"فکر کنم زندگیم شروع یک فصل جدید رو داره مینویسه..آغازش هم با این جملست «به گمانم که عاشقش شدم»"
” به گمانم عاشقش شدم؛نمیدانم، شاید هم نشده باشم.. شاید واقعا همهاش خیالی خام باشد..اما.. اما دلیل آن همه درگیر شدنِ افکارم چیست؟ دلیل آن همه تپش های خانه خراب کن چیست؟ دلیل رویا های شیرینِ هر شبم که مانندِ بیماریای بیدرمان دچارشان شدم چیست؟ دلیل گرم شدن گونه هایم چیست؟ دلیل آن حس شیرینی که در رگ هایم میپیچید چیست؟ دلیل این چیست که ثانیهای از فکر کردن به رویای شيرينش، دست نمیکشم؟ آیا فقط خیالی خام است؟... یا واقعا غرق چشمهایش شدهام؟ “