🥀
پس از مرگ یکی از عزیزان، تغییرات زیادی در زندگی فرد رخ میدهد که اغلب برای دیگران نامرئی است. سوگ میتواند سلامتی جسمی و روحی فرد را تحت تأثیر قرار دهد. تعامل با یک فرد سوگوار ممکن است دلهرهآور باشد چون شما تمایل دارید که از اندوه آن فرد بکاهید اما گاهی رفتار و گفتارتان بر غم آنها میافزاید. در این نوشتار میخواهیم بدانیم که چطور باید با سوگ و فقدان کنار بیایم و اگر دوست یا عضوی از خانوادۀ ما دچار سوگ بود، چطور بر زخمشان مرهم بگذاریم.
غم و اندوه و سوگ، واکنش طبیعی انسان به از دست دادن افراد عزیز و مهم زندگی است. سوگ و درد ناشی از مرگ میتواند بسیار طاقتفرسا باشد. سوگواری و کنار آمدن با از دست دادن و مرگ عزیزان یکی از بزرگترین چالشهای زندگی و یک تجربۀ کاملاُ فردی است.
پنج مرحلۀ سوگ را بشناسیم
پس از مواجهه با مرگ عزیزان شاید انواع احساسات سخت و غیرمنتظره مثل شوک، عصبانیت، ناباوری، گناه، غم و اندوه عمیق و درد را تجربه کنید. ممکن است این سوگ سلامت جسمی شما را مختل کند و خوابیدن، غذا خوردن یا حتی درست فکر کردن هم برایتان سخت شود. اینها همه واکنشهای طبیعی به فقدان و مرگ عزیزان است، هر چه فرد از دست رفته برایتان عزیزتر و مهمتر باشد، اندوه شما شدیدتر خواهد بود.
نحوۀ سوگواری شما بسیار بستگی به عواملی مثل شخصیت و سبک مقابله، تجربۀ زندگی، ایمان و میزان اهمیت آن فرد در زندگیتان دارد. بنابراین روند سوگواری زمان میبرد و هیچ جدول زمانی مشخصی برای سوگ وجود ندارد. برخی از افراد پس از هفتهها یا ماهها به مرور احساس بهتری پیدا میکنند و برای برخی دیگر این روند سالها طول میکشد. باید صبور باشید و اجازه دهید این روند به طور طبیعی پیش برود.
در سال 1969، روانپزشک الیزابت کوبلر راس، چیزی را معرفی کرد که به عنوان پنج مرحلۀ سوگ و غم و اندوه شناخته شد. این مراحل بر اساس مطالعاتی در مورد احساسات بیمارانی بود که بیماری لاعلاج داشتند اما بسیاری از مردم این مراحل را به تغییرات منفی زندگی و از دست دادن یا مرگ یک عزیز نیز تعمیم دادند. مراحل پنجگانۀ اندوه به شرح زیر است:
انکار
احساس بیحسی در روزهای اولیه پس از سوگ شایع است. برخی از مردم ابتدا طوری وانمود میکنند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. فرد حتی اگر با چشمان خود ببیند که عزیزی را از دست داده است، باز هم باور به اینکه این فرد مهم دیگر برنمیگردد بسیار سخت است و بنابراین فرد وارد مرحلهٔ انکار میشود. بعضی از افراد در این مرحله حضور فرد مُرده را احساس میکنند یا حتی صدای او را میشنوند.
خشم
پس از انکار، خشم به سراغ شما میآید و این کاملاً طبیعی است. مرگ میتواند ظالمانه و ناعادلانه بهنظر برسد، بهخصوص زمانی که احساس میکنید شخصی قبل از زمانش مُرده است یا اگر برای آیندهٔ مشترک با آن شخص برنامههایی در سر داشتهاید. همچنین ممکن است حتی از دست شخصی که از دنیا رفته عصبانی شوید یا حتی بهخاطر کارهایی که قبل از مرگ آن شخص انجام داده یا ندادهاید دچار عذاب وجدان شوید.
چانهزنی
وقتی درد داریم، گاهیاوقات سخت است که بپذیریم هیچکاری از دستمان برای تغییر اوضاع برنمیآید. چانهزنی زمانی پیش میآید که ما شروع به معامله با خود میکنیم، یا اگر اعتقاداتی قوی داشته باشید شروع به چانهزنی با خدا میکنید. ما میخواهیم باور کنیم که اگر دست به کارهای خاصی بزنیم احساس بهتری خواهیم داشت. همچنین معمول است که بارها و بارها چیزهایی را که در گذشته اتفاق افتاده مرور کنیم و به سراغ سؤالاتی مانند «چه میشد اگر؟» برویم یا آرزو کنیم که میتوانستیم به عقب برگردیم و همهچیز را تغییر دهیم به این امید که شاید اوضاع طور دیگری رقم میخورد.
افسردگی
غم و حسرت چیزهایی است که بیشتر اوقات وقتی به مرگ فکر میکنیم به سراغمان میآید. این درد میتواند بسیار شدید باشد و گاهی ماهها یا سالها ما را درگیر خود کرده و به صورت موجی ما را گرفتار سازد. زندگی ممکن است دیگر برایتان معنایی نداشته باشد و همین میتواند برایتان بسیار سخت و گاهی ترسناک شود.
پذیرش
سوگ در موجهای شدید و ضعیف به سراغ شما میآید و شاید حس کنید دیگر هیچ چیزی درست نخواهد شد و حالِ شما هیچوقت خوب نخواهد شد. اما مردم به تدریج متوجه میشوند که درد کاهش مییابد، احساس تغییر میکند و میتوان کمکم اتفاقی که افتاده را پذیرفت.ما ممکن است هرگز مرگ عزیزترینهایمان را فراموش نکنیم و هرگز کاملاً با آن کنار نیاییم، اما میتوانیم یاد بگیریم که دوباره زندگی کنیم، درحالیکه خاطرات کسانی را که از دست دادهایم در قلب و ذهنمان حفظ کردهایم.
ما ممکن است هرگز مرگ عزیزترینهایمان را فراموش نکنیم و هرگز کاملاً با آن کنار نیاییم، اما میتوانیم یاد بگیریم که دوباره زندگی کنیم، درحالیکه خاطرات کسانی را که از دست دادهایم در قلب و ذهنمان حفظ کردهایم.
چگونه پس از مرگ عزیزان خودمان را آرام کنیم؟
هنگام عزاداری و سوگواری، با اینکه سخت است باید بیشتر از همیشه مراقب خودتان باشید. استرس ناشی از این فقدان میتواند به سرعت انرژی و ذخایر عاطفی شما را تخلیه کند. مراقبت از نیازهای جسمی و عاطفی به شما کمک میکند تا از این دوران سخت عبور کنید.
با احساسات خود روبهرو شوید
میتوانید سعی کنید غم خود را سرکوب کنید اما نمیتوانید برای همیشه از آن دوری کنید. برای بهبودی باید این درد و غم را بپذیرید. تلاش برای جلوگیری یا نفی غم و فقدان، فقط روند سوگواریتان را طولانیتر میکند. همچنین غم و اندوه حل نشده ممکن است باعث افسردگی، اضطراب، سوءمصرف مواد و مشکلات سلامتی شود.
احساسات خود را به روشی سالم ابراز کنید
حتی اگر نمیتوانید در مورد غم و از دست دادن با دیگران صحبت کنید میتوانید افکار و احساساتتان را در یک دفترچه یادداشت کنید.
سعی کنید سرگرمیها و علایق خود را حفظ کنید
سعی کنید به روال عادی زندگی برگردید، با این کار کمی احساس راحتی خواهید کرد و بازگشت به فعالیتهای گذشته شما را به دیگران نزدیکتر میکند و میتواند کمک کند راحتتر با از دست دادن و سوگ کنار بیایید.
اجازه ندهید کسی به شما بگوید که چه احساسی داشته باشید
خودتان را مجبور نکنید که حال خوبی داشته باشید. غم و اندوه شما متعلق به خودتان است و هیچکس دیگری نمیتواند به شما بگوید که چه زمانی دست از غم بکشید و به زندگی ادامه دهید. به خودتان اجازه دهید هر چیزی را بدون خجالت یا قضاوت احساس کنید. عصبانی شوید، رو به آسمان فریاد بزنید، گریه کنید و این را بدانید که چه زن باشید چه مرد، گریه کردن هیچ اشکالی ندارد و نشانۀ ضعف نیست.
مراقب سلامت جسمانی خود باشید
ذهن و بدن بسیار به هم مرتبط هستند. وقتی از نظر جسمی احساس سلامتی کنید بهتر میتوانید از نظر عاطفی با احساسات خود کنار بیایید. با خواب کافی، تغذیۀ مناسب و ورزش با استرس و خستگی مبارزه کنید. برای احساس نکردن غم و اندوه و سوگ یا بهبود خلق و خو از الکل یا مواد مخدر استفاده نکنید.
حواستان به محرکهای غم و اندوه و سوگ باشد
سالگردها، تعطیلات، روزهای خاصی که با عزیزانتان میگذراندید، زمانهایی هستند که ممکن است خاطرات و احساسات دردناک را دوباره زنده کنند. حتی اگر مدتها از فوت عزیزتان گذشته اما برای یک حملۀ احساسی آماده باشید و بدانید که این کاملاً طبیعی است. میتوانید از قبل برنامهریزی کنید تا در چنین مناسبتهایی تنها نباشید.

چگونه به فرد سوگوار کمک کنیم؟
در حالت ایدهآل، فرد عزادار پس از مدتی خودبهخود با مرگ عزیزانش کنار میآید. گذشت زمان و حمایت دیگران باعث میشود آنها بالاخره این فقدان را بپذیرند و احساس بهتری داشته باشند و درد را پشت سر بگذارند. اما شما نیز با همدردی و انجام برخی کارهای کوچک میتوانید این روند را برایشان تسهیل کنید:
• با آنها در تماس باشید. از آنها دوری نکنید.
• صبورانه و بدون قضاوت به آنها گوش بدهید. آنها را تشویق کنید تا دربارۀ غمشان حرف بزنند و از استفادۀ نام عزیزان فوت شده نترسید.
• احساسات آنها را هر جور که هست بپذیرید. به آنها نگویید که باید چه احساسی داشته باشند.
• به آنها دلگرمی بدهید. برایشان خوراکی تهیه کنید. آنها را تشویق کنید تا از شما در انجام برخی امور کمک بخواهند.
• اگر در ظاهر و حالت روحیشان نشانههای بهبود را مشاهده کردید، به آنها بگویید و تشویقشان کنید.
• از مناسبتهایی که ممکن است فرد عزادار را آزار دهد مثل تولد یا سالگرد آگاه باشید. در این مواقع با آنها تماس بگیرید و تنهایشان نگذارید.
• سعی کنید به سلامت عاطفی و جسمی آنها رسیدگی کنید. دوستتان را برای پیادهروی یا صرف یک فنجان قهوه دعوت کنید.
برگرفته از کتاب عيبی ندارد اگر حالت خوش نیست
مگان دیواین