AA%D9%82%D8%A7%D9%84%DB%8C


دختر پرتقالیچالش کتابخوانی طاقچهفلسفه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید