برخلاف باور رایج در بین مردم و نویسنده های نوقلم؛ نوشتن متن های کوتاه یا به اصطلاح کپشن، راحت و پیش پا افتاده نیست.
شاید قابل باور نباشد ولی کپشن هم دارای اصول و تکنیک های مختص به خودش است.
که با استفاده از آن ها میشود بهترین متن هارا نوشت و دیگران رودر لذت آن سهیم کرد.
در ادامه به تعدادی از این روش ها اشاره می کنیم تا با استفاده از آن ها از نوشتن های مبتدیانه و نه چندان جذاب فاصله بگیرید.
در این بخش نباید نسبت به سوژه ها، ایده ها و اطلاعاتی که وارد ذهن میشود وسواسیت بخرج داد.
آن ها دقیقا مصداق ضرب المثل: بادآورده را باد می برد هستند؛
اگر آن هارا ثبت و ضبط نکنی فورا از ذهنتان خارج شده و شمارو در رسیدن به متن مطلوب مورد نظرتان تنها میگذارند و احتمالا شمایک سوژه بکر رو هم از دست داده این.
پس، از بی ربط ترین کلماتی که بعد از مشخص شدن سوژه به ذهنتون خطور میکنه هم نگذرید و آن هارا در جایی مکتوب، ثبت کنید.
در یک نگاه کلمات رو بررسی کنید، کدامشان راحت تر میتوانند سوژه ذهنی شمارا ترسیم و توصیف کنن؟
آن هارا انتخاب و مابقی را حذف کنید.
هیچ تعجب نکنید، زیباترین متن ها از ساده ترین جملات شکل گرفته اند.
اگر از اول به ذهنتان این تفکر را القا کنید؛ که من باید متنی را بنویسم که هیچکس به فکرش نرسیده و کلماتش خاص ترین باشد؛ باید بگم همین اول راه، تیشه به ریشه افکارتان زده اید و عملا چنین متنی خلق نمیشود.
گاهی از جمله کوتاه بابا در گرما نان داد متنی خلق میشه که زمره بهترین متن های اجتماعی قرار میگیره؛ پس سخت نگیرید و ذهنتون رو برای حرکت آزاد و رها بزارین و بعد از اینکه ذهنتون رو از جملات خالی کردین، به سراغ ویراستاری نهایی و حذف و اضافه جملات اصلی برین.
نویسنده های نوقلم زیادی رو دیدم که در فرایند نوشتن یک متن، تلاش می کنند سرتا پای سوژه رو توصیف و در متن قرار بدن، که این رفتار از لحاظ جذب مخاطب تاثیر منفی و مخرب داره، چون ذهن خواننده انقدر کشش نداره که دائم بین فضاهای مختلف جابه جا بشه.(حتی در شرایطی که ما خیلی خوب کار کرده باشیم).
به طور مثال شما به دنبال توصیف زیبایی چهره معشوق هستید اما ناگهان تصمیم میگیرید ارتباطی بین چهره با قد بلند پیدا کنید و آن هارا بهم وصل و قد بلند یار را در ادامه توصیف کنید.
اینکار تسلط شما روی متنتان را کم میکند و حتی کنترل را از دستتان خارج و در ادامه ذهن مخاطب را خسته میکند.
پس سعی کنید فضاهای محدودی رو در متن به تصویر بکشید.
عجله ممنوع!همیشه اولین گزینه بهترین گزینه نیست!
در فرایند نوشتن باید این نکته رو در نظربگیریم، که در گام اول متن رو به جایگاهی برسونیم که خودمون به این نتیجه برسیم، که نهایی ترین نسخه نوشته ماست و جایی برای کم و زیاد کردن نداره.
اما چه زمانی به این قالب میرسیم؟
زمانی که ریشه ای به جملات و کلمات نگاه کنیم و تا جایی ممکنه انواع معادل های کلمات رو بررسی و جابه جایی فعل هارا امتحان کنیم.
هیچ آهنی بایکبار ضربه چکش حالت نمیگیره، این جمله رو همیشه در ذهنتون مرور کنید.
یکی از سبک های مورد علاقه نویسنده ها نوشتن متن ها به صورت مبهم و دوپهلوعه؛
به این صورت که مخاطب با تفکرش به مقصود نویسنده برسه، اما مسئله ای که نادیده گرفته میشه این قضیه است که این سبک هم مثل تمام سبک های دیگه نیاز به تکنیک و رعایت اصول داره؛
پس اگه حس می کنید به این سطح از توانایی و تکنیک نرسیدید به هیچ وجه سراغ این سبک نرید؛
هم مخاطبتون رو برای متن های بعدی ازدست میدید و هم کیفیت نوشته هاتون روپایین میارید.
هنر نویسنده اون جایی مشخص میشه، که زیباترین و کلیدی ترین مفاهیم رودر کمترین جملات بیان کنه و به گوش مخاطبان برسونه.
درست خوانده اید، تماشای کلیپ های مختلف باعث گسترش حافظه تصویری شمامیشود و درایده سازی به شما کمک زیادی میکند.
هروقت احساس کردید ذهنتان خسته و توانایی ایده پردازی ندارد، زیاد به ذهن فشار نیارید.
با تماشای فایل های تصویری هم به خودتان استراحت بدهید و هم ایده های جدید را به ذهنتان هدایت کنید.
شما متنتون رو برای مخاطب مینویسید، پس لازمه ایده ها ونقطه نظرات اونهارو بشنوید وبکار بگیرید.
این نکته رو یادتان باشد، تعریف و تمجید را هرکسی میتواند انجام بدهد، حتی کسی که متن شماراا نخونده؛
اما انتقاد رو نه، کار هرکسی نیست.
و کسی به خودش این اجازه رو نمیده نخونده انتقاد کنه چون میدونه ممکن با یک دفاعیه درست از طرف نویسنده، شخصیت و نظرش زیر سوال بره.
پس اگر کسی ازتون انتقاد کرد؛ حتما وقت بیشتری برای تفکر روی حرفش بزارید، چون قطعا دقیق متن شمارو خونده که جسارت انتقاد پیدا کرده.
درتکرار و تمرین همواره باید استمرار داشت تا ذهن در مسیر پویایی قرار بگیرد و برای ایده پردازی و جمله سازی همیشه بهترین گزینه هارا جلوی رویتان بگذارد.
ما با افراد زیادی را دیده ایم که به مدت یکماه مداوم فعالیت داشته اند و زمانی که ذهنشان به اوج آمادگی رسیده بود،تمرین را رها کردند که همین امر باعث شد هنگامی که تصمیم به نوشتن دوباره کردند ،ذهنشان توانایی نوشتن یک جمله راهم نداشت.
نویسنده هایی هستند که به دلیل علاقه و مهارتی که در نوشتن یک موضوع دارند؛
به طور مثال عاشقانه؛
مدام در همان سبک می نویسند درحالی که یک نویسنده و یک ذهن خلاق،
باید بتواند ایده های گوناگونی برای عرضه کردن داشته باشد.
به همان اندازه که عاشقانه را خوب می نویسند، تا حدودی باید متن های اجتماعی،سیاسی،مذهبی را هم بنویسد.
پس همواره در کنار علایقتان به دنبال سوژه های سایر حوزه ها هم بروید و محتواهای مربوط به آن را تماشا و مطالعه کنید تا با دانش بیشتری اقدام به نوشتن و ذهنتان را از تک بعدی بودن خارج کنید.
لازم بذکر است عدم رعایت این اصول در مسیر نوشتن به مرور زمان شمارا به بیراهه میکشاند و مخاطبانتان را
از شما دور میکند.