پژوهشها نشان میدهند که میزان ابتلا به بیماری آلزایمر در افرادی که با کتاب خواندن یا انجام بازیهایی که ذهن را به چالش میکشند مانند بازی شطرنج، از ذهن و مغز خود کار میکشند در مقایسه با افرادی که بیشتر زمان خود را صرف انجام فعالیتهای کمتر تحریک کننده میکنند حدودا دو و نیم برابر کمتر است. پژوهشها نشان میدهند که هوشیاری ذهنی روند ابتلا به آلزایمر و زوال عقل را کند میکند (یا حتی از وقوع آن پیشگیری میکند).
کثر ما با کتاب یار مهربان آشنایی داریم اما بیشتر افراد در رسانه های مختلف و در دنیای اینترنت که به آسانی در دسترس افراد قرار گرفته لذت خواندن صفحات کتاب های خوب را فراموش کرده اند.
با این وجود که سرانه ی مطالعه ی کتاب در کشور ما پایین است و به دلیل اینکه شبکه های مجازی روز به روز در حال گسترش و پیشرفت هستند این سرانه هر روز کمتر میشود.
سرانه مطالعه و خواندن در کشور ما ایران 15 دقیقه در روز است و تفاوتی بین فرد کم سواد و استاد دانشگاه وجود ندارد.
مطالعه کتاب حتی بالاتر از تکلیف درسی و سرگرمی ساده است.
همواره مطالعه ی بیشتر افراد به خواندن آخرین پست های توئیتر و فیس بوک محدود شده، بیشتر ما دفعه ی آخری را که کتاب خواندیم به خاطر نمی آوریم. خواندن روزانه کتاب فواید زیادی دارد که افراد با مطالعه نکردن از فواید بی نظیر آن بی بهره می مانند.
یکی از تحقیقاتی که به تازگی در مورد مطالعه انجام شده است نشان میدهد که توانایی ذهن خوانی در افراد به وسیله مطالعه آثار ادبی افزایش می یابد. نتیجه این تحقیق در مجله ی science منتشر شده که مشخص میکند مطالعه آثار ادبی مهارتی را در افراد پرورش میدهد که به عنوان(تئوری ذهن ) نامگذاری میشود.
اگر میخواهید فردی باشید که درباره موضوعات و مسائل مختلف اطلاعات دارد، باید کتاب بخوانید و مطالعه کنید. لزومی هم ندارد که درباره موضوع خاص مهمی مطالعه کنید، هرچیزی که دم دستتان باشد و به اطلاعاتتان اضافه میکند برای خواندن مناسب است.
بیشتر افراد کتابخوان اهل مطالعه آدمهای جالب و جذابی هستند اما معمولا آنهایی که کتاب نمیخوانند جزو آدمهای دوستداشتنی نیستند و همنشینی با آنها کسالتبار خواهد بود. هرچقدر اطلاعات و دانش بیشتری داشته باشید امکانات بیشتری برای مقابله با مشکلات زندگی در اختیارتان قرار میگیرد.
مهاجرت از فنی به مدیریت
من امید کربلایی کارم را قبل از دانشگاه و با برنامه نویسی اندروید شروع کردم و تا ارشد هم نرمافزار را ادامه دادم اما استعداد ذاتی ام به سمت مارکتینگ و مدیریت بود و همیشه توسط دیگر شرکا و هیئت مدیره در دو شرکتی که انجا ها مدیرعامل بودم، به سمت مدیریت سوق داده میشدم.
سپس از آنجایی که دیدم عملا خیلی از اصطلاحات مارکتینگ را بلد نیستم و اصولش را هم نمیدانستم، با صرف وقت و انرژی زیاد شروع به خواندن کتاب های مدیریتی کردم. تا الان بهترین کتاب از این بین، کتاب رک و راست از کیم اسکات بود و به نظر خودم تاثیر مثبت زیادی روی توانم مدیریتم داشت. هرچند که در عمل، به صورت پیشفرض حالتی که در کتاب ها حالت بهینه نام میبردند را داشتم و وقتی میدیدم که قبل از خوندن ان کتاب ها هم رفتار درست را داشتم، کلی کیف میکردم.
انگیزه برای کاتب خواندن با امید کربلایی