تصویر ریل های قطار در تاریکی شب همانطور بود که تصورش را میکردم ، همانطور ساکت و خاموش ، سنگ ریزه های میان ریل ها حس خاموشی ای در آدم بوجود میآورد شاید فقط باید شیشه پنجره ام را پایین بدهم و فریادی برای بیداریشان از این خواب بکشم ، شاید آنگاه این حس از بین برود ، یا باید درکنارشان بروم و به آنها بگویم این خط آخرشان نیست ، بگویم که هنوز هم رهگذر هایی درمانده و مهربان هستند که سلامی به آنها بدهند ، شاید هنوز کسانی باشند که بتوان از آنها معنای این سکوت را پرسید...
....
اکنون باید از این قطار بی رنگ پیاده شوم نه به منظور رسیدن به مکانم بلکه برای قدم زدن بر روی ریل های قطار...