حسنا اسماعیل بیگی
حسنا اسماعیل بیگی
خواندن ۶ دقیقه·۲ روز پیش

پنهان کاری در خانه، پنهان کاری در رفتار

تحلیل اجتماعی پنهان‌کاری در معماری و در اخلاق اجتماعی ایران دوره قاجار از خلال سفرنامه‌های فرنگیان

نمونه ای از خانه های سنتی ایرانی که از خارج تنها دیوارهای ساده و سرتاسری خشتی و گلی خود را به نمایش می گذارند.
نمونه ای از خانه های سنتی ایرانی که از خارج تنها دیوارهای ساده و سرتاسری خشتی و گلی خود را به نمایش می گذارند.


در نوشتار پیشین، به حرف نزدن و پنهانکاری کلامی در ارتباط با پیشینه های تاریخی، اجتماعی و سیاسی ایرانیان پرداخته شد. در این مقاله ابعاد وسیع تری از پنهان کاری و پرده پوشی در زندگی ایرانیان به ویژه در شخصیت و در معماری ایشان، به تصویر کشیده شده و علل آن با استناد به داده های تاریخی، مورد تحلیل قرار گرفته است. (متن کامل مقاله را از اینجا می توانید دانلود کنید.)

فرازهایی از مقاله در ادامه آورده شده است؛

  • درون‌گرایی و پنهان‌کاری در معماری و نیز تفکیک اندرونی و بیرونی در خانه‌های سنتی، یکی از ویژگی‌های برجسته معماری ایرانی است. معماری در هر جامعه متأثر از هنجارها و ارزش‌های حاکم بر آن جامعه است. معماری ایرانی نیز از این قاعده مستثنا نیست و در طول تاریخ چند هزارساله خود در پیوند با فرهنگ و شیوه‌های زیست ایرانیان تکامل یافته است.
  • نظام فضایی خانه سنتی ایرانی تا حدود زیادی مطابق با نیازهای ساکنان آن و در بسترهای فرهنگی و هنجارهای قابل قبول در جامعه شکل گرفته و هماهنگ با ارزش های پذیرفته شده در جامعه ساخته می شد. یکی از اصول مهم معماری ایرانی، درونگرایی آن بوده که در تعبیری دیگر می توان آن را پنهانکاری نامید؛ در روند سلسله مراتبی خانه ایرانی، همواره بیرون از درون جدا گشته و درون با هرچه در آن است، از دید اغیار و بیرونی ها پنهان میگردد.
اوژن فلاندن در وصف خانه های ایرانی می نویسد: «منازل به کوچه ها جلوخان نداشته و عاری از هر زینت خارجی هستند. تمام شکوهشان در داخل است که از عابران به وسیله دیوارهایی پنهان می گردند.»
هانری رنه دالمانی تاریخ نگار فرانسوی در توصیف خانه ها در ایران می گوید: «خانه ایرانی انعکاسی است از نحوه زندگی اش؛ با دیدن خانه های ایرانیان آدمی احساس می کند که آنها بیش از همه چیز از جلب توجه و تحریک همسایگان خویش اجتناب می کنند.»
  • دوگانه درون و بیرون در شخصیت ایرانی و در معماری او پیوند ظریفی با شرایط اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه ایران دارد. فرنگیان دوگانه درون و بیرون در اخلاق اجتماعی و معماری ایرانیان را در ارتباط با عواملی چون حفاظت از داشته ها اعم از مال و ثروت یا زن و فرزند، محیط اجتماعی آمیخته با دورویی و دروغگویی که نسلها را یکی پس از دیگری در خود می پرورد، فشارهای مذهبی برای کنترل عقاید دینی در جامعه، گریز از عمال و باج و خراج های اضافی حکومتی و به طورکلی قدرت نامحدود حکومت و تسلط آن بر مال و جان مردم، دیده اند. این عوامل را به طورکلی می توان تحت عنوان ناامنی های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه مطرح کرد که در طول قرن ها سازوکارهای دفاعی متناسب با موقعیت را در شیوه های زندگی و تعاملات ایرانیان پدید آورده و عرصه بسیاری از کنش های ایرانیان را به درون و دور از چشم اغیار کشانده است.
کنت دو سرسی فرانسوی با اشاره به تفاوت فاحش بیرون و درون خانه های ایرانی می گوید: «وجود یک دربار طماع و پر اختیار موجب شده که مردم ثروت خود را در داخل خانه ها پنهان کنند و خارج خانه ها را به صورت مفلوکی واگذارند.»
هاینریش بروگش آلمانی می نویسد: «افراد ثروتمند در ایران کم نیستند اما آنها نه تنها پول خود را با دقت مخفی کرده ... بلکه همواره می کوشند کسی از میزان ثروتشان اطلاع پیدا نکند و در میان مردم همچون افراد عادی جلوه نمایند.»
آرنولد هنری ساویج لندر انگلیسی در سفرنامه خود نوشته است: «ایرانیان ثروتمند ... عمداً ظواهر بیرونی خانه ها را کم اهمیت جلوه می دهند تا خود را از حرص و طمع مقامات و چشم بد دیگران دور نگاه دارند. به این دلیل تشخیص خانه ثروتمندان میلیونر از خانه تجار معمولی دشوار است.... ایرانیان انسان های خسیسی نیستند. برعکس دوست دارند بریزوبپاش داشته باشند؛ اما این زندگی مرفه و بریز و بپاش را زیر نقابی از دروغ و پنهانکاری مخفی می کنند.»
اوژن فلاندن سیاح فرانسوی معتقد است: «ایرانیان تیزهوشترین و زیرکترین مردم جهان اند. هیچ چیز را آنطور که در دل دارند بیان نمی کنند و ظاهر نمی سازند و ... در صندوق اسرار قلبی خود مکتوم نگاه میدارند.»
کنت آرتور دوگوبینو نویسنده و سیاستمدار فرانسوی درباره منش ایرانیان می گوید: «غالب این مردم آنچه را که اظهار می کنند غیرازآن است که در حقیقت در دل و فکر دارند.»
کلود آنه فرانسوی نیز معتقد است: «در ایران هنوز هم مرد خردمند از مشرب کتمان پیروی می کند ... او این کار را نه به خاطر فریب دادن مخاطب بلکه به دلیل تبعات ناگواری که بیان حرف های روشنفکرانه ممکن است در پی داشته باشد، می داند. به عنوان مثال ممکن است کسانی با مشکوک نشان دادن این سخنان و تحریک روحانیون یا سایر مقامات، قصد فتنه انگیزی داشته باشند.»
کارلا سرنای بلژیکی نیز می گوید: «گذشته از آن ایرانیان به تبع انقیاد و اطاعت مداومشان از فاتحان مختلف در طول تاریخ، به توداری و احتیاط کامل عادت کرده اند و همیشه سعی می کنند افکار و اندیشه های خود را از همدیگر کتمان کنند.»
  • درعین حال ناامنی حاکم بر جامعه، در ترکیب با ارزش ها و آرمان های فرهنگی ایرانیان، تناقضات و موقعیت های پیچیده ای را در زندگی ایشان پدید آورده است. از یکسو گونه های آرمانی فرهنگی در قالب نمونه هایی چون لوطی و درویش، وحدت ظاهر و باطن و بخشندگی و سخاوت و پاکبازی را از فرد می طلبد و نیز پیوندهای قومی، خویشی، خانوادگی و محلی و عواطف برآمده از آن، ایرانیان را در ارتباطات نزدیک با یکدیگر نگاه می داشته است و از سوی دیگر حقایق زندگی در جامعه ای با حکومت های استبدادی و خودکامه، که هر زمان امکان از دست رفتن همه چیز فرد در آن وجود دارد، لزوم توجه به خویشتن و پیشبینی برای اتفاقات ناگهانی و روزهای سخت آینده را طبق غریزه صیانت ذات می طلبیده است. در این شرایط درونگرایی و پنهانکاری راه حلی بوده که هم ارتباطات و پیوندهای نزدیک افراد حفظ شود (چراکه ایشان را هم در برابر رقابت و حسادت به خاطر داشته های دیگری و هم در برابر درخواست های نابجا و معذوریت ها ی پیش آمده برای برآوردن درخواست ها محافظت می کرده است) و هم اقتضائات زندگی در یک جامعه ناامن فراهم آید.


  • مؤلفه های ساختاری همچون فرهنگ یا نظام های اجتماعی، شرایطی را برای کنش کنشگران رقم می زند، اما کنش آنها را تعیین نمی کند. مردم بر مبنای فرهنگ، ساختار یا دیگر مؤلفه های اجتماعی عمل نمی کنند بلکه بر اساس مقتضیات موقعیت ها عمل می کنند. و بدین ترتیب ساختارهای اجتماعی نوع خاصی از کنش ها و روابط میان فردی را در بین افراد پدید آورده و منجر به شکل گیری نظام خاصی از تعاملات در جامعه می باشند.
خانهجامعه ایرانروابط فردیسیاسی اجتماعیپنهان کاری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید