چند وقت پیش بالاخره فرصت شد بعد از مدتها برم یه سفر کوتاه به اصفهان. دلم برای حالوهوای این شهر تاریخی تنگ شده بود. از همون لحظهای که رسیدم، حس خوبی داشتم. هوا عالی بود، خیابونها تقریبا شلوغ بود. مردم هم که همیشه مهربون و باصفا.
همهمون شنیدیم که اصفهان به نصف جهان معروفه، ولی واقعا تا نری و با چشمای خودت نبینی، نمیفهمی چرا. توی همون یکیدو روزی که اونجا بودم، از میدان نقش جهان شروع کردم. وقتی وسط میدون وایسادم و به دور و برم نگاه کردم، انگار برگشته بودم به چند قرن پیش. مغازهها، کاشیکاریها، گنبدهای آبی... همهچی یه جور خاصی قشنگ بود.
اما راستش رو بخوای، چیزی که بیشتر از همه منتظرش بودم، خریدن سوغاتی بود! 😋
اصفهان یه بهشت واقعی برای آدمای شکموئه. منم که دلم خوشه به شیرینی، دیگه فکر کن چه حالی داشتم!
اول رفتم دنبال گز. توی بازار که بگردی، از هر گوشه یه مغازه هست که یه جور خاص گز میفروشه. کلی مدل مختلف بود: با پسته، با بادوم و... ولی من از قبل شنیده بودم که گز عسلک معروفه، گفتم برم مستقیم همونو بگیرم. یه بسته بزرگ گز عسلک گرفتم با مغز پسته، نرم و خوشعطر، اصلاً از اون گزا نیست که توی دندون گیر میکنه یا مزهی شکر خام میده، واقعا یه چیز دیگه بود. من گز 28درصد پسته رو گرفتم براتون لینکشو میزارم برید ببینین و مثل این که ارسال به سراسر کشور هم دارن. asalak.me
بعدش رفتم سراغ پولکی. اگه بخوام راستشو بگم، قبلاً پولکی برام خیلی خاص نبود، ولی اون چیزی که از اصفهان خریدم، کلا نظرم رو عوض کرد. یه مغازه قدیمی پیدا کردم که پولکیهای دستساز داشت، با طعمهای مختلف: زنجبیلی، دارچینی، زعفرانی، نارگیل... نمیدونستم کدومو انتخاب کنم، واسه همین از هر کدوم یه کم گرفتم! 😄
پولکیهای نعنایی خنک و خوشطعم بودن، اون زعفرونیها هم با رنگ طلاییشون چشممو گرفت، ولی اون زنجبیلیها واقعاً خاص بودن، مخصوصاً با یه استکان چای تازهدم!
البته اصفهان فقط گز و پولکی نیست، پر از خوردنیها و سوغاتیهای خاصه. مثلا سوهان عسلی هم هست که یه جور شیرینی نازک و ترد با مغز بادومه، خیلی خوشمزهست. یه کمم از اون خریدم که برای مهمونا بیارم.
خلاصه بعد از کلی چرخیدن و خرید کردن، با یه ساک پر از شیرینی و دل خوش، برگشتم خونه. وقتی رسیدم و سوغاتیهامو برای خانوادهم آوردم، همه ذوق کرده بودن. مامان که عاشق گز بود، گفت این گز عسلک از همهی گزایی که قبلاً خورده بهتره. بابا هم با یه فنجون چای، نشست و چندتا پولکی نعنایی گذاشت دهنش، گفت: "این خودش یه دواست!" 😄
خواهرم هم از بستهبندی قشنگ سوغاتیها خوشش اومد و گفت که باید ازشون عکس بگیریم برای اینستاگرام! حتی یکی از دوستام که تا حالا پولکی نخورده بود، وقتی یه تیکه خورد، گفت: "تا حالا کجا بودی آخه؟!"
این سفر کوتاه به اصفهان، شاید فقط چند روز طول کشید، ولی با خودش کلی طعم و خاطره آورد. دیدم چقدر یه شهر میتونه با فرهنگ، معماری و البته شیرینیهاش آدمو خوشحال کنه. حالا هر وقت چای میریزم و یه دونه پولکی میذارم کنارش، یاد اون سفر و حال خوبش میافتم.
اصفهان فقط یه مقصد گردشگری نیست؛ یه تجربهست. یه جا برای دیدن، چشیدن، خرید کردن، و لبخند زدن. اگه تا حالا نرفتی یا رفتی و بیخیال سوغاتی شدی، دفعهی بعد حتما یه سر به بازار گز و پولکی بزن. مطمئن باش با یه دل سیر شیرینی، برمیگردی.